بحث پیرامون دین و ارکان آن نیازمند بررسی مقدماتی است که ناگزیر از طرح نمودن آن می باشیم که از مهم ترین آن ها ارایه توضیحاتی پیرامون واژه ی دین و واژه های مناسب با آن می باشد زیرا که بی شک جایگاه « تعریفات » قبل از سایر مطالب است .
نکته ی مهم در این مورد آن که سعی شده است که محور در این مباحث سیر ارایه شده از سوی حضرت علامه ی جلیل القدر آیت الله مصباح یزدی ( دام ظله ) در کتاب اصول عقاید ایشان باشد و مطالب حاشیه ای را بر اساس کتب سایر بزرگان به اصل مطلب اضافه گردد .
آیت الله مصباح یزدی در کتاب آموزش عقاید در تعریف دین می فرمایند : « دین واژه ای است عربی که در لغت به معنای اطاعت و جزا و در اصطلاح به معنای « اعتقاد به آفریننده ای برای جهان و انسان و دستورات عملی متناسب با این عقاید می باشد . » و بر همین اساس افراد به دو دسته تقسیم می شوند :
1. افرادی که مطلقا معتقد به آفریننده ای نیستند و پیدایش پدیده های جهان را تصادفی و یا صرفا معلول فعل و انفعالات مادی می دانند که اصطلاحا به این افراد « بی دین » گفته می شود .
2. کشانی که معتقد به آفریننده ای هستند هر چند عقاید و مراسم دینی آنان توأم با انحراف و خرافات باشد که این دسته را « دین دار » می نامند . ( 1 )
با توجه به این تعریف بی شک این نوع نگاه به دین با تعاریف دیگری از آن چون « مجموعه ای از باورهای قلبی و رفتارهای عملی متناسب با آن » ( 2 ) و « مجموعه ای مشتمل بر یک سلسله عقاید و اخلاق و عبادات » ( 3 ) منطبق می باشد . بر اساس تعاریف موجود ادیان موجود در جوامع بشری به دو دسته ی حق و باطل تقسیم می شوند که « آیینی را که دارای عقاید درست و مطابق با واقع بوده ، رفتارهایی را مورد تاکید و توصیه قرار دهد که از ضمانت کافی برای صحت و اعتبار برخوردار باشند . » ( 4 ) و از ادیان باقی مانده می توان به « ادیان باطل » یاد نمود .
بی شک این شبهه خیلی دور از ذهن نمی باشد که « از کجا معلوم دین حق یکی بیشتر نیست و چه بسا که این ها همه و یا حداقل چند تا از این ادیان بر حق باشند ؟ » پاسخ به سوال مذکور نیازمند گذر زمان و اثبات یک سری از بحث هایی است که در آینده خواهد آمد و به اثبات خواهد رسید و لکن برای پاسخ به ذهن های کاوشگر باید بیان کرد که « همان طور که گذشت دین دارای 2 بخش باورها و رفتارهای متناسب با آن هاست و باورها در حقیقت حکایت از واقعیاتی دارد که عالم تکوین را پر کرده است ، یعنی براستی در عالم خدایی یگانه با چنین ویژگی هایی ، انبیایی که حقیقتا از سوی آن خدا ماموریت هدایت بشر را یافته اند و عالمی پس از این جهان به نام آخرت وجود دارد که این امور همگی نتیجه ی کاوش های ژرف عقلانی در عالم هستی است که به تایید فطرت و کتب آسمانی تحریف نشده رسیده است .
از سوی دیگر خدای متعال که غرضش از خلقت انسان به خیر و کمال رسیدن بشر است احکام و تکالیف را به گونه ای وضع کرده است که با انجام هر یک از آن ها مصلحتی از مصالح انسان برآورده شود و گامی در راه کمال انسانی برداشته شود و به اصطلاح « احکام تابع مصالح و مفاسد واقعیه هستند » و با تحریف و تغییر این احکام به طور قطع راه رسیدن به آن مصالح و کمالات نیز بسته می شود و این با غرض خدای متعال از خلقت در تضاد است .
از این رو ، دین مادام که برخوردار از ایبن دو بخش آن هم به دور از هرگونه تحریف باشد ، دین حق خواهد بود و چون ادیان همگی از سوی خدا هستند و عالم را نیز واقعیاتی یکسان تشکیل می دهد ، پس امکان وجود دو دین حق در بستر زمان که در عین حال با هم تنافی در همه یا برخی اجزا داشته باشند وجود ندارد . » ( 5 )
پاورقی :
1- آموزش عقاید - آیت الله مصباح یزدی - دوره ی 3 جلدی – صفحه ی 11
2- پرسش ها و پاسخ ها – آیت الله مصباح یزدی – ج 3 – ص 10
3 – نظری به زندگی و برخی آرای علامه ی طباطبایی – مسعود امید – ص 115
4 - آموزش عقاید - آیت الله مصباح یزدی - دوره ی 3 جلدی – صفحه ی 11
5 - پرسش ها و پاسخ ها – آیت الله مصباح یزدی – ج 3 – پاورقی ص 10
بحث پیرامون دین و ارکان آن نیازمند بررسی مقدماتی است که ناگزیر از طرح نمودن آن می باشیم که از مهم ترین آن ها ارایه توضیحاتی پیرامون واژه ی دین و واژه های مناسب با آن می باشد زیرا که بی شک جایگاه « تعریفات » قبل از سایر مطالب است .
نکته ی مهم در این مورد آن که سعی شده است که محور در این مباحث سیر ارایه شده از سوی حضرت علامه ی جلیل القدر آیت الله مصباح یزدی ( دام ظله ) در کتاب اصول عقاید ایشان باشد و مطالب حاشیه ای را بر اساس کتب سایر بزرگان به اصل مطلب اضافه گردد .
آیت الله مصباح یزدی در کتاب آموزش عقاید در تعریف دین می فرمایند : « دین واژه ای است عربی که در لغت به معنای اطاعت و جزا و در اصطلاح به معنای « اعتقاد به آفریننده ای برای جهان و انسان و دستورات عملی متناسب با این عقاید می باشد . » و بر همین اساس افراد به دو دسته تقسیم می شوند :
1. افرادی که مطلقا معتقد به آفریننده ای نیستند و پیدایش پدیده های جهان را تصادفی و یا صرفا معلول فعل و انفعالات مادی می دانند که اصطلاحا به این افراد « بی دین » گفته می شود .
2. کشانی که معتقد به آفریننده ای هستند هر چند عقاید و مراسم دینی آنان توأم با انحراف و خرافات باشد که این دسته را « دین دار » می نامند . ( 1 )
با توجه به این تعریف بی شک این نوع نگاه به دین با تعاریف دیگری از آن چون « مجموعه ای از باورهای قلبی و رفتارهای عملی متناسب با آن » ( 2 ) و « مجموعه ای مشتمل بر یک سلسله عقاید و اخلاق و عبادات » ( 3 ) منطبق می باشد . بر اساس تعاریف موجود ادیان موجود در جوامع بشری به دو دسته ی حق و باطل تقسیم می شوند که « آیینی را که دارای عقاید درست و مطابق با واقع بوده ، رفتارهایی را مورد تاکید و توصیه قرار دهد که از ضمانت کافی برای صحت و اعتبار برخوردار باشند . » ( 4 ) و از ادیان باقی مانده می توان به « ادیان باطل » یاد نمود .
بی شک این شبهه خیلی دور از ذهن نمی باشد که « از کجا معلوم دین حق یکی بیشتر نیست و چه بسا که این ها همه و یا حداقل چند تا از این ادیان بر حق باشند ؟ » پاسخ به سوال مذکور نیازمند گذر زمان و اثبات یک سری از بحث هایی است که در آینده خواهد آمد و به اثبات خواهد رسید و لکن برای پاسخ به ذهن های کاوشگر باید بیان کرد که « همان طور که گذشت دین دارای 2 بخش باورها و رفتارهای متناسب با آن هاست و باورها در حقیقت حکایت از واقعیاتی دارد که عالم تکوین را پر کرده است ، یعنی براستی در عالم خدایی یگانه با چنین ویژگی هایی ، انبیایی که حقیقتا از سوی آن خدا ماموریت هدایت بشر را یافته اند و عالمی پس از این جهان به نام آخرت وجود دارد که این امور همگی نتیجه ی کاوش های ژرف عقلانی در عالم هستی است که به تایید فطرت و کتب آسمانی تحریف نشده رسیده است .
از سوی دیگر خدای متعال که غرضش از خلقت انسان به خیر و کمال رسیدن بشر است احکام و تکالیف را به گونه ای وضع کرده است که با انجام هر یک از آن ها مصلحتی از مصالح انسان برآورده شود و گامی در راه کمال انسانی برداشته شود و به اصطلاح « احکام تابع مصالح و مفاسد واقعیه هستند » و با تحریف و تغییر این احکام به طور قطع راه رسیدن به آن مصالح و کمالات نیز بسته می شود و این با غرض خدای متعال از خلقت در تضاد است .
از این رو ، دین مادام که برخوردار از ایبن دو بخش آن هم به دور از هرگونه تحریف باشد ، دین حق خواهد بود و چون ادیان همگی از سوی خدا هستند و عالم را نیز واقعیاتی یکسان تشکیل می دهد ، پس امکان وجود دو دین حق در بستر زمان که در عین حال با هم تنافی در همه یا برخی اجزا داشته باشند وجود ندارد . » ( 5 )
پاورقی :
1- آموزش عقاید - آیت الله مصباح یزدی - دوره ی 3 جلدی – صفحه ی 11
2- پرسش ها و پاسخ ها – آیت الله مصباح یزدی – ج 3 – ص 10
3 – نظری به زندگی و برخی آرای علامه ی طباطبایی – مسعود امید – ص 115
4 - آموزش عقاید - آیت الله مصباح یزدی - دوره ی 3 جلدی – صفحه ی 11
5 - پرسش ها و پاسخ ها – آیت الله مصباح یزدی – ج 3 – پاورقی ص 10