اشراق

یادداشت های یک فرهنگ دوست
جمعه, ۱۰ آذر ۱۳۸۵، ۰۵:۲۳ ب.ظ

دو لبه قیچی !!

نگاهی گذرا به کشورهای جهان هر بیننده ای را متوجه این امر می نماید که « لیبرال دموکراسی» که « لیبرالیسم ، جامعه مدنی ، حقوق بشر و دموکراسی »  را فریاد می زند از مدت ها پیش تا کنون دل های دولتمردان کشورها را ربوده و به جز اندکی ما بقی کشورها بر تین نظام سیاسی اصرار ورزیده اند و امور خود را تحت لوای انتخاب مردم می گذرانند و فصل مشترک خود را جدایی « نهاد دین » از « نهاد دولت »‌قرار داده اند.

اما این سیطره بیش از ربع قرن است که با ظهور گفتمانی نوین در ادبیات سیاسی جهان رو به تزلزل است .گفتمانی که پایه های خود را بر انگاره های ضد لیبرالی قرار داده است ، چه اگر او معتقد به اصالت رای مردم در مشروعیت بخشیدن به مناصب حکومتی است و جدایی دو نهاد دین و دولت را به نظاره نشسته است ، تئوریسین های این گفتمان ، هم رای مردم را مبنای مشروعیت حاکمین نمی دانستند و هم به اتخاد این دو نهاد اعتقادی راسخ داشتند و شعار « سیاست ما عین دیانت ما و دیانت ما عین سیاست ماست» را  نصب العین فعالیت های خود قرار داده بودند . آنان با تاسی به مراد خویش ، زیر بنای فلسفه سیاسی خویش را « حکومت اسلامی » قرار داده و با انتخاب « قالب » جمهوری اسلامی و انجام فعالیت های منسجم فکری- تشکیلاتی و قبول طعنه های کونه بینان ، توانسته بودند  قاطبه ی مردم را که پایه های نظریات اندیشمندان غربی بودند با خود همرا نموده ، نوع و مدلی جدید از شیوه زمامداری  را به منصه ی ظهور رسانند و اندیشمندان جهان را به تامل در مبانی نظری و فرآیند مدیریتی خود را که توسط خبرگان ملت نوشته و با آرای مردم تایید شده بود و به دلیل سیلان 2 رکن مقبولیت و مشروعیت و وجود مقام رهبری که شخصیتی روحانی و عالمی جامع الشرایط بود شکلی هرمی داشت ، دعوت نمایند.

آنان برای نمایش میزان مقبولیت مدل حکومتی خویش در ابتدای انقلاب 2 رفراندوم برگزار و در ادامه همه نهادها و مقامات حکومتی را به نحوی منوط  به رای  مردم قرار دادند چه اگر در مشخص نمودن مقام رهبری رایشان با واسطه بود در مابقی موارد به صورت مستقیم  به انتخاب مورد نظر خویش دست می زدند و بدین گونه بود که نوعی جدید از حاکمیت مردم و رابطه ی حکومت- مردم شکل گرفت.

اما در این میان و به سبب جایگاه خاص مقام رهبری مجلس خبرگان از ارزش خاصی برخوردار است .نهادی که در ضمن انتخاب از جانب مردم دارای رابطه ای بده – بستانی با آنان است چه اگر مردم آنان را به نمایندگی بر می گزینند آنان نیز با انتخاب و نظارت بر عملکرد رهبری مشروعیت نهاد های حکومتی را برای آنان تامین نموده و آنان را از مراجعه به طاغوت می رهانند.

کارگزاران نظام جمهوری اسلامی  با توجه به نظریه حکومت اسلامی که رهبر و مدیر جامعه را فقیهی جامع الشرایط تشخیص داده بود و آن را « ولایت مطلقه فقیه » نام نهاده بود و او را صاحب اختیارات امام معصوم قرار داده بود ، مجلس مذکور را ساحتی علمی _ فقهی بخشیدند . ورود به جمع خبرگان رهبری را منوط به مجتهد بودن نمودند و این گونه بود که خبرگان رهبری تا حد زیادی  از منازعات سیاسی به دور ماند تا بتواند در آرامش وظایف خود را به درستی انجام دهد.

اما آن چه اکنون در آستانه چهارمین دوره مجلس خبرگان شاهد آن می باشیم غلبه گفتمان جناحی و حزبی بر گفتمان علمی بر صحنه انتخابات است .آن چه به نظر در صورت غلبه این رویکرد و بروز آن در مجلس خبرگان نقض غرض روی خواهد داد، پیشینه این رویکرد به ظهور نیروهایی جوان و خود روشنفکر خوانده در سال های میانی دهه 70 بر می گردد. جمعی که سال ها با استفاده از رانت ها و امکانات کشور حلقه های مباحث ایدئولوژیک تشکیل داده و به تغییر ایدئولوژی مبتلا گردیده بودند و این چنین آنان که در راه آرمان خود با همه تهدیدات جنگیده بودند هم اکنون با دشمن فکری سال های نه چندان دور خود پیوند دوستی برقرار نموده و برای رسیدن به آرمان هایشان دیالوگ های کهنه ای را در جامعه جهانی و نویی را در کشورمان برگزیدند و خواستار دخالت خود و هم فکرانشان در تمامی ارکان حکومت بوده انتخابی شدن همه نهادهای قدرت را فریاد می زدند . آنان در واقع به تبعیت از خود تغییر ایدئولوژی انقلاب را از حکومت اسلامی به مدلی که با الگوهای لیبرال دموکراسی نزدیک تر بود به انتظار نشسته بودند و البته در این راه مقام رهبری سدی در مقابل این تغییر بود و این گونه بود که مجلسی که شانیتی علمی داشت را محل سهم خواهی های خود نمودند.

اما در این میان حضور بازیگران دیگری که خود را سخت ترین مدافعان حکومت اسلامی می پنداشتند نیز از منظر دیگری قابل تامل است . آنان که پس از نهمین انتخابات ریاست جمهوری و به دنبال بد اخلاقی های انتخاباتی صاحب ادبیات و رویکردهای منحصر به فردی شده بودند این بار « بغضا لبعضهم » وارد میدان شده و نام « نخبگان حوزه و دانشگاه » را بر خود نهادند و دوستان خویش را – با اطمینان از صلاحیت علمی - روانه انتخابات نمودند،‌گاهی خبر از لیست های منها می دادند و گاهی این گونه لیست ها را خود زنی ارزیابی می نمودند  لکن در این میان یک سوال را بی پاسخ نهادند که مجلسی که شانیت علمی دارد و بزرگترین اساتید آن در جامعه مدرسین حضور دارند و بی شک نخبگان حوزه می باشند و در ضمن در ایم انتخابات هم با قدرت وارد شده اند، آیا نظراتشان در این لیست ملحوظ گردیده است و نخبگان دانشگاه را چه به خبرگان رهبری چرا که صلاحیت علمی را برای اظهار نظر دارا نمی باشند.

اما آن چه ماحصل این رویکرد ها می باشد چیزی نیست جز ذبح ارزش و سطح علمی  مجلس خبرگان در میان دو لبه چاقو که با این که شاید این دو لبه تفاوت های فاحشی را در مبانی و اصول دارند لکن هر دو یک هدف و نتیجه را به انتظار نشسته اند : ورود کاندیداهایشان با سطحی پایین تر از کاندیداهای نخبگان اصلی حوزه .

 



نوشته شده توسط مهدی صنعتی
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

اشراق

یادداشت های یک فرهنگ دوست

هنر
  • یا مرتضی علی (ع)
کتاب
  • “بوی خوش عطر” رونمایی شد
طبقه بندی موضوعی

دو لبه قیچی !!

جمعه, ۱۰ آذر ۱۳۸۵، ۰۵:۲۳ ب.ظ

نگاهی گذرا به کشورهای جهان هر بیننده ای را متوجه این امر می نماید که « لیبرال دموکراسی» که « لیبرالیسم ، جامعه مدنی ، حقوق بشر و دموکراسی »  را فریاد می زند از مدت ها پیش تا کنون دل های دولتمردان کشورها را ربوده و به جز اندکی ما بقی کشورها بر تین نظام سیاسی اصرار ورزیده اند و امور خود را تحت لوای انتخاب مردم می گذرانند و فصل مشترک خود را جدایی « نهاد دین » از « نهاد دولت »‌قرار داده اند.

اما این سیطره بیش از ربع قرن است که با ظهور گفتمانی نوین در ادبیات سیاسی جهان رو به تزلزل است .گفتمانی که پایه های خود را بر انگاره های ضد لیبرالی قرار داده است ، چه اگر او معتقد به اصالت رای مردم در مشروعیت بخشیدن به مناصب حکومتی است و جدایی دو نهاد دین و دولت را به نظاره نشسته است ، تئوریسین های این گفتمان ، هم رای مردم را مبنای مشروعیت حاکمین نمی دانستند و هم به اتخاد این دو نهاد اعتقادی راسخ داشتند و شعار « سیاست ما عین دیانت ما و دیانت ما عین سیاست ماست» را  نصب العین فعالیت های خود قرار داده بودند . آنان با تاسی به مراد خویش ، زیر بنای فلسفه سیاسی خویش را « حکومت اسلامی » قرار داده و با انتخاب « قالب » جمهوری اسلامی و انجام فعالیت های منسجم فکری- تشکیلاتی و قبول طعنه های کونه بینان ، توانسته بودند  قاطبه ی مردم را که پایه های نظریات اندیشمندان غربی بودند با خود همرا نموده ، نوع و مدلی جدید از شیوه زمامداری  را به منصه ی ظهور رسانند و اندیشمندان جهان را به تامل در مبانی نظری و فرآیند مدیریتی خود را که توسط خبرگان ملت نوشته و با آرای مردم تایید شده بود و به دلیل سیلان 2 رکن مقبولیت و مشروعیت و وجود مقام رهبری که شخصیتی روحانی و عالمی جامع الشرایط بود شکلی هرمی داشت ، دعوت نمایند.

آنان برای نمایش میزان مقبولیت مدل حکومتی خویش در ابتدای انقلاب 2 رفراندوم برگزار و در ادامه همه نهادها و مقامات حکومتی را به نحوی منوط  به رای  مردم قرار دادند چه اگر در مشخص نمودن مقام رهبری رایشان با واسطه بود در مابقی موارد به صورت مستقیم  به انتخاب مورد نظر خویش دست می زدند و بدین گونه بود که نوعی جدید از حاکمیت مردم و رابطه ی حکومت- مردم شکل گرفت.

اما در این میان و به سبب جایگاه خاص مقام رهبری مجلس خبرگان از ارزش خاصی برخوردار است .نهادی که در ضمن انتخاب از جانب مردم دارای رابطه ای بده – بستانی با آنان است چه اگر مردم آنان را به نمایندگی بر می گزینند آنان نیز با انتخاب و نظارت بر عملکرد رهبری مشروعیت نهاد های حکومتی را برای آنان تامین نموده و آنان را از مراجعه به طاغوت می رهانند.

کارگزاران نظام جمهوری اسلامی  با توجه به نظریه حکومت اسلامی که رهبر و مدیر جامعه را فقیهی جامع الشرایط تشخیص داده بود و آن را « ولایت مطلقه فقیه » نام نهاده بود و او را صاحب اختیارات امام معصوم قرار داده بود ، مجلس مذکور را ساحتی علمی _ فقهی بخشیدند . ورود به جمع خبرگان رهبری را منوط به مجتهد بودن نمودند و این گونه بود که خبرگان رهبری تا حد زیادی  از منازعات سیاسی به دور ماند تا بتواند در آرامش وظایف خود را به درستی انجام دهد.

اما آن چه اکنون در آستانه چهارمین دوره مجلس خبرگان شاهد آن می باشیم غلبه گفتمان جناحی و حزبی بر گفتمان علمی بر صحنه انتخابات است .آن چه به نظر در صورت غلبه این رویکرد و بروز آن در مجلس خبرگان نقض غرض روی خواهد داد، پیشینه این رویکرد به ظهور نیروهایی جوان و خود روشنفکر خوانده در سال های میانی دهه 70 بر می گردد. جمعی که سال ها با استفاده از رانت ها و امکانات کشور حلقه های مباحث ایدئولوژیک تشکیل داده و به تغییر ایدئولوژی مبتلا گردیده بودند و این چنین آنان که در راه آرمان خود با همه تهدیدات جنگیده بودند هم اکنون با دشمن فکری سال های نه چندان دور خود پیوند دوستی برقرار نموده و برای رسیدن به آرمان هایشان دیالوگ های کهنه ای را در جامعه جهانی و نویی را در کشورمان برگزیدند و خواستار دخالت خود و هم فکرانشان در تمامی ارکان حکومت بوده انتخابی شدن همه نهادهای قدرت را فریاد می زدند . آنان در واقع به تبعیت از خود تغییر ایدئولوژی انقلاب را از حکومت اسلامی به مدلی که با الگوهای لیبرال دموکراسی نزدیک تر بود به انتظار نشسته بودند و البته در این راه مقام رهبری سدی در مقابل این تغییر بود و این گونه بود که مجلسی که شانیتی علمی داشت را محل سهم خواهی های خود نمودند.

اما در این میان حضور بازیگران دیگری که خود را سخت ترین مدافعان حکومت اسلامی می پنداشتند نیز از منظر دیگری قابل تامل است . آنان که پس از نهمین انتخابات ریاست جمهوری و به دنبال بد اخلاقی های انتخاباتی صاحب ادبیات و رویکردهای منحصر به فردی شده بودند این بار « بغضا لبعضهم » وارد میدان شده و نام « نخبگان حوزه و دانشگاه » را بر خود نهادند و دوستان خویش را – با اطمینان از صلاحیت علمی - روانه انتخابات نمودند،‌گاهی خبر از لیست های منها می دادند و گاهی این گونه لیست ها را خود زنی ارزیابی می نمودند  لکن در این میان یک سوال را بی پاسخ نهادند که مجلسی که شانیت علمی دارد و بزرگترین اساتید آن در جامعه مدرسین حضور دارند و بی شک نخبگان حوزه می باشند و در ضمن در ایم انتخابات هم با قدرت وارد شده اند، آیا نظراتشان در این لیست ملحوظ گردیده است و نخبگان دانشگاه را چه به خبرگان رهبری چرا که صلاحیت علمی را برای اظهار نظر دارا نمی باشند.

اما آن چه ماحصل این رویکرد ها می باشد چیزی نیست جز ذبح ارزش و سطح علمی  مجلس خبرگان در میان دو لبه چاقو که با این که شاید این دو لبه تفاوت های فاحشی را در مبانی و اصول دارند لکن هر دو یک هدف و نتیجه را به انتظار نشسته اند : ورود کاندیداهایشان با سطحی پایین تر از کاندیداهای نخبگان اصلی حوزه .

 

۸۵/۰۹/۱۰ موافقین ۰ مخالفین ۰
مهدی صنعتی

نظرات  (۷)

۱۳ آذر ۸۵ ، ۱۸:۲۶ حسین فروزنده
آقا مهدی سلام
همین طور که می بینی تو زمینه ی وبلاگ کم آوردم ولی بزودی خودم و جمع و جور می کنم
انشاالله
قالب قبلیت هم بهتر بود
۱۲ آذر ۸۵ ، ۰۶:۲۶ سرای هستی
سرنوشت مملکت ما و سرنوشت اسلام به این خبرگانی است که باید تعیین شوند .
امام خمینی ( قدس سره الشریف )
۱۱ آذر ۸۵ ، ۲۲:۵۹ علی بحرانی
سلام مهدی جان!
در پیشنویس به روزم
پیروز باشی
۱۱ آذر ۸۵ ، ۱۹:۵۳ بهنام دهقانی
سلام..آفرین نقد جالبی روی آزادی در حصار واژه هایی چون لیبرال و دموکراسی مردمی و ... از این قبیل تعاریف دهان پر کن زدید...راستی به میلتون که در وبلاگ لینک داره یه سر بزنید چند کلام خصوصی زحمتتون دادم...شاد باشید
۱۱ آذر ۸۵ ، ۱۲:۳۲ علی بحرانی
سلام مهدی جان!
همانگونه که قبلا هم در خصوص مقاله ای در وبلاگ وزین توحید عرض کردم، به نظر من بایستی شیوه انتخابات و تبلیغات کاندیداهای مجلس خبرگان غیر از روال مرسوم در انتخاباتهای سیاسی مانند مجلس و ریاست جمهوری و غیره باشد. چون در درازمدت شان مجلس خبرگان را همانگونه که فرموده بودید از جایگاه اصلی منحرف می کند و هم رنگ و بوی سیاسی به آن می دهد. تا حدودی هم این مساله باعث می شود که علمایی که از چنین رنگ و لعابی دوری می کنند، چندان رغبتی به کاندیداتوری در این انتخابات نشان ندهند.
مساله دیگر اینکه خود کاندیداهای ارشدتر و قدما و علمای ذی نفوذ بایستی شانیت این مجلس را در عین سیاسی بودن که لازمه آن است از بازیهای سیاسی که همان سیاست بازی است چه در ایام انتخابات و چه در دوره فعالیت دور نگه دارند.
البته قطعا اینهایی که به عقل ناقص ما می رسد را بزرگان خود بهتر می دانند.
پیروز باشی
۱۰ آذر ۸۵ ، ۲۱:۵۸ محمد رضا صفرزاده
با سلام خدمت دوست عزیزم آقای صنعتی
سالروز شهادت آیت الله سید حسن مدرس را گرامی می دارم و به جمله معروف او ( سیاست ما عین دیانت ماست و دیانت ما عین سیاست ماست ) اشاره می کنم
انشا الله که تمام سیاستمداران ما از این سیاستمدار دیندار درس زندگی و اخلاق فرا گیرند
با تشکر از این مطلبتان
۱۰ آذر ۸۵ ، ۲۰:۰۰ مهدی تقی نزاد
دست شما درد نکنه. امیدواریم شان مجلس خبرگان حفظ شود تا به شانیت رهبری بیفزاید و نه خدای ناکرده از آن بکاهد. شان خبرگان نیز توسط متولیان آن باید حفظ شود. هرچه مقبولیت خبرگان در نزد مردم بیشتر باشد مقبولیت رهبری هم بیشتر خواهد بود. به نظر من باید کسانی می اندیشیدند که چگونه می توان جایگاه مجلس خبرگان را در بالاترین سطح ممکن نگاه داشت. چگونه می توان بزرگانی را که تمایلی برای حضور نشان نمی دهند ترغیب کرد. چگونه می توان بر شمولیت و فراگیری مجلس خبرگان افزود. و مباحث مهمی از این دست تا رهبر برآمده از آن بتواند با قدرت به وظایف خود عمل کند.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">