ایام ، ایام ماتم و دو عزای بزرگ است . یکی عزای بانوی دو عالم صدیقه ی طاهره حضرت زهرا (س) و دیگری رحلت جانگداز سکاندار انقلاب اسلامی و بزرگ مرد جریان ساز قرون حضرت امام خمینی ( ره ) می باشد . نکته ی جالب دراین تقارن آن است که امسال علاوه بر آن که در روز ولادت حضرت زهرا به شادی میلاد امام خمینی هم خواهیم نشست هم اکنون در ایام شهادت ایشان به عزای امام نشسته ایم و چه زیبا تعبیری است که او که خود مفسر دین بود این گونه با شارعین هم زمان شده است و این سان مردم او را سایه ی آنان می دانند .
چندی پیش در مطلبی با عنوان " صدا و سیما و اولویت های مستند سازی " – که با استقبال گسترده ای چه از سوی موافقان و چه مخالفان روبرو شد – به این نکته اشاره کرده بودم که به واقع چرا سرمایه ها و هزینه های رسانه ی ملی باید صرف ساخت و پژوهش پیرامون محصولات فرهنگی دیگر کشور ها شود و حال ان که بهترین و مستند ترین مجموعه ی تصویری پیرامون امام امت را شبکه ی المنار لبنان بسازد و همکاری هایی که با آنان – از قبیل ارایه ی تصاویر ناب و فرصت های مصاحبه با مسوولین درجه اول نظام و ... - صورت می پذیرد با هنرمندان و مستند سازان داخلی شکل نمی گیرد که البته امسال از صدا و سیما شاهد ساخت مجموعه ای پیرامون شخصیت امام خمینی و جریانات انقلاب تا رحلت ایشان بودیم که تلاش قابل تقدیری را بوجود آورده بودند و نکات قابل ملاحظه ای را در آن گنجانیده بودند . اموری که به وضوح به مخاطب نشان می دهد که سرچشمه ی بسیاری از مباحث روشنفکری – البته با قید باصطلاح – که هم اکنون در جامعه مطرح است کجا بوده و چه زیبا این عزیزان مصلح دین حتی زحمت دادن رنگ و لعاب جدید به استدلالات خود نداده اند . اموری مثل چنگ انداختن برخی از مسوولین و قشرهای اجتماعی بر همه جای کشور ، رفراندوم برای تعیین موضوع های مختلف ، آزادی بیان ، کودتاهای نافرجام با معادلاتی مثل هم و ... .
البته در این میان نکته ای که نظرم را جلب کرد ماجرای درخواست جبهه ی ملی از مردم برای راه پیمایی بر ضد " لایحه ی قصاص " بود که به نظرم به دلیل مشابهت با برخی از مباحثی که این چند روزه در فضای وبلاگ نویسی شهرستان بر قرار بوده استبد نیست نظر امام و برخورد با این مساله را از جانب ایشان با هم مروز نماییم :
" من باید متأسف باشم، من باید بسیار متأسف باشم، از اینکه غیب نمىدانم! نمىدانستم در چنته اینها چه هست. من بعضى از اینها را مىپذیرفتم؛ به ایشان هم محبت مىکردم؛ لیکن نمىدانستم که اینها بر ضد قرآن هم قیام مىکنند. من نمىدانستم که اینها ائتلاف پیدا مىکنند [و] مرکز ائتلافشان یک جا است، و ائتلاف پیدا مىکنند با منافقین که «شناخت» شان را اشخاصى که مطالعه کردهاند مىدانند چیست، ائتلاف کردهاند با این جبههها که ماسک را از روى صورتشان برداشتند و بهطور صریح مردم را دعوت کردند به اینکهاى مسلمانها بیایید و حکم قرآن را، حکم «غیر انسانى» قرآن را!! و لا حولَ ولا قوةَ الّا باللَّه. در یک کشور اسلامى اینطور سبّ بر قرآن و سبّ بر اسلام در مرئى و منظر مسلمین بشود، و فلان مقام هم تأیید کند و دعوت به شورش! در مقابل چه؟ در مقابل نص صریح قرآن؟! امروز، دو بعد از ظهر دعوت به راهپیمایى است. به حسب چیزى که در اعلامیهشان ثبت شده است، دعوت به راهپیمایى است در مقابل این حکم «غیر انسانى» اسلام!.ما با اینهایى که اظهار دوستى مىکنند و تیشه برداشتهاند و به ریشه اسلام مىزنند باید چه بکنیم؟ در تمام طول سلطنت رضاخان و محمدرضا یک همچو جسارتى به قرآن کریم نشد. مسلمانها بدانند که یک راهى الآن هست در کار، یک روشى الآن هست در کار، که بهطور ناشیگرى اینها نقاب راکنار زدند." (1)
احتمالا اگر در آن زمان عزیز ظریفی که چندی پیش با او مباجثه ای پیش آمده بود آن جا بود دم از آستانه ی تحمل پایین حضرت امام (ره) می زد . در هر حال خدا ان شاءالله تصاویری این چنین را در رسانه ی ملی زیاد گرداند .
پی نوشت :
1- صحیفه امام، ج14، ص: 452
ایام ، ایام ماتم و دو عزای بزرگ است . یکی عزای بانوی دو عالم صدیقه ی طاهره حضرت زهرا (س) و دیگری رحلت جانگداز سکاندار انقلاب اسلامی و بزرگ مرد جریان ساز قرون حضرت امام خمینی ( ره ) می باشد . نکته ی جالب دراین تقارن آن است که امسال علاوه بر آن که در روز ولادت حضرت زهرا به شادی میلاد امام خمینی هم خواهیم نشست هم اکنون در ایام شهادت ایشان به عزای امام نشسته ایم و چه زیبا تعبیری است که او که خود مفسر دین بود این گونه با شارعین هم زمان شده است و این سان مردم او را سایه ی آنان می دانند .
چندی پیش در مطلبی با عنوان " صدا و سیما و اولویت های مستند سازی " – که با استقبال گسترده ای چه از سوی موافقان و چه مخالفان روبرو شد – به این نکته اشاره کرده بودم که به واقع چرا سرمایه ها و هزینه های رسانه ی ملی باید صرف ساخت و پژوهش پیرامون محصولات فرهنگی دیگر کشور ها شود و حال ان که بهترین و مستند ترین مجموعه ی تصویری پیرامون امام امت را شبکه ی المنار لبنان بسازد و همکاری هایی که با آنان – از قبیل ارایه ی تصاویر ناب و فرصت های مصاحبه با مسوولین درجه اول نظام و ... - صورت می پذیرد با هنرمندان و مستند سازان داخلی شکل نمی گیرد که البته امسال از صدا و سیما شاهد ساخت مجموعه ای پیرامون شخصیت امام خمینی و جریانات انقلاب تا رحلت ایشان بودیم که تلاش قابل تقدیری را بوجود آورده بودند و نکات قابل ملاحظه ای را در آن گنجانیده بودند . اموری که به وضوح به مخاطب نشان می دهد که سرچشمه ی بسیاری از مباحث روشنفکری – البته با قید باصطلاح – که هم اکنون در جامعه مطرح است کجا بوده و چه زیبا این عزیزان مصلح دین حتی زحمت دادن رنگ و لعاب جدید به استدلالات خود نداده اند . اموری مثل چنگ انداختن برخی از مسوولین و قشرهای اجتماعی بر همه جای کشور ، رفراندوم برای تعیین موضوع های مختلف ، آزادی بیان ، کودتاهای نافرجام با معادلاتی مثل هم و ... .
البته در این میان نکته ای که نظرم را جلب کرد ماجرای درخواست جبهه ی ملی از مردم برای راه پیمایی بر ضد " لایحه ی قصاص " بود که به نظرم به دلیل مشابهت با برخی از مباحثی که این چند روزه در فضای وبلاگ نویسی شهرستان بر قرار بوده استبد نیست نظر امام و برخورد با این مساله را از جانب ایشان با هم مروز نماییم :
" من باید متأسف باشم، من باید بسیار متأسف باشم، از اینکه غیب نمىدانم! نمىدانستم در چنته اینها چه هست. من بعضى از اینها را مىپذیرفتم؛ به ایشان هم محبت مىکردم؛ لیکن نمىدانستم که اینها بر ضد قرآن هم قیام مىکنند. من نمىدانستم که اینها ائتلاف پیدا مىکنند [و] مرکز ائتلافشان یک جا است، و ائتلاف پیدا مىکنند با منافقین که «شناخت» شان را اشخاصى که مطالعه کردهاند مىدانند چیست، ائتلاف کردهاند با این جبههها که ماسک را از روى صورتشان برداشتند و بهطور صریح مردم را دعوت کردند به اینکهاى مسلمانها بیایید و حکم قرآن را، حکم «غیر انسانى» قرآن را!! و لا حولَ ولا قوةَ الّا باللَّه. در یک کشور اسلامى اینطور سبّ بر قرآن و سبّ بر اسلام در مرئى و منظر مسلمین بشود، و فلان مقام هم تأیید کند و دعوت به شورش! در مقابل چه؟ در مقابل نص صریح قرآن؟! امروز، دو بعد از ظهر دعوت به راهپیمایى است. به حسب چیزى که در اعلامیهشان ثبت شده است، دعوت به راهپیمایى است در مقابل این حکم «غیر انسانى» اسلام!.ما با اینهایى که اظهار دوستى مىکنند و تیشه برداشتهاند و به ریشه اسلام مىزنند باید چه بکنیم؟ در تمام طول سلطنت رضاخان و محمدرضا یک همچو جسارتى به قرآن کریم نشد. مسلمانها بدانند که یک راهى الآن هست در کار، یک روشى الآن هست در کار، که بهطور ناشیگرى اینها نقاب راکنار زدند." (1)
احتمالا اگر در آن زمان عزیز ظریفی که چندی پیش با او مباجثه ای پیش آمده بود آن جا بود دم از آستانه ی تحمل پایین حضرت امام (ره) می زد . در هر حال خدا ان شاءالله تصاویری این چنین را در رسانه ی ملی زیاد گرداند .
پی نوشت :
1- صحیفه امام، ج14، ص: 452
وقتی که دستـهای شـما همچنان تهی است
قـلبش هنـوز میزنـد – فـرعـون سـالــــــهـا –
نـبـض غریب دشت ولی از شـبـان تهی است
سلام ؛
"آستانه" با معرفی سرکار خانم " فرحناز حمزه ای" و 4 شعر از ایشان به روز است .
نطر و پیشنهاد را فراموش نکنید !
مانا باشید و سر فراز