یادم میآید در ایام تبلیغات انتخاباتی سال 1384، دانشگاهی حجتالاسلام خاتمی را دعوت کردهبود تا دکترای افتخاری به وی اعطا کند. به رسم مراسم دریافت دکتری و فارغالتحصیلی، وی لباس فارغالتحصیلان را پوشید لکن از پوشیدن کلاه آن، امتناع نمود. سپس در سخنرانی بعد از اعطای این دکترای افتخاری دلیل این کارش را جلوگیری از اینکه کلاه دیگری به سرش برود دانسته و اظهار تعجب کرد که چرا این همه کاندیدا بر سر کلاهی که هشت سال بر سر او رفتهاست دارند با هم رقابت میکنند؟ خبرنگاری از احمدی نژاد پاسخ سوال خاتمی را طلب کرد و او هم در جواب گفت: باید از خودشان پرسید که چکار کرده اند که این اتفاق افتادهاست؟
این روزها گویا حال و هوای آن روزهای خاتمی را احمدی نژاد دارد تجربه میکند با این تفاوت که در فضای انتخاباتی سال 1384 خاتمی چند کاندیدایی داشت که داعیه اصلاحطلبی داشتهباشند و یا آن که دست حمایت علنی وی را پشت خود ببینند هرچند برایشان فایدهای نداشته باشد و امروز احمدینژاد از این هم محروم است. آن روز، ۸ کاندیدا بودند و امروز ۸ کاندیدا؛ آن روز غالب کاندیداها به سیاهنمایی شراط موجود میپرداختند و امروز هم همین شرایط حاکم است.
- ای کاش تایید صلاحیت انتخابات یازدهم ریاست جمهوری، فردای انتخابات دهم ریاست جمهوری برگزار می شد و مشایی رد می شد تا معلوم شود که نه مشایی و نه احمدی نژاد اهل آبستراکسیون علیه انقلاب نیستند و حتی مصداق تشکر رهبر عزیزمان می شوند. ای کاش این اتفاق آن روزها می افتاد تا بر همه آن هایی که 4 سال بر طبل جریان انحرافی کوبیدند و جریان جریان کردند می فهمیدند که جریانی وجود ندارد که اگر داشت الآن کو؟ کجایند؟ البته این را می شد از فردای انتخابات مجلس نهم هم که قرار بود بریزند و بپاشند و 150 کرسی مجلس به دست بیاورند فهمید و این قدر سیاسی کارانه بر طبل بی خردی و بی تقوایی نکوبید. ای کاش این اتفاق آن روزها می افتاد تا این قدر طرح های دولت به عنوان خریدن مردم برای رای دادن به مشایی از سوی مجلس رد نمی شد و به سلامت نفس و صداقت مردم مان توهین نمی شد چه اگر واقعا این نبود این بار چرا مجلس یارانه ها را افزایش نمی دهد و هزینه سوخت را افزایش می دهد و البته که این اقدام هم در جهت حمایت از قشر مستضعف جامعه هست!!!!