چندی است در فضای مجازی با محوریت اقدامی انقلابی از سوی یکی از طلاب حوزه های علمیه، پویشی راه افتاده است. این پویش با استفاده از تصاویری که فزرندان برخی از مسوولین کشور در صفحات شخصی خود در فضای مجازی منتشر می کنند، ضمن محور قرار دادن سخنان امام خمینی(ره) در پی پاسخ به این سوال است که اساسا آیا مسوولینی با این سطح باور نکردنی از زندگی، جدای از این که از کجا آورده اند، لیاقت حضور در مناصب حکومتی را دارند؟
بی شک مطالبه گری و پرسش از مسوولین یکی از اساسیترین حقوق حاکمین بر مردم در جامعه اسلامی است که از یک سو در منابع دینی ما بر این حق تاکیدی جدی شده است و از سویی دیگر توجه بسیار آشکار پیامبر گرامی اسلام(ص) و امام علی(ع) در سیره حکومتیشان بر این امر، اهمیت آن را دو چندان کرده است. نوع بازخوردها و مطالبی که به واسطه این مطالبهگری از سوی اقشار مختلف مردم مطرح شده است اما، توجه به چند نکته را ناگزیر میکند.
1. بی شک قدر دانستن فضاهای مجازی و مطالباتی این چنین که برآمده از آزادی مردم در بیان باورهایشان است یکی از مهم ترین مسایل امروز ماست. این که آحاد مختلف مردم عزیزمان این قدر پیگیر راستی آزمایی شعارها، آرمان ها و گفتمان های رایج نظام اسلامیاند و پای بندی مسوولین و نمایندگان آن آرمانها را رصد میکنند، امری خوشایند و پسندیده است که برآمده از دلدادگی آنها به ارزشهای اسلامی و انقلابی است. لذا باید بی هیچ تردیدی اصل این کار را مورد تقدیر قرار داد.
2. کنکاش در شاخصهای مسوولیتی حاکمان در نظام اسلامی، در منابع دینی و بیانات و رهنمودهای امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری(مدظله) و همچنین دقت در سیره فردی حضرات معصومین(ع) و رهبران نظام اسلامیمان، به حق بودن این مطالبه را آشکار میکند. رهبران جامعه اسلامی از دیرباز سطح زندگی خود را بر اساس سطح زندگی طبقات متوسط رو به پایین مردم جامعه تعیین کرده و بر رواج ساده زیستی کوشیدهاند. بدیهی است وقتی که رهبران جامعهای این چنین باشند، سایر طبقات مسوولین نیز باید پیروی کرده و مومنین نیز باید این مساله را مطالبه کنند و مراقب عدم انحراف مسوولین از شاخص های دینی باشند.
3. توجه به شرایط فعلی جامعه ایران نیز یکی دیگر از نکات مهم است. اکنون که مردم جامعه ما به هر دلیلی از رفاه مناسبی برخوردار نیستند و درصد قابل ملاحظهای از آنها در تنگناهای شدید اقتصادی به سر می برند و همواره از سوی دستگاههای حکومتی بر طبل توجه به اقتصاد مقاومتی و استفاده از محصولات داخلی به منظور درونگرا بودن و تقویت اقتصاد ملی کوبیده میشود، نه تنها شایسته نیست که مسوولین و خانوادههایشان به صورت آشکار و فخر فروشانه زندگی تجملاتی خود را نشان دهند و استفاده از برندهای خارجی را تبلیغ و بر آن مباهات کنند، بلکه چنین رفتاری نشان از بی درایتی ابتدایی برای تصدی مسوولیت در چنین نظامی دارد و چون خاری در چشم مردم عزیزمان فرو خواهد رفت و موجبات بی اعتمادی به آرمان ها و ارزش ها را فراهم خواهد کرد
4. از سوی دیگر اما نقش ویژه نهادهای نظارتی و قوه قضاییه به عنوان متولی اصلی رسیدگی به این موارد پررنگ تر از بقیه است. توجه به سلامت فکری و تبعیت از گفتمان عدالت خواهانه امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری(مدظله) با ضریب بیشتری باید پرداخته شود. این که امام (ره) خطر نفوذ جدی را زمانی تشخیص دادند که مسوولین به سمت کاخ نشینی بروند و تحقق آن را مصادف با خواندن فاتحه برای انقلاب و اسلام دانستند1، بی شک میتواند دلیل خوبی برای برخورد و تشخیص عدم صلاحیت افراد در تصدی مسوولیتهای مهم و کلیدی باشد. قرار گرفتن چنین شاخص مهمی به عنوان مهلکه انقلاب و نظام در تایید صلاحیت مسوولین نظام امری لازم و روشن است. این مهم آن جا که به مسوولیت هایی چون سفارت، کارداری و مسوولین روحانی مراکز اسلامی و تبلیغی وابسته به سفارت خانه ها می رسد اهمیتی دو چندان می یابد، چرا که این افراد قرار است تصویری راستین را از آرمان ها و ارزش های انقلابی و اسلامی نظام مقدس مان ارائه دهند.
5. آسیب احتمالی این حرکت اما دو چیز است. اینکه مطالبه موجود چنان نتیجه دهد که از یک سو زهد فروشی رواج یابد و نفاق بیش از پیش میان مسوولین نمود یابد و از سوی دیگر به همین موارد منحصر شود. پر واضح است که آرمان های انقلاب در بحث عدالت تنها در شاخصهای مسوولیتی منحصر نبوده و نیست؛ بلکه دایرهای فراتر از این موارد دارد. این که مناسبات سیاسی موجود که بر پایه منافع حزبی و گروهی است دگرگون شود، رانت های اقتصادی و اطلاعاتی به اقل برسد، شفافیت حاکم گردد، نظام بانکداری مبتنی بر ربا به فراموشی سپرده شود، فاصله پرداختیهای حکومت به عمال خود منطقی شود و با متخلفین با جدیت برخورد شود، سطح توقعات و مطالبات مردم از مسوولین ارتقا یابد تا در پی آن به انتخابهای عاقلانهتری دست بزنند، انحصارهای ویرانگر اقتصادی و سیاسی از بین برود و صدها مورد دیگر که اگر فشار مطالبه عمومی را به همراه خود داشته باشد، مسوولین را مجبور به تبعیت خواهد کرد؛ چنان که در مورد مذکور، چنین به نظر میرسد که بعضی از ترس مطالبه عمومی، کاسه و کوزه نمایشگاهی بریز و بپاشهایشان را جمع کردهاند.
1. آن روزی که دولت ما توجه به کاخ پیدا کرد، آن روز است که باید ما فاتحۀ دولت و ملت را بخوانیم. آن روزی که رئیس جمهور ما خدای نخواسته، از آن خوی کوخنشینی بیرون برود و به کاخنشینی توجه بکند، آن روز است که انحطاط برای خود و برای کسانی که با او تماس دارند پیدا میشود. آن روزی که مجلسیان خوی کاخنشینی پیدا کنند خدای نخواسته، و از این خوی ارزندۀ کوخنشینی بیرون بروند، آن روز است که ما برای این کشور باید فاتحه بخوانیم. ما در طول مشروطیت از این کاخنشینها خیلی صدمه خوردیم. مجلسهای ما مملو از کاخنشین بود و در بینشان معدودی بودند که از آن کوخنشینها بودند، و همین معدودی که از کوخنشینها بودند از خیلی از انحرافات جلو میگرفتند و سعی میکردند برای جلوگیری. (۱۳۶۲/۰۱/۰۱)
انتشار در: راسخون
1. نمی دانم شده است که تا کنون آرمان هایی داشته باشید که در راه آنان در آن لحظات ناب اندیشیدن هایتان بذل جان را در راه تحقق آن آرمان ها را معقول و بلکه حتی ناچیز بدانید ؟ من کهبسیار شده است و تا کنون هم بر آن بوده ام که معیار و ملاکم همین آرمان ها و ارزش ها باشد .
2. همیشه در این اندیشه بودم که در این چند سال که فضای گفتمانی کشور 180 درجه تغییر نموده است و همه از عدالت دم می زنند و از ناعدالتی فغان بر می آورند و حتی آنان که تا دیروز چیزهایی دیگری می گفتند امروز با پیشوند عدالت آن را مطرح می نمایند آیا باید باز هم باشند افرادی که به سبب مطالبه ی عدالت و مقابله با فساد و کلاهبرداری به دلیل مثلا اقدام بر علیه امنیت و تشویش اذهان عمومی دستگیر شود و مدتی هم به زندان افتد و در ادامه هر چه بانگ برآری که بابا این که داره در راستای اهداف نظام و دستورات دینی حرکت می کنه فایده ای نداشته باشه ؟ ولی این همین امسال دیدیم این ماجرا را .
3. شاید باز هم شده باشد که در راه انجام کاری مرارت های فراوانی کشیده باشی و طعنه و زخم زبان های فراوانی را به جان خود خریده باشی فقط به خاطر آن که ایمان داشته ای که کارت هم نیتا و هم عملا درست بوده است و در راستای دستورات دین ولی به یک باره فردی از جنس دین با تشکرش حالی به تو بدهد که تا عمر داری مزه اش زیر زبانت که نه تا عمق جانت نهادینه شود و انرژی ات را چند برابر کرده باشد . جدا که تصورش هم شیرین است چه برسد به تحققش .
4. سخن از علیرضا جهان شاهی طلبه ای سیرجانی است که در مقابل زمین خواری های افرادی قیام کرد و آن گاه که دید دادش به جایی نمی رسد اقدام نمود به پیاده روی از سیرجان تا تهران و در همین استان خودمان بود – شهر آباده – که متوقفش کردند و بازداشت . حالا آزاد شده است آن هم چه آزاد شدنی : خودتان بخوانید :
" به فرمان مقام معظم رهبری، علیرضا جهانشاهی طلبهی سیرجانی که به زمینخواری گسترده در سیرجان معترض شده بود و پیاده از سیرجان به سمت تهران در حرکت بود، آزاد شد. ایشان خطاب به طلبهی سیرجانی فرمودند: شکرا لله مساعیکم. "
خوشا به حالت ای مبارز عدالتخواهی
-----------------------------------------------------------
پ . ن (1) : روز 5 فروردین ماه ساعت 9 و نیم تا 12 و نیم همان طور که از مدت ها قبل همه مطلع شده اند همایش " تارنمای سبز " اولین همایش سایت ها و وبلاگ های کازرونی در سالن اجتماعات کانون رضوان برگزار می گردد . فکر نمی کنم که کسی برای حضور در خانه ی خودش در انتظار دعوت دیگری باشد اما با این همه من که مشتاق به دیدار بسیاری از هم شهریان وبلاگ نویس در این همایش هستم .
پ. ن (2) : تا ساعاتی دیگر وارد سالی جدید می شویم و در این یک سال ممکن است از جانب حقیر تحت وبلاگ هرکدام از بزگواران سبب تالمی ایجاد شده باشد که امیدوار به بخشش فراوان شما هستم . ممنون می شوم که حلال فرمایید .
پ.ن (3) : در این روز جمعه که مصادف شده است با تحویل سال 88 پیامکی رسید که بد ندیدم تا عرضه کنم :
بی تو این جا همه در حبس ابد ، تبعیدند
سال ها ، هجری شمسی
همه بی خورشیدند
سیر تقویم جلالی
به جمال تو خوش است
فصل ها را همه با فاصله ات سنجیدند
تو بیایی
همه ساعت ها ، ثانیه ها
از همین روز
همین لحظه
همین دم
عیدند