امروز و بر اساس عادت وبگردی ام سری به وبلاگ " محمد علی ابطحی " زدم که البته در مطالب پیشینش این مطلب او توجه ام را جلب کرد . او درباره ی دلایل سخنرانی جناب آقای خاتمی رییس جمهور پیشین نوشته است : « در سالهای اخیر مسئله مهدویت و امام زمان(عج) مورد سوءاستفادههای گوناگون قرار گرفته بود. در سطح جهانی نیز این مسئله به دلایلی که بر همگان روشن است، مهدویت به صورت مشبوه و غیر روشنی مطرح شده بود و هر کس از دریچهای به این موضوع پرداخته است. » . اصولا این نوع احساس وظیفه بسیار گرانبها و شایسته ی تقدیر است و موجب خرسندی . لکن ابراز آن از سوی کسی که پدر و برادرش به دلیل ادعای ارتباط با امام زمان(عج) و سرکیسه کردن عوام به این بهانه ، چندی پیش توسط نهادهای امنیتی دستگیر شده بودند کمی عجیب می نمایاند چه این که چراغی که به خانه رواست بر همسایه حرام است .
دوستی تعریف می کرد که در اوایل ریاست جمهوری آقای خاتمی ، او به همراه محمدعلی ابطحی (که آن موقع رئیس دفترش بود) سفری به شهر قم داشتند . در این سفر ، خاتمی و ابطحی به دیدار جمعی از علما از جمله آیت الله جوادی آملی رفتند. در دیدار با جوادی آملی ، خاتمی به معرفی ابطحی پرداخته و خیلی جدی می گوید:« ایشان پسر همان آقای ابطحی هستند که خدمت امام زمان(عج) مشرف می شوند!» (احتمالا" خاتمی می خواسته وزن علمایی دولت خود را بالا ببرد).
آیت الله جوادی آملی هم در پاسخ ، لبخند بر لب می گوبد: « البته امام زمان(عج) خدمت ایشان می رسند!» و همین جمله استهزاء آمیز آیت الله کافی بود تا خاتمی به سرعت موضوع بحث را عوض کند و از خیر توصیف ارتباطات دولتش با امام زمان(عج) - آن هم به واسطه پدر ابطحی- بگذرد.
حالا دوستان عزیز پیدا کنند لبو فروش را!
امروز و بر اساس عادت وبگردی ام سری به وبلاگ " محمد علی ابطحی " زدم که البته در مطالب پیشینش این مطلب او توجه ام را جلب کرد . او درباره ی دلایل سخنرانی جناب آقای خاتمی رییس جمهور پیشین نوشته است : « در سالهای اخیر مسئله مهدویت و امام زمان(عج) مورد سوءاستفادههای گوناگون قرار گرفته بود. در سطح جهانی نیز این مسئله به دلایلی که بر همگان روشن است، مهدویت به صورت مشبوه و غیر روشنی مطرح شده بود و هر کس از دریچهای به این موضوع پرداخته است. » . اصولا این نوع احساس وظیفه بسیار گرانبها و شایسته ی تقدیر است و موجب خرسندی . لکن ابراز آن از سوی کسی که پدر و برادرش به دلیل ادعای ارتباط با امام زمان(عج) و سرکیسه کردن عوام به این بهانه ، چندی پیش توسط نهادهای امنیتی دستگیر شده بودند کمی عجیب می نمایاند چه این که چراغی که به خانه رواست بر همسایه حرام است .
دوستی تعریف می کرد که در اوایل ریاست جمهوری آقای خاتمی ، او به همراه محمدعلی ابطحی (که آن موقع رئیس دفترش بود) سفری به شهر قم داشتند . در این سفر ، خاتمی و ابطحی به دیدار جمعی از علما از جمله آیت الله جوادی آملی رفتند. در دیدار با جوادی آملی ، خاتمی به معرفی ابطحی پرداخته و خیلی جدی می گوید:« ایشان پسر همان آقای ابطحی هستند که خدمت امام زمان(عج) مشرف می شوند!» (احتمالا" خاتمی می خواسته وزن علمایی دولت خود را بالا ببرد).
آیت الله جوادی آملی هم در پاسخ ، لبخند بر لب می گوبد: « البته امام زمان(عج) خدمت ایشان می رسند!» و همین جمله استهزاء آمیز آیت الله کافی بود تا خاتمی به سرعت موضوع بحث را عوض کند و از خیر توصیف ارتباطات دولتش با امام زمان(عج) - آن هم به واسطه پدر ابطحی- بگذرد.
حالا دوستان عزیز پیدا کنند لبو فروش را!
درباره ی نظرتان مطلبی به ذهنم آمد که بد نیست بگویم
گمان نمی کنم که در این مطلب رنگ و بویی از سیاست آمده باشد چه اگر منظورتان نام های برده شدن در آن با مسوولیت های سیاسیشان است که برای احترام بوده است و الا اگر اندکی " عین سیاستمان که عمومن گرفتار تعصب و خود زنی ست " نباشیم متوجه خواهیم شد که دغدغه ی حقیر دینی و مطلقا غیر سیاسی است ولی چه کنم که انسان هایی این چنین مسوولیت هایی سیاسی ه دارند که شاید این خود دلیلی بر ولنگاری فرهنگی و رشد قارچ گونه فرقه های انحرافی در کشور با شعار آزادی مذهبی باشد . پس اندکی تامل و خودداری از قضاوت بر اساس باورهای درونی بی شک به دور از فایده نخواهد بود . در ضمن آن چه کوس رسوایی اش در کوی و برزن زده شده است که نیازی به دست هایی بر عصا ندارد .
موفق باشید
یا علی