نمی دانم تا الآن شنیده اید که مثلا می گویند فلان مورد نسبی است و یا این که در رابطه با مسایل اخلاقی می گویند که این قبیل امور نسبی نیستند یا نه , ولی آن چه در این باره به نظرم می آید این که بجز موارد محدودی مابقی موارد در این دنیا دارد به اموری نسبی تبدیل می شود . به دیگر سخن این امور می تواند بسته به نظر شما دارای بار منفی بشود و یا مثبت و در این میان واقعیات چیزی است که روز به روز دارد بر میل به واژگونی اش افزوده می شود . خدا بیامرزد ارسطو را که یکی از مواردی که برای فهم بشر و هم شهریانش آن را فریاد می زد همین « واقعیت » و « حقیقت داشتن واقعیت » بود . او در مقابل سوفیست هایی که در برابر گرفتن هدیه !!!! هایی فراوان حقیقت را به دروغ تبدیل می کردند و واقعیت را به مسلخ منافع شخصی می بردند و فغان عدم وجود آن را سر می دادند سر برآورد و نیرنگشان را فاش ساخت و این گونه بود که از آن دوران فقط او در تاریخ سر درآورد .
این روزها معرکه ی حقیقت جلوه دادن منافع شخصی است . روزهایی از برای موفقیت های بزرگ را شکست جلوه دادن و پیروزی شکننده و ضعیف را در ابتدا مصادره نمودن و در ادامه قاطع و بزرگ جلوه دادن . کجاست گرگیاس – سوفیست عصر ارسطو – که او را گرامی داریم چه او اگر می گفت واقعیتی وجود ندارد و مردانه مکنونات قلبی اش را فریاد می کشید این روزها افرادی پیدا شده اند که این قدر جرات ندارند که بر داشته های خود – هر چند پست و فرومایه – تکیه کنند . این روزها باید برای افرادی مثل او هم یک بزرگداشت حداقل برای شناخت تفکرات او و این جانشینان خلف که خوب توانسته اند راه مراد خویش را آسیب شناسی کنند, برگزار نمود.
راستی دوستانی که مایلند , می توانند ضمیرها را به دلخواه خود به صاحبانش برگردانند.
نمی دانم تا الآن شنیده اید که مثلا می گویند فلان مورد نسبی است و یا این که در رابطه با مسایل اخلاقی می گویند که این قبیل امور نسبی نیستند یا نه , ولی آن چه در این باره به نظرم می آید این که بجز موارد محدودی مابقی موارد در این دنیا دارد به اموری نسبی تبدیل می شود . به دیگر سخن این امور می تواند بسته به نظر شما دارای بار منفی بشود و یا مثبت و در این میان واقعیات چیزی است که روز به روز دارد بر میل به واژگونی اش افزوده می شود . خدا بیامرزد ارسطو را که یکی از مواردی که برای فهم بشر و هم شهریانش آن را فریاد می زد همین « واقعیت » و « حقیقت داشتن واقعیت » بود . او در مقابل سوفیست هایی که در برابر گرفتن هدیه !!!! هایی فراوان حقیقت را به دروغ تبدیل می کردند و واقعیت را به مسلخ منافع شخصی می بردند و فغان عدم وجود آن را سر می دادند سر برآورد و نیرنگشان را فاش ساخت و این گونه بود که از آن دوران فقط او در تاریخ سر درآورد .
این روزها معرکه ی حقیقت جلوه دادن منافع شخصی است . روزهایی از برای موفقیت های بزرگ را شکست جلوه دادن و پیروزی شکننده و ضعیف را در ابتدا مصادره نمودن و در ادامه قاطع و بزرگ جلوه دادن . کجاست گرگیاس – سوفیست عصر ارسطو – که او را گرامی داریم چه او اگر می گفت واقعیتی وجود ندارد و مردانه مکنونات قلبی اش را فریاد می کشید این روزها افرادی پیدا شده اند که این قدر جرات ندارند که بر داشته های خود – هر چند پست و فرومایه – تکیه کنند . این روزها باید برای افرادی مثل او هم یک بزرگداشت حداقل برای شناخت تفکرات او و این جانشینان خلف که خوب توانسته اند راه مراد خویش را آسیب شناسی کنند, برگزار نمود.
راستی دوستانی که مایلند , می توانند ضمیرها را به دلخواه خود به صاحبانش برگردانند.
دربهار قرآن سبز باشید و با باده ی دعا سرمست ،
با گزارش حافظ خوانی در خدمتیم
التماس دعا