اشراق

یادداشت های یک فرهنگ دوست
پنجشنبه, ۶ آبان ۱۳۸۹، ۰۳:۰۰ ب.ظ

رساله عملیه : فضل یا امتیاز؟

سفر مقام معظم رهبری (مدظله العالی ) به قم دارای نکات بکر و تاریخی فراوانی است که پرداختن به هر کدام از آن ها فرصتی مجزا و فراوان را می طلبد لکن یکی از این نکات که در قبل و حین سفر از سوی مردم قم و بالاخص طلاب علوم دینی مورد توجه وی‍ژه قرار گرفت درخواست مقلدان معظم له از ایشان جهت انتشار  رساله توضیح المسایل و رسانه ای شدن درس های خارج ایشان بود. امری که در بدو امر آرزوی مقلدان حضرت آیت الله العظمی خامنه ای می باشد.

بی شک تحقق این مهم در پایان یافتن به برخی از سخنان که ناشی از امساک معظم له در پذیرش این مقام علمی در بدو معرفی شان به این عنوان بوده و تثبیت بیش از پیش مرجعیت در ایشان یه صورت عرفی فی حد نفسه امری مطلوب است لکن آن چه ذهن نگارنده را با خود درگیر نموده است آن می باشد که به واقع آیا این امر – انتشار رساله و رسانه ای شدن درس های خارج -  امتیازی جدید را برای رهبر معظم انقلاب به همراه می آورد و یا در نهایت فضلی برای ایشان محسوب می گردد.

پاسخ به این سوال از آن رو مهم می نمایاند که در صورت حلاجی دقیق این امر شاید بسیاری از مسایل و شبهاتی که در حول شخصیت علمی معظم له و خواستگاه  نظریه پردازی ایشان در مسایل مریوط به تحول در حوزه ها مطرح است به درستی پاسخ گرفته ، گره کار گشوده خواهد شد و این مهم میسر نخواهد بود جز آن که تلقی عمومی از رفتار یک مرجع و بایسته های یک مرجع دینی را در عرف امروزی جامعه مورد بررسی قرار داده از این رهاورد، پاسخی درخور برای آن سوال برسیم.

نیم نگاهی به فعالیت های قاطبه ی مراجع گران قدر و بزرگوار کشورمان این گونه تداعی کننده است که مطالعه، تدریس سطح عالی حوزه ، نگارش کتب در موضوعات گوناگون در زمینه های متداول علمی و رسیدگی به امورات شرعی مردم در کنار توجه جدی به روزآمد نمودن اطلاعات و نظرات دینی " از جمله مهم ترین فعالیت های این بزرگ مردان است چنان چه همین فعالیت ها نیز خود نیاز به انبوهی از اطلاعات دینی و داشته های علمی دارد .

از دیگر سو اما پیروزی انقلاب اسلامی ایران به مدد دم مسیحایی و آگاهی بخش امام خمینی منجر به ارایه ی  مدل جدیدی از فعالیت یک مرجع دینی در قامت رهبر یک جامعه اسلامی شد که " باور به امتزاج کامل دین و سیاست، اعتقاد به لزوم نقش‌آفرینیِ فعال رهبران دینی در بستر جامعه، مفتوح دانستن باب اجتهاد در مورد مسائل مستحدثه اجتماعی و بین‌المللی، اعطای حق حاکمیت مشروع به ولی‌فقیه برای زمام‌داری جامعه سیاسی، نفی سلطه‌پذیری و اتخاذ موضع خصمانه در برابر مستکبرین، ترویج روحیه مقاومت، جهاد و شهادت‌طلبی و نیز اعتقاد به محتوم بودن تشکیل حکومت عدل جهانی در سایه انقلاب سراسری منجی الهی" مقام و جایگاه این نهاد – مرجعیت - را تا آن جا رفیع و بلند ساخت که بی هیچ ترس و واهمه ای می توان ادعا نمود که دست یابی به این مقام و مرتبت در توان هر فردی نمی باشد.

نگاهی به عملکرد مقام معظم رهبری نیز خود موید این مطلب است که مصداق تام این جایگاه بازتعریف شده از مرجعیت حضرت ایشان می باشند. توجه جدی به ارایه ی نظرات دینی و اسلامی در همه ی زمینه ها و فرهنگ سازی و گفتمان سازی منطبق بر آموزه های شریعت علوی در زمینه های مختلف فرهنگی، هنری، اجتماعی و سیاسی از ایشان عالم جامع الشرایط دینی ای ساخته است که علاوه بر انجام فعالیت های مرسوم مراجع عظام تقلید – که موکدا انجام آن ها هم خود نیاز به داشته های فراوانی دارد -  دارای ویژگی های منحصر بفرد و خاصی است که بی شک کمتر عالمی به صورت توامان آن ها را در اختیار دارد.

به واقع نوع نگاه آسیب شناسانه ای که حضرت ایشان در ارتباط با مسایل حوزه نیز دارند که بعد از حدود 10 سال و بلکه بیشتر از ارایه ی آنان تنها آن هایی محقق شده اند که از جانب خود ایشان راه اندازی شده است نیز از جایگاه مرجعیت با آن مختصات است که بی شک بسیاری از بزرگواران نیز نمی توانند ادعای اشرافی هم اندازه با ایشان را در زمینه های مختلف داشته تا نظرات چون نظرات ایشان را ارایه و یا حتی نقد کنند.  

نگارنده در این مقال به هیچ عنوان قصد استفاده از مقام ولایت ایشان که بی شک مقدم بر " مرجعیت " ایشان است نمی باشد که اگر این قصد را داشت بسیاری از عبارات بالا نیازی به بازگو نمی داشت و همین مقام توجیه کننده همه چیز بود.

بر همین اساس و با توجه به مطالب مطرح شده ، این نکته به خوبی آشکار می شود که حتی سخنان معظم له در زمینه های مختلف در حکم رساله ی عملیه بوده و  این مهم – انتشار رساله و رسانه ای شدن درس خارج ایشان – نه تنها یک امتیاز محسوب نخواهد شد بلکه با خوش بینی فضلی برای ایشان محسوب می شود.

عزیزی نقل می کرد که روزی از نبود رساله ی عملیه ی ایشان نزد بزرگی گله کرده ایشان را ترغیب می نمودم که در این راه کاری کنند. آن فرد با ناراحتی گفت : " ایشان دارد به اندازه چندین مرجع نگاه دینی را در زمینه های گوناگون تسری می دهد و شما به دنیال رساله عملیه اید؟ " 



نوشته شده توسط مهدی صنعتی
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

اشراق

یادداشت های یک فرهنگ دوست

هنر
  • یا مرتضی علی (ع)
کتاب
  • “بوی خوش عطر” رونمایی شد
طبقه بندی موضوعی

رساله عملیه : فضل یا امتیاز؟

پنجشنبه, ۶ آبان ۱۳۸۹، ۰۳:۰۰ ب.ظ

سفر مقام معظم رهبری (مدظله العالی ) به قم دارای نکات بکر و تاریخی فراوانی است که پرداختن به هر کدام از آن ها فرصتی مجزا و فراوان را می طلبد لکن یکی از این نکات که در قبل و حین سفر از سوی مردم قم و بالاخص طلاب علوم دینی مورد توجه وی‍ژه قرار گرفت درخواست مقلدان معظم له از ایشان جهت انتشار  رساله توضیح المسایل و رسانه ای شدن درس های خارج ایشان بود. امری که در بدو امر آرزوی مقلدان حضرت آیت الله العظمی خامنه ای می باشد.

بی شک تحقق این مهم در پایان یافتن به برخی از سخنان که ناشی از امساک معظم له در پذیرش این مقام علمی در بدو معرفی شان به این عنوان بوده و تثبیت بیش از پیش مرجعیت در ایشان یه صورت عرفی فی حد نفسه امری مطلوب است لکن آن چه ذهن نگارنده را با خود درگیر نموده است آن می باشد که به واقع آیا این امر – انتشار رساله و رسانه ای شدن درس های خارج -  امتیازی جدید را برای رهبر معظم انقلاب به همراه می آورد و یا در نهایت فضلی برای ایشان محسوب می گردد.

پاسخ به این سوال از آن رو مهم می نمایاند که در صورت حلاجی دقیق این امر شاید بسیاری از مسایل و شبهاتی که در حول شخصیت علمی معظم له و خواستگاه  نظریه پردازی ایشان در مسایل مریوط به تحول در حوزه ها مطرح است به درستی پاسخ گرفته ، گره کار گشوده خواهد شد و این مهم میسر نخواهد بود جز آن که تلقی عمومی از رفتار یک مرجع و بایسته های یک مرجع دینی را در عرف امروزی جامعه مورد بررسی قرار داده از این رهاورد، پاسخی درخور برای آن سوال برسیم.

نیم نگاهی به فعالیت های قاطبه ی مراجع گران قدر و بزرگوار کشورمان این گونه تداعی کننده است که مطالعه، تدریس سطح عالی حوزه ، نگارش کتب در موضوعات گوناگون در زمینه های متداول علمی و رسیدگی به امورات شرعی مردم در کنار توجه جدی به روزآمد نمودن اطلاعات و نظرات دینی " از جمله مهم ترین فعالیت های این بزرگ مردان است چنان چه همین فعالیت ها نیز خود نیاز به انبوهی از اطلاعات دینی و داشته های علمی دارد .

از دیگر سو اما پیروزی انقلاب اسلامی ایران به مدد دم مسیحایی و آگاهی بخش امام خمینی منجر به ارایه ی  مدل جدیدی از فعالیت یک مرجع دینی در قامت رهبر یک جامعه اسلامی شد که " باور به امتزاج کامل دین و سیاست، اعتقاد به لزوم نقش‌آفرینیِ فعال رهبران دینی در بستر جامعه، مفتوح دانستن باب اجتهاد در مورد مسائل مستحدثه اجتماعی و بین‌المللی، اعطای حق حاکمیت مشروع به ولی‌فقیه برای زمام‌داری جامعه سیاسی، نفی سلطه‌پذیری و اتخاذ موضع خصمانه در برابر مستکبرین، ترویج روحیه مقاومت، جهاد و شهادت‌طلبی و نیز اعتقاد به محتوم بودن تشکیل حکومت عدل جهانی در سایه انقلاب سراسری منجی الهی" مقام و جایگاه این نهاد – مرجعیت - را تا آن جا رفیع و بلند ساخت که بی هیچ ترس و واهمه ای می توان ادعا نمود که دست یابی به این مقام و مرتبت در توان هر فردی نمی باشد.

نگاهی به عملکرد مقام معظم رهبری نیز خود موید این مطلب است که مصداق تام این جایگاه بازتعریف شده از مرجعیت حضرت ایشان می باشند. توجه جدی به ارایه ی نظرات دینی و اسلامی در همه ی زمینه ها و فرهنگ سازی و گفتمان سازی منطبق بر آموزه های شریعت علوی در زمینه های مختلف فرهنگی، هنری، اجتماعی و سیاسی از ایشان عالم جامع الشرایط دینی ای ساخته است که علاوه بر انجام فعالیت های مرسوم مراجع عظام تقلید – که موکدا انجام آن ها هم خود نیاز به داشته های فراوانی دارد -  دارای ویژگی های منحصر بفرد و خاصی است که بی شک کمتر عالمی به صورت توامان آن ها را در اختیار دارد.

به واقع نوع نگاه آسیب شناسانه ای که حضرت ایشان در ارتباط با مسایل حوزه نیز دارند که بعد از حدود 10 سال و بلکه بیشتر از ارایه ی آنان تنها آن هایی محقق شده اند که از جانب خود ایشان راه اندازی شده است نیز از جایگاه مرجعیت با آن مختصات است که بی شک بسیاری از بزرگواران نیز نمی توانند ادعای اشرافی هم اندازه با ایشان را در زمینه های مختلف داشته تا نظرات چون نظرات ایشان را ارایه و یا حتی نقد کنند.  

نگارنده در این مقال به هیچ عنوان قصد استفاده از مقام ولایت ایشان که بی شک مقدم بر " مرجعیت " ایشان است نمی باشد که اگر این قصد را داشت بسیاری از عبارات بالا نیازی به بازگو نمی داشت و همین مقام توجیه کننده همه چیز بود.

بر همین اساس و با توجه به مطالب مطرح شده ، این نکته به خوبی آشکار می شود که حتی سخنان معظم له در زمینه های مختلف در حکم رساله ی عملیه بوده و  این مهم – انتشار رساله و رسانه ای شدن درس خارج ایشان – نه تنها یک امتیاز محسوب نخواهد شد بلکه با خوش بینی فضلی برای ایشان محسوب می شود.

عزیزی نقل می کرد که روزی از نبود رساله ی عملیه ی ایشان نزد بزرگی گله کرده ایشان را ترغیب می نمودم که در این راه کاری کنند. آن فرد با ناراحتی گفت : " ایشان دارد به اندازه چندین مرجع نگاه دینی را در زمینه های گوناگون تسری می دهد و شما به دنیال رساله عملیه اید؟ " 

۸۹/۰۸/۰۶ موافقین ۰ مخالفین ۰
مهدی صنعتی

رهبر معظم انقلاب

نظرات  (۶)

۳۰ شهریور ۹۱ ، ۲۰:۵۳ سایت ساز رایگان
هم وطن شما هم در گسترش اسلام نقش ایفا نمایید .
و به سایت ما لینک دهید
با سلام فناوری اطلاعات عصرارتباط در نظر دارد به منظور گسترش اسلام ناب محمدی اقدام به راه اندازی سایتهای رایگان ویژه هیات مذهبی حسینیه ها و مراکز فرهنگی نماید لذا خواشمند است شما با لینک به سایت ما ما را در این مهم یاری رسانید
هم وطن شما هم در گسترش اسلام نقش ایفا نمایید .
http://asrertebat.ir/portal/index.php/our-services/free
آدرس شرکت :مشهد بلوار خیام 46 چهارراه دوم سمت چپ نبش خیبر 5
تلفن :
05117237274
05117289061
05117631691
تلفکس:
05117631691
http://asrertebat.ir/portal/index.php/our-services/free
گفته شده بود: «انتخاب یک فقیه از میان فقها به عنوان ولی فقیه قانونی تنها به حکم عقل و برای حفظ نظم است» نگفتم که «انتخاب ولی فقیه تنها به حکم عقل و برای حفظ نظم است.» ظاهراً به معنی قیدهای متعددی که به کار برده ام توجه نداشته اید: «انتخاب یک فقیه از میان فقها به عنوان ولی فقیه قانونی»
اصلاً ولی و ولایت یک مفهوم شرعی است. اما انتخاب یک فقیه از میان فقها به عنوان ولی فقیه قانونی یک روش عقلی است.
اینکه گفته ام اگر مرجعیت بالفعل شرط ولایت فقیه بود ولایت ایشان باطل بود به این دلیل است که هنگام انتخاب ایشان به عنوان ولی فقیه از سوی خبرگان ملت ایشان عنوان مرجعیت نداشتند.
سخن40، 50 سال پیش شهید مطهری را با شرایط ایران پس از انقلاب تطبیق ندهید.
به هر حال خوشحالم که از انحصار مرجعیت در یک نفر دست برداشتید.
آن همه عالم بزرگ نیز به قول شما بر تساوی فی الجمله رای داده اند نه بر اعلمیت.
"انتخاب یک فقیه از میان فقها به عنوان ولی فقیه قانونی تنها به حکم عقل و برای حفظ نظم است" خوشخالم که متوجه اشتباهتان شده اید و فهمیده اید که جدای از عقل ، شرع هم این امر را تایید می کند و البته هر کودکی هم می داند حفظ نظم نمی تواند دلیلی باشد چرا که رییس جمهور کفایت می کرد و یا حتی قوه قهریه.
رهبری عزیز مرجع هستند و خواهند بود بلا شک . از دیر باز تا کنون. همه تلاش من این است که این را منتقل کنم که همین باور اشتباه را دیگران برایمان ایحاد کرده اند . سلب مقام مرجعیت و با تشکیک عاجزانه در آنتا دوستداران ایشان برای اثبات تلاش کند و تا اثبات این مهم مقام ولایت را در یک مقام حکومتی محدود کنند تا مقامی شرعی فقهی.
اما این که گفته ام «...امروزه مرجع کسی است که خامنه ای باشد. " جهت ابجاد شاقول است. گفتم و باز هم می گویم که آن که می خواهد دین مردم را اداره کند نباید به قول شهید مطهری عمده هنرش تبدبل احتیاط واجب به مستحب باشد. باید این قدر اقتضائات زمان در دید یلند مرتبه اش متبلور باشد که برای مصالح اسلام و مسلمین حتی لعن به عمر و ابوبکر را که " تبری " و از فروع دین است را تعطیل کند. به حضور بانوان در اجتماع که از افتخارات بزرگ اسلام است اعتقاد اشته یاشد و هزاران و هزار مساله دیگر.
بی شک اگر دیگر مراجع هم این گونه باشند عالی است . من مرجع خودم را می شناسم و در ابتدا تحقیقی کافی کرده ام بر اعلمیت ایشان. آن همه عالم بزرگ هم نشسته اند و همه را در حد مساوی تشخیص داده اند. پس کاسه داغ تر از آش شدن معنایی ندارد. من بزرگ ترین مرجع جهان اسلام را خامنه ای عزیز می دانم و لا غیر به همان دلایلی که گفتم.
ممنون از اظهار نظرتان
خوب است ابتدا حرف دیگران را بفهمید بعد به آن پاسخ دهید.
وقتی گفته می شود ولایت زاده ی فقاهت است یعنی مقام شرعی است اما چرا از میان فقها که همه ولایت دارند فقط یک فقیه به ولایت فقیه انتخاب می شود؟ این حکم عقل است.
خوب است برای دفاع از ولایت احترام مرجعیت را زیر پا نگذارید.
«اهانت به مراجع و بزرگان حوزه قطعاً انحراف است» این تیتر خودتان در کازرون نماست.
«...امروزه مرجع کسی است که خامنه ای باشد.»!!!
لازم نیست برای مرجع معرفی کردن رهبری، مرجعیت را از دیگران سلب کنید. این مصداق افراطی گری مزمن و نیازمند علاج فوری است.
امروز بسیاری از افراد در عرصه های مختلف جامعه نظرات دین مدارانه خوبی دارند مثل آقایان مصباح، قرائتی و پورازغدی و... آیا آنها هم مرجع هستند؟!
اگر دقت می کردید و عجولانه جواب نمی دادید متوجه می شدید که بنده اشتباهات مقاله شما را تذکر داده ام و حتی مرجعیت فعلی رهبری را هم نفی نکرده ام.
فرق فضل و امتیاز چیست؟
پاسخ:
بی شک مقام مرجعیت مورد نیاز جامعه امرز ایران و منطیق بر نیازهای جهانی فقط شایسته ایشان است با آن گستردگی علوم و مهارت ها.
مرجعیت شرط ولایت نیست. اگر مرجعیت بالفعل شرط بود ولایت ایشان باطل بود.
ولایت هم برتر از مرجعیت نیست. ولایت زاده ی فقاهت است و انتخاب یک فقیه از میان فقها به عنوان ولی فقیه قانونی تنها به حکم عقل و برای حفظ نظم است.
ولی فقیه هم قرار نیست معصوم باشد یا معصوم جلوه داده شود. ولی فقیه عالمی است عادل که می تواند در کنار توانایی ها و قابلیتهایش خطا هم داشته باشد. و تنها دستورات حکومتی وی واجب الاتباع است و لاغیر.
این نوع اغراق گویی ها جز ضربه به ولایت فقیه نتیجه ای ندارد.

پاسخ:
ممنون از نطرتان

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">