شهر سبز سه ساله شد !! این خبر که تیتر سرمقاله شماره 30 ماهنامه شهر سبز بود برای من که شاید به جز مدت کوتاهی ، همیشه در کنار شهر سبز بوده ام و به آن در میان نشریات شهرستان عشق !!!! می ورزیده ام یادآور خاطرات فراوانی پر از تلخ ی و شیرینی است . هیچ وقت یادم نمی رود روزی را که خبر صدور مجوز شهر سبز را پس از 8 سال انتظار در دولت های سازندگی و اصلاحات که البته دومی ید طولایی در ایجاد و رویاندن روزنامه های یک شبه در گستره توزیع کشوری با شعار جامعه چند صدایی داشت را با ملاحت اجازه انتشار روزنامه !!! آن هم در تهران و البته با گستره توزیع استانی شنیدم از این که بالاخره نهالی که امید سرو بودنش می رود نشا شد، خوشحال بودم و باز هم نگران از این که چه خواهد شد .
پشتوانه شهر سبز همگی دانش آموزان و فارغ التحصیلانی بودند که اکنون که 3 سال از انتشار آن می گذرد میانگین سنشان شاید 22 یا 23 سال باشد و البته شهرسبز جایگاهی بود برای رشد خلاقیت ها و شکوفایی استعداد های شگرف این جمع جوان که تجربه 2 نشریه وزین و پر سر و صدای دانش آموزی – پیام دانش آموز و بصیرت جوان- را به خوبی پشت سر گذاشته بودند و تجربه نشان داد که از این آزمون هم سر بلند بیرون آمدند . ناگفته پیداست که این ها همه در سایه حمایت های بی دریغ استاد بزرگوار و صاحب امتیاز و مدیر مسوول محترم شهر سبز جناب آقای اسدزاده که در وصف توانایی های فرهنگی و استقامت ایشان همین بس که فضای آلوده شهری را که همه در بیرون از آن در وصفش مثنوی های هفتاد من گفته اند و می گویند و در ادامه نیز خواهند گفت تحمل نموده و درصدد ارائه راهکار برای حل این معضلات می باشند .
کادر شهر سبز تمامی تلاش خود را در بدو امر به آسیب شناسی نشریات شهرستان و انتخاب بهترین رویکرد در همه زمینه ها مصروف داشت و از این منظر بود که آرمان اعتفادی خود را که همان آرمان شهر مهدوی و کمک به تربیت شهروندان آن بود قرار داد و برای اولین بار در شهرستان به صورتی شکیل ، با بهترین نوع یونیفرم و صفحه آرایی و لوگوی مشخص ، ثابت و زیبا که بعد ها الگوی همگی نشریات شهرستان شد ، خود را عرضه نمود .
البته شهر سبز به آن دلیل که ماهنامه بود نمی توانست به انعکاس اخبار بپردازد اما شاید این هم دلیلی بود بر نگاه همیشه فاخر شهرسبز به مسائل شهرستان و چه خوب نوشته اند سردبیر ماهنامه که « شهر سبز به واسطه ی ماهنامه بودن اگر هم نمی خواست می بایست متفاوت می بود » و این بایستگی بود که این جریده ی فریده را تا امروز در مسیر هدف های متعالی اعلام شده در سرمقاله شماره آخر شهر سبز که عهدنامه دست اندرکاران از ابتدا تا کنون بوده مسیری رو به رشد داشته است که مدعای آن ارتباط نزدیک با بیش از 30 نویسنده جوان ، خوش فکر و تحصیل کرده است . اما آن چه در انتها به نظرم می رسد برای دوستانم که به فکر هفته نامه شدن می باشند بسیار مهم و البته مورد تامل است این است که شهر سبز تحلیلی به دنیا آمده است و تحلیلی هم باید بماند چرا که فصل و مقوم آن از دیگر نشریات شهرستان است و دلیل تاثیرگذاری و مورد توجه بودن دائمی آن و بدون آن شاید ... .
به امید پیشرفت روزافزون شهر سبز و دست اندر کاران
شهر سبز سه ساله شد !! این خبر که تیتر سرمقاله شماره 30 ماهنامه شهر سبز بود برای من که شاید به جز مدت کوتاهی ، همیشه در کنار شهر سبز بوده ام و به آن در میان نشریات شهرستان عشق !!!! می ورزیده ام یادآور خاطرات فراوانی پر از تلخ ی و شیرینی است . هیچ وقت یادم نمی رود روزی را که خبر صدور مجوز شهر سبز را پس از 8 سال انتظار در دولت های سازندگی و اصلاحات که البته دومی ید طولایی در ایجاد و رویاندن روزنامه های یک شبه در گستره توزیع کشوری با شعار جامعه چند صدایی داشت را با ملاحت اجازه انتشار روزنامه !!! آن هم در تهران و البته با گستره توزیع استانی شنیدم از این که بالاخره نهالی که امید سرو بودنش می رود نشا شد، خوشحال بودم و باز هم نگران از این که چه خواهد شد .
پشتوانه شهر سبز همگی دانش آموزان و فارغ التحصیلانی بودند که اکنون که 3 سال از انتشار آن می گذرد میانگین سنشان شاید 22 یا 23 سال باشد و البته شهرسبز جایگاهی بود برای رشد خلاقیت ها و شکوفایی استعداد های شگرف این جمع جوان که تجربه 2 نشریه وزین و پر سر و صدای دانش آموزی – پیام دانش آموز و بصیرت جوان- را به خوبی پشت سر گذاشته بودند و تجربه نشان داد که از این آزمون هم سر بلند بیرون آمدند . ناگفته پیداست که این ها همه در سایه حمایت های بی دریغ استاد بزرگوار و صاحب امتیاز و مدیر مسوول محترم شهر سبز جناب آقای اسدزاده که در وصف توانایی های فرهنگی و استقامت ایشان همین بس که فضای آلوده شهری را که همه در بیرون از آن در وصفش مثنوی های هفتاد من گفته اند و می گویند و در ادامه نیز خواهند گفت تحمل نموده و درصدد ارائه راهکار برای حل این معضلات می باشند .
کادر شهر سبز تمامی تلاش خود را در بدو امر به آسیب شناسی نشریات شهرستان و انتخاب بهترین رویکرد در همه زمینه ها مصروف داشت و از این منظر بود که آرمان اعتفادی خود را که همان آرمان شهر مهدوی و کمک به تربیت شهروندان آن بود قرار داد و برای اولین بار در شهرستان به صورتی شکیل ، با بهترین نوع یونیفرم و صفحه آرایی و لوگوی مشخص ، ثابت و زیبا که بعد ها الگوی همگی نشریات شهرستان شد ، خود را عرضه نمود .
البته شهر سبز به آن دلیل که ماهنامه بود نمی توانست به انعکاس اخبار بپردازد اما شاید این هم دلیلی بود بر نگاه همیشه فاخر شهرسبز به مسائل شهرستان و چه خوب نوشته اند سردبیر ماهنامه که « شهر سبز به واسطه ی ماهنامه بودن اگر هم نمی خواست می بایست متفاوت می بود » و این بایستگی بود که این جریده ی فریده را تا امروز در مسیر هدف های متعالی اعلام شده در سرمقاله شماره آخر شهر سبز که عهدنامه دست اندرکاران از ابتدا تا کنون بوده مسیری رو به رشد داشته است که مدعای آن ارتباط نزدیک با بیش از 30 نویسنده جوان ، خوش فکر و تحصیل کرده است . اما آن چه در انتها به نظرم می رسد برای دوستانم که به فکر هفته نامه شدن می باشند بسیار مهم و البته مورد تامل است این است که شهر سبز تحلیلی به دنیا آمده است و تحلیلی هم باید بماند چرا که فصل و مقوم آن از دیگر نشریات شهرستان است و دلیل تاثیرگذاری و مورد توجه بودن دائمی آن و بدون آن شاید ... .
به امید پیشرفت روزافزون شهر سبز و دست اندر کاران
منهم تبریک می گویم!!! و آرزو می نمایم!!! که توفیق 120 ساله شدن را حاصل بنمایید!!! (قابلا توجه معلم املا و انشای)
شادباشید!!!