یکی از کلیدواژههای مورد تاکید رهبری از مدتها قبل تا کنون بحث امیدبخشی به جامعه و ترویج نگاه مثبت به آینده کشور عزیزمان است. آیندهای که بر اساس شواهد و قرائن بسیار نزدیک است و اندک مقاومتی می تواند دروازههای پیشرفت را به روی ملت عزیزمان بگشاید. این رویکرد رهبری در دیدار با شاعران نیز نمودی ویژه یافت. آنگاه که پس از قرائت شعری از جانب امید مهدی نژاد و در ازریابی شعر وی گفتند: " غزل شسته رفته و خوبی بود. طنز خوبی هم داشت ولی در آن بیت یکی مانده به آخر با «نه امیدی» من موافق نیستم. هر کاری که ما میکنیم چراغ امید را خاموش نکنیم....خوبه اگر این بیت را به مضمون امید تبدیل کنید. هر فکر و مرامی انسان داره باید امید را زنده نگه دارد".
این روزها اما و به واسطه سیاهنمایی های مکرر و بی انصافیهای فراوانی که از جانب کاندیداهای محترم ریاست جمهوری صورت میگیرد ایشان این انذار را با فراوانی بیشتری ادامه داده اند. در همین چند سخنرانی اخیر ایشان یکی از نکات جدی مورد نظرشان بحث امیدبخشی به جامعه، عدم سیاهنمایی و دوری از بیانصافی است. مثلا در همین سخنان مهم اخیرشان در مرقد مطهر امام خمینی(ره) فرمودند: " نامزدهاى محترم در این برنامههاى عمومى، خب زبان به نقد و انتقاد باز میکنند؛ این حق آنها است؛ میتوانند از هر چیزى که مورد انتقاد آنها است، انتقاد کنند؛ منتها توجه کنند که انتقاد باید به معنى عزم و نیت براى پیمودن آیندهى پرتلاش و افتخارآمیز باشد، نه به معناى سیاهنمائى و منفىبافى و بىانصافى؛ به این نکته توجه کنند. من به هیچ کس نظر ندارم. از همین ساعت، رسانههاى بیگانه با غیظ و غرضورزى خواهند گفت: فلانى نظر به زید یا به عمرو یا به بکر یا به خالد داشت. این، خلاف واقع است؛ من به هیچ کس نظر ندارم؛ من حقایق را عرض میکنم. من به برادرانى که میخواهند اطمینان این مردم را به سمت خودشان جلب کنند، نصیحت میکنم که منصفانه حرف بزنند؛ انتقاد کنند، لیکن انتقاد به معناى سیاهنمائى نباشد؛ به معناى انکار کارهاى بسیار برجستهاى نباشد که چه در این دولت، چه در دولتهاى قبلى انجام گرفته است و کسانى مثل خود آنها سر کار آمدهاند و شب و روز تلاش کردهاند و آن کارها را انجام دادهاند. انتقاد به معناى انکار جهات مثبت نیست؛ انتقاد این است که انسان کار مثبت را بگوید، نقص و ضعف را هم بگوید. امروز در کشور ما اگر کسى سر کار بیاید، احتیاج ندارد که از صفر شروع کند؛ هزاران کارِ برجسته انجام گرفته است. در سالهاى طولانى، در دورهى مسئولیتهاى مختلف دولتها، هزاران زیرساخت اساسى براى این کشور به وجود آمده است؛ علم پیشرفت کرده است، صنعت پیشرفت کرده است، کارهاى زیربنائى پیشرفت کرده است، امور بسیار مهم در زمینههاى مختلف برنامهریزى و اجرا شده است؛ اینها را نباید از دست بدهند؛ هر کارى میکنند، باید از اینجا به بعد باشد. این همه کار را نمیشود فقط به بهانهى این که امروز مشکلات اقتصادى داریم، گرانى و تورم داریم، انکار کنیم؛ این که درست نیست. بله، مشکلات اقتصادى هست، تورم هست؛ انشاءالله آن کسى که بعداً خواهد آمد، بتواند حلاّل این مشکلات باشد، این گرهها را هم باز کند؛ این که آرزوى ملت ایران است؛ اما این معنایش این نباشد که اگر ما یک راه حلى براى مشکلات در نظر خودمان داریم، همهى آنچه را که امروز انجام گرفته است و وجود دارد، انکار کنیم. "
حقیر به ذهنم میآید این همه تاکید معظمله کمکم دارد این خصوصیت را به یکی از شاخصههای کاندیدای اصلح تبدیل میکند؛ اینکه حضرتشان چندباری تذکر دادهاند و دوباره نیز به اینکار مشغولند خود دلیل بر این است که هستند افرادی که به حرف و انذار ایشان توجهی ندارند و این دلیل بر آن شده است تا ایشان تذکرشان را دوباره و با غلظت بیشتری بیان کنند. بالاخره نمیتوان مدعی تبعیت از ایشان بود و حرفشان را زمین نهاد.
بیایید کمی با این نگاه که کدام کاندیدا از ابتدای رقابت سیاهنمایی کمتری داشته و اخلاقانتخاباتی را رعایت نموده به ارزیابی مجدد کاندیداها بپردازیم و حایگاه مهمی را برای این ویژگی در نظر بگیریم.
یکی از کلیدواژههای مورد تاکید رهبری از مدتها قبل تا کنون بحث امیدبخشی به جامعه و ترویج نگاه مثبت به آینده کشور عزیزمان است. آیندهای که بر اساس شواهد و قرائن بسیار نزدیک است و اندک مقاومتی می تواند دروازههای پیشرفت را به روی ملت عزیزمان بگشاید. این رویکرد رهبری در دیدار با شاعران نیز نمودی ویژه یافت. آنگاه که پس از قرائت شعری از جانب امید مهدی نژاد و در ازریابی شعر وی گفتند: " غزل شسته رفته و خوبی بود. طنز خوبی هم داشت ولی در آن بیت یکی مانده به آخر با «نه امیدی» من موافق نیستم. هر کاری که ما میکنیم چراغ امید را خاموش نکنیم....خوبه اگر این بیت را به مضمون امید تبدیل کنید. هر فکر و مرامی انسان داره باید امید را زنده نگه دارد".
این روزها اما و به واسطه سیاهنمایی های مکرر و بی انصافیهای فراوانی که از جانب کاندیداهای محترم ریاست جمهوری صورت میگیرد ایشان این انذار را با فراوانی بیشتری ادامه داده اند. در همین چند سخنرانی اخیر ایشان یکی از نکات جدی مورد نظرشان بحث امیدبخشی به جامعه، عدم سیاهنمایی و دوری از بیانصافی است. مثلا در همین سخنان مهم اخیرشان در مرقد مطهر امام خمینی(ره) فرمودند: " نامزدهاى محترم در این برنامههاى عمومى، خب زبان به نقد و انتقاد باز میکنند؛ این حق آنها است؛ میتوانند از هر چیزى که مورد انتقاد آنها است، انتقاد کنند؛ منتها توجه کنند که انتقاد باید به معنى عزم و نیت براى پیمودن آیندهى پرتلاش و افتخارآمیز باشد، نه به معناى سیاهنمائى و منفىبافى و بىانصافى؛ به این نکته توجه کنند. من به هیچ کس نظر ندارم. از همین ساعت، رسانههاى بیگانه با غیظ و غرضورزى خواهند گفت: فلانى نظر به زید یا به عمرو یا به بکر یا به خالد داشت. این، خلاف واقع است؛ من به هیچ کس نظر ندارم؛ من حقایق را عرض میکنم. من به برادرانى که میخواهند اطمینان این مردم را به سمت خودشان جلب کنند، نصیحت میکنم که منصفانه حرف بزنند؛ انتقاد کنند، لیکن انتقاد به معناى سیاهنمائى نباشد؛ به معناى انکار کارهاى بسیار برجستهاى نباشد که چه در این دولت، چه در دولتهاى قبلى انجام گرفته است و کسانى مثل خود آنها سر کار آمدهاند و شب و روز تلاش کردهاند و آن کارها را انجام دادهاند. انتقاد به معناى انکار جهات مثبت نیست؛ انتقاد این است که انسان کار مثبت را بگوید، نقص و ضعف را هم بگوید. امروز در کشور ما اگر کسى سر کار بیاید، احتیاج ندارد که از صفر شروع کند؛ هزاران کارِ برجسته انجام گرفته است. در سالهاى طولانى، در دورهى مسئولیتهاى مختلف دولتها، هزاران زیرساخت اساسى براى این کشور به وجود آمده است؛ علم پیشرفت کرده است، صنعت پیشرفت کرده است، کارهاى زیربنائى پیشرفت کرده است، امور بسیار مهم در زمینههاى مختلف برنامهریزى و اجرا شده است؛ اینها را نباید از دست بدهند؛ هر کارى میکنند، باید از اینجا به بعد باشد. این همه کار را نمیشود فقط به بهانهى این که امروز مشکلات اقتصادى داریم، گرانى و تورم داریم، انکار کنیم؛ این که درست نیست. بله، مشکلات اقتصادى هست، تورم هست؛ انشاءالله آن کسى که بعداً خواهد آمد، بتواند حلاّل این مشکلات باشد، این گرهها را هم باز کند؛ این که آرزوى ملت ایران است؛ اما این معنایش این نباشد که اگر ما یک راه حلى براى مشکلات در نظر خودمان داریم، همهى آنچه را که امروز انجام گرفته است و وجود دارد، انکار کنیم. "
حقیر به ذهنم میآید این همه تاکید معظمله کمکم دارد این خصوصیت را به یکی از شاخصههای کاندیدای اصلح تبدیل میکند؛ اینکه حضرتشان چندباری تذکر دادهاند و دوباره نیز به اینکار مشغولند خود دلیل بر این است که هستند افرادی که به حرف و انذار ایشان توجهی ندارند و این دلیل بر آن شده است تا ایشان تذکرشان را دوباره و با غلظت بیشتری بیان کنند. بالاخره نمیتوان مدعی تبعیت از ایشان بود و حرفشان را زمین نهاد.
بیایید کمی با این نگاه که کدام کاندیدا از ابتدای رقابت سیاهنمایی کمتری داشته و اخلاقانتخاباتی را رعایت نموده به ارزیابی مجدد کاندیداها بپردازیم و حایگاه مهمی را برای این ویژگی در نظر بگیریم.