اشراق

یادداشت های یک فرهنگ دوست
شنبه, ۱۹ اسفند ۱۳۸۵، ۰۱:۰۷ ب.ظ

شهرکاریکاتوری

جوامع به عنوان یک کل، تشکیل شده از اجزایی می باشند که این اجزاء در راستای کارکردها و بده، بستان‌های ساختاری با توجه به مشابهت‌های رفتاری و ارتباط تنگاتنگ کاری در عین ارتباط موزون با یکدیگر در پی نیل به هدفی می‌باشند که به منظور به سرانجام رسانیدن آن، تشکیل شده، اند به گونه ای که اختلال در صورت پذیری یکی از اجزاء، اختلالات قابل توجهی را در خروجی این مجموعه بوجود می آورد که نتیجه‌ی این رویکرد ناهمگون، موجودی ناقص و عجیب الخلقه خواهد بود.در این میان این اهداف می‌تواند کوتاه مدت و یا بلندمدت باشند که به حسب اهداف مذکور، مجموعه‌هایی پایدار و ناپایدار را تشکیل می‌دهند و البته جامعه‌ی شهری از آن جا که در پی برطرف نمودن نیازهای زندگی اعضاء تشکیل دهنده‌ی این کل و مدیریت حقوق آنان می‌باشد، مجموعه‌ای پایدار است که یکی از خصوصیات لابدی آن، عدالت در اداره‌ی نیازهای شهروندان بوده است.

از سوی دیگر ذهن انسان با استفاده از تصاویر موجود در مسیر رؤیت خود و هم چنین تحلیل اطلاعات شنیداری و دیداری به انتزاع صوری از عالم پیرامونی پرداخته و گاه قابلیت آن را دارد تا برای موجودات محال چون سیمرغ با کمک از موارد مذکوراز قِبل خویش، تصاویری را انتزاع نماید و تا آن جا پیش رود که ساخته‌ی ذهن خویش را، به تصویر ذهنی مورد قبول دیگران نماید، این قابلیت نفسانی همراه با اندکی زیبایی شناسی فطری که از ذاتیات انسان‌هاست، سبب شده است تا این تصاویر متعلق به خویش را در قالب هنر ریخته و بدین نحو، نیاز دیگر فطری خود را که در ارتباط با دیگران، و زندگی مجموعه ای است را تقویت نماید و در این راستا نقشی را برعهده گیرند و در مسیر پیدایی این راه ارتباطی، نقاشی بود که آنان را فریادرس شد.در رشد و بقای این هنر کافی است تا اندکی به تاریخ مراجعه نمود و لیکن نقاشی تا بدان جا رسیده که سبک‌های فراوان و شاخه‌های متعددی را در خود گنجانیده است و از این میان این « کاریکاتور » بود که توانست علاوه بر جلوه‌های زیباشناختی و بدیع بودن خود، کارکردی اجتماعی ـ سیاسی بیابد و در برخی موارد تهییج کننده توده‌های مردم در انجام فعالیت‌های مختلف باشد و همین امر سبب گردیده است تا« کاریکاتور» جایگاهی رفیع در مناسبات سیاسی ـ اجتماعی بدست آورد.چه اگر نقاش در پی گرته برداری دقیق و منطبق با واقع از طبیعت و عرصه‌های مختلف جهان پیرامونی است و در این راه ظواهر عالم را رؤیت می‌کند، کاریکاتوریست برخی از این عرصه‌ها را بزرگتر دیده به روایت گری از باطن آن وقایع ـ به حسب نگاه خود ـ می‌پردازد، حال آن‌که در عین ناموزونی اثر ، خود روایت گر حقیقت مستور می باشد.

اما آن چه نگارنده را بر آن داشت تا این منظور را به نگارش درآورد، این نکته‌ی جالب بود که مدیران جامعه ی شهری کازرون که به عنوان یک مجموعه ی پایدار مملو از پارامترها و نیازهای گوناگون فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و... است در قامت هنرمندانی زبردست و کاریکاتوریستانی خبره در پی ترسیم چهره ی شهر و القای آن به مردمان این شهر می‌باشند، با این تفاوت که اگر کاریکاتوریست در پناه هنرنمایی‌های خود کاستی هایی را می‌کاود و بزرگ می‌نماید و عدم عدالت را فریاد می‌زند، مدیران، همه‌ی شهر و مشکلات آن را به واقع در راه سازی، جاده سازی، تونل ( اعم از بناف و ...) و امور صرف اقتصادی می‌بینند و هیچ توجه هنرمندانه و موزونی به نیازهایی که با رشد موارد مذکور، رشد روز افزون و فراگیر دارند، نداشته و در مسیری گام برمی‌دارند که شکافی فرهنگی ـ اجتماعی را به نظاره نشسته است و مع‌الاسف باید گفت که مردم نیز این تصویر نا به هنجار و آرمانی تلقی نموده، حل همه‌ی مشکلات و شهرستان را در آن می‌انگارند، غافل از آن که « این ره که می‌روند به ترکستان است ».

تشدید رفت و آمد در شهر که به دلیل عدم تناسب خیابان‌ها مشکلات رانندگی را در پی خواهد داشت، نفوذ فرهنگ‌های نامتناسب و پدیده‌های اجتماعی غیرهمگون یا جامعه‌ی شهری کازرون، عدم وجود تفرج‌گاه‌ها و پاسخگویی به نیازهای اسکان مسافرین، امنیت رو به اضمحلال شهر و رشد روز افزون فقدان آن در صورت عدم ریشه‌یابی فرهنگی و برخورد مناسب،آلودگی های زیست محیطی و به خطر افتادن یست بوم پریشان و چندین چند مساله ی دیگر  گوشه‌ای از معضلاتی خواهد بود که در صورت تحقق آرمان مردم و البته هنر منحصر به فرد مسئولین ـ عدم توجه موزون به نیازهای شهرستان ـ روی خواهد داد که هر کدام به نوبه‌ی خود، مشکلی بزرگ است که روابط پارامترهای مختلف جامعه‌ی شهری را با تزلزل رو به رو نموده، بحرانی را فرا روی آن قرار می‌دهد.

در هر حال، روزگار عجیبی است، اگر تا قبل از این کسی کاریکاتور را حتی از انواع هنر نمی‌دانست و آن را تخطئه می‌نمود و نقاشی‌های زیبا و روح نواز را می‌ستود، هم اکنون، تصویر ایده‌آل مردم از شهرستان، تصویری است کاریکاتوری و مدیران، کاریکاتوریستانی زبردست و خبره.



نوشته شده توسط مهدی صنعتی
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

اشراق

یادداشت های یک فرهنگ دوست

هنر
  • یا مرتضی علی (ع)
کتاب
  • “بوی خوش عطر” رونمایی شد
طبقه بندی موضوعی

شهرکاریکاتوری

شنبه, ۱۹ اسفند ۱۳۸۵، ۰۱:۰۷ ب.ظ

جوامع به عنوان یک کل، تشکیل شده از اجزایی می باشند که این اجزاء در راستای کارکردها و بده، بستان‌های ساختاری با توجه به مشابهت‌های رفتاری و ارتباط تنگاتنگ کاری در عین ارتباط موزون با یکدیگر در پی نیل به هدفی می‌باشند که به منظور به سرانجام رسانیدن آن، تشکیل شده، اند به گونه ای که اختلال در صورت پذیری یکی از اجزاء، اختلالات قابل توجهی را در خروجی این مجموعه بوجود می آورد که نتیجه‌ی این رویکرد ناهمگون، موجودی ناقص و عجیب الخلقه خواهد بود.در این میان این اهداف می‌تواند کوتاه مدت و یا بلندمدت باشند که به حسب اهداف مذکور، مجموعه‌هایی پایدار و ناپایدار را تشکیل می‌دهند و البته جامعه‌ی شهری از آن جا که در پی برطرف نمودن نیازهای زندگی اعضاء تشکیل دهنده‌ی این کل و مدیریت حقوق آنان می‌باشد، مجموعه‌ای پایدار است که یکی از خصوصیات لابدی آن، عدالت در اداره‌ی نیازهای شهروندان بوده است.

از سوی دیگر ذهن انسان با استفاده از تصاویر موجود در مسیر رؤیت خود و هم چنین تحلیل اطلاعات شنیداری و دیداری به انتزاع صوری از عالم پیرامونی پرداخته و گاه قابلیت آن را دارد تا برای موجودات محال چون سیمرغ با کمک از موارد مذکوراز قِبل خویش، تصاویری را انتزاع نماید و تا آن جا پیش رود که ساخته‌ی ذهن خویش را، به تصویر ذهنی مورد قبول دیگران نماید، این قابلیت نفسانی همراه با اندکی زیبایی شناسی فطری که از ذاتیات انسان‌هاست، سبب شده است تا این تصاویر متعلق به خویش را در قالب هنر ریخته و بدین نحو، نیاز دیگر فطری خود را که در ارتباط با دیگران، و زندگی مجموعه ای است را تقویت نماید و در این راستا نقشی را برعهده گیرند و در مسیر پیدایی این راه ارتباطی، نقاشی بود که آنان را فریادرس شد.در رشد و بقای این هنر کافی است تا اندکی به تاریخ مراجعه نمود و لیکن نقاشی تا بدان جا رسیده که سبک‌های فراوان و شاخه‌های متعددی را در خود گنجانیده است و از این میان این « کاریکاتور » بود که توانست علاوه بر جلوه‌های زیباشناختی و بدیع بودن خود، کارکردی اجتماعی ـ سیاسی بیابد و در برخی موارد تهییج کننده توده‌های مردم در انجام فعالیت‌های مختلف باشد و همین امر سبب گردیده است تا« کاریکاتور» جایگاهی رفیع در مناسبات سیاسی ـ اجتماعی بدست آورد.چه اگر نقاش در پی گرته برداری دقیق و منطبق با واقع از طبیعت و عرصه‌های مختلف جهان پیرامونی است و در این راه ظواهر عالم را رؤیت می‌کند، کاریکاتوریست برخی از این عرصه‌ها را بزرگتر دیده به روایت گری از باطن آن وقایع ـ به حسب نگاه خود ـ می‌پردازد، حال آن‌که در عین ناموزونی اثر ، خود روایت گر حقیقت مستور می باشد.

اما آن چه نگارنده را بر آن داشت تا این منظور را به نگارش درآورد، این نکته‌ی جالب بود که مدیران جامعه ی شهری کازرون که به عنوان یک مجموعه ی پایدار مملو از پارامترها و نیازهای گوناگون فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و... است در قامت هنرمندانی زبردست و کاریکاتوریستانی خبره در پی ترسیم چهره ی شهر و القای آن به مردمان این شهر می‌باشند، با این تفاوت که اگر کاریکاتوریست در پناه هنرنمایی‌های خود کاستی هایی را می‌کاود و بزرگ می‌نماید و عدم عدالت را فریاد می‌زند، مدیران، همه‌ی شهر و مشکلات آن را به واقع در راه سازی، جاده سازی، تونل ( اعم از بناف و ...) و امور صرف اقتصادی می‌بینند و هیچ توجه هنرمندانه و موزونی به نیازهایی که با رشد موارد مذکور، رشد روز افزون و فراگیر دارند، نداشته و در مسیری گام برمی‌دارند که شکافی فرهنگی ـ اجتماعی را به نظاره نشسته است و مع‌الاسف باید گفت که مردم نیز این تصویر نا به هنجار و آرمانی تلقی نموده، حل همه‌ی مشکلات و شهرستان را در آن می‌انگارند، غافل از آن که « این ره که می‌روند به ترکستان است ».

تشدید رفت و آمد در شهر که به دلیل عدم تناسب خیابان‌ها مشکلات رانندگی را در پی خواهد داشت، نفوذ فرهنگ‌های نامتناسب و پدیده‌های اجتماعی غیرهمگون یا جامعه‌ی شهری کازرون، عدم وجود تفرج‌گاه‌ها و پاسخگویی به نیازهای اسکان مسافرین، امنیت رو به اضمحلال شهر و رشد روز افزون فقدان آن در صورت عدم ریشه‌یابی فرهنگی و برخورد مناسب،آلودگی های زیست محیطی و به خطر افتادن یست بوم پریشان و چندین چند مساله ی دیگر  گوشه‌ای از معضلاتی خواهد بود که در صورت تحقق آرمان مردم و البته هنر منحصر به فرد مسئولین ـ عدم توجه موزون به نیازهای شهرستان ـ روی خواهد داد که هر کدام به نوبه‌ی خود، مشکلی بزرگ است که روابط پارامترهای مختلف جامعه‌ی شهری را با تزلزل رو به رو نموده، بحرانی را فرا روی آن قرار می‌دهد.

در هر حال، روزگار عجیبی است، اگر تا قبل از این کسی کاریکاتور را حتی از انواع هنر نمی‌دانست و آن را تخطئه می‌نمود و نقاشی‌های زیبا و روح نواز را می‌ستود، هم اکنون، تصویر ایده‌آل مردم از شهرستان، تصویری است کاریکاتوری و مدیران، کاریکاتوریستانی زبردست و خبره.

۸۵/۱۲/۱۹ موافقین ۰ مخالفین ۰
مهدی صنعتی

نظرات  (۱۵)

سلام
سالی همراه با موفقیت و بهروزی برای شما آرزومندیم
۲۹ اسفند ۸۵ ، ۲۲:۱۱ محمد رضا صفرزاده ( صدرا وب )
سلام
فرا رسیدن عید سعید نوروز را به شما تبریک می گوییم
و برای شما سالی پر خیر و برکت را آرزو دارم
موفق و پیروز باشید
۲۸ اسفند ۸۵ ، ۱۷:۳۷ "ده + کازرون"
با سلام
وبلاگ "ده + کازرون" را همراهی کنید.
موفق باشید.
۲۴ اسفند ۸۵ ، ۱۴:۰۳ محمد جواد (هرمس)
سلام.
خوشحال می شوم نظرتان را در مورد مطلب جدیدم بدانم.
منتظرم.
داستانک.
سلام
خسته نباشی
به نظرت منشا این بزرگنمایی یا هدف از آن چیست ؟
موفق باشی خداحافظ
۲۲ اسفند ۸۵ ، ۲۱:۴۳ مهدی صنعتی
میثم جان سلام
به نظرم عدم شناخت و عدم دیدگاه بلند نظر و کل نگر و هم چنین نارسایی ها و ضعف های ذهنی در مدیریت نیازها که دلیل آن عدم حضور کافی و پیوسته در شهرستان و در کنار مردم و آشنایی با مشکلات و نیازهای آنان است
موفق و پیروز باشید
مهدی
۲۲ اسفند ۸۵ ، ۰۱:۱۶ دشمن زیاری (شراره های آفتاب)
سلام عزیز
بروزم سر بزن
زنده باشید
سلام
متن زیبایی بود فقط یک نکته به ذهنم آمد و آن عدم تناسب موفق متن و عنوان بود.
البته موضوع واضح و روشن است ولی قبل از خواندن ، موضوع چیزی دیگر را به ذهن می دهد.
الا ایحال خوشا به حال شما که قلم قسم خورده ی خدا را با جرات بدست گرفته اید و امید موفقیت شما را دارم.
سلام .مهدی جان دستت درد نکنه جالب بود..شاد باشی و سال پر برکت و همراه با نکویی داشته باشی
سلام
مطلب رو در شهر سلمان خوندم.
موفق باشید
۲۰ اسفند ۸۵ ، ۱۹:۴۹ دشمن زیاری(آفتاب کازرون)
سلام
جناب صنعتی عزیز
با تشکر از شما، مطلب خوب و در قالب دید گاه سیستمی و کل نگر به نحو احسن و به گونه علمی توصیف و توجیه شده است.
به باور اینجانب مشکل عمده شهر ما، عدم توسعه فرهنگ عمومی مردم به دلایل گوناگون از جمل بن بست بودن(همان نبود جاده، همان تونل بناف و..... که عدم ارتباط فرهنگی با دیگر هموطنان را موجب می شود)، فقدان شایسته سالاری در گزینش مدیریت ها، باند بازی های نسنجیده و بدور از اندیشه های کل گرایانه و حداقل نزدیک به هزاره سومی، ایجاد تفرقه تاریخی حیدری و نعمتی بین محلات مختلف شهر و متاسفانه رنگ و بوی نامطلوب بین شهر و روستا(دهاتی-شهری) و دامن زدن سودجویان به چنین وضعیتی. نبود صداقت در روابط بین مدیران شهر با مردم(روراست نبودن و به بیانی سیاهکاری) منافع طلبی گروهی خاص و چشم تنگی در شریک کردن کلیه مردم شهر در سرنوشت خویش، فرار تحصیلکردگان از وجود چنین شرایطی به سایر نقاط کشور، کوچ متمولین به مرکز استان به بهانه کمبود امکانات و سرمایه گذاری این افراد برای دیگران بدون توجه به اینکه سرمایه شان از کجا، کدام شهر و روستا و کدام سفره آمده است؟(به بیانی فراموشکاری)، شعارهای دلخوش کن نمایندگان مردم و....................
کافی است، سرودن این مثنوی هزارارن تن کاغذ نیاز دارد.
قربونت که درد را تازه و نطق آدمو وا میکنی
زنده باشی، باز هم بنگار
سلام
خسته نباشید
البته فکر کنم منظورمو فهمیدی !!!!!!!!!!
مطلب جالبی بود البته هنوز کاملش را نخوانده ام
به هر حال موفق باشی
خداحافظ شما
۱۹ اسفند ۸۵ ، ۱۵:۴۶ رامین خواجه زاده
موفق باشید
۱۹ اسفند ۸۵ ، ۱۵:۰۳ محمد رضا صفرزاده ( صدرا وب )
سلام
مطلب شما را مطالعه کردم و به عمق مشکلات مدیریتی شهر پی بردم هر چند که تا حدودی بر آن واقف بودم. ولی کو گوش شنوا
بسیار زیبا بود
موفق باشید و به امید دیدار
۱۹ اسفند ۸۵ ، ۱۴:۱۱ مهدی تقی نژاد
سلام مطلب کامل را در سلمان خواندم. مطلب درستی است. کازرون نیازهای گوناگون و بعضا" فوری دارد که باید به همه آنها توجه کرد و متاسفانه این اتفاق نمی افتد. ای کاش فهرستی از مشکلات را مشخص می کردید تا اگر مسوولان شهر مخاطب نوشته قرار می گرفتند بیشتر توجه می کردند. به هرحال دست شما درد نکنه.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">