... و رایتکم
هر قوم نشانه ای دارد و بیرقی ؛ که نشان اعتقادات اوست . اصول ، اهداف و هر آن چه دارد را بر آن نگاشته می بیند ؛ پس بیرق خلاصه ی همه آن چیزهایی است که نگاشتنی است .
فلا تمیلوها
در منازعات قومی این سو و آن سو داعیه دارند اما نگاه به او اشتراکات را بیاد می آورد پس عقیده ای در بیرق نقش بسته که فصل الخطاب است و آرامش بخش قلب سپاهیان ؛ دیدن هر باره ی او در میدان جنگ و ستیز ( تو خواه نظامی بگیر خواه فرهنگی ) دل را استحکام می بخشد . پیرامونش را نباید خلوت کرد چون او که نشان است و لا یتغیر ؛ و این سپاهیانند که با تقزب به او خود را می شناسانند .
و تجعلوها الا بایدی شجعانکم و المعانعین الذمار منکم
و اما بیرق دار ، دلاور مرد غیوری است که حمیت فوق العاده دارد ، ناموس سپاهیان بدست اوست ، او این توفیق را یافته که در سایه ی اعتقاد راسخش نگهبان بیرق امت باشد . او نیازمندان نگهبانی که در سایه ی این بیرق اند را هم نگهبانی می کند .
فان الصابرین علی نزول الحقایق هم الذین یحفون برایتکم و یکتنفونها حفافیها و وراءها و امامها
گرد وجود او کسانی خواهند ماند و ماندگار خواهند شد که جانشان را در طبق اخلاص قرار داده اند و بیرق را محافظت می کنند ، گو ابن که نشانه و بیرق کعبه ای است ؛ نشانه ی اعتقاداتشان ، که هفت بار ، نه ، هفتادبار بدورش طواف می کنند . چشم و گوش باز کرده اند که بیرق را جانشان را در دست دارد.این خیل سپاهیان صابرند ، هر چه بر سرشان نازل گردد ، آنان اند و عقیذه شان ؛ و چونان کوه ایستاده و پابرجا .
لا یتاخذون عنها فیسلموها و لا یتقدمون علیها فیفردوها
دل از بیرق دار نمی کنند ، می دانند اگر عقب بیفتند عقیده شان را از دست خواهند داد ، و پیش از او نمی روند که بیرق دار را نباید تنها گذاشت .
برداشتی از خطبه 124 نهج البلاغه ، وطن امروز
********
نمی دانم که چرا هر کاری می کنم نمی توانم مردم کشورم را جز در اندیشه ها در چیز دیگری جدا از هم ببینم ، شاید کار سختی باشد اما رنگ رنگ کردن این ملت کار سخت تر و خطرناکتری است . مردم ما همه سبزند چرا که سرشار از نشاط و بزرگواری و کرامتند . همه سفیدند چرا که پاکی و بزرگواری و انسانیت از وجودشان می جوشد و سرخند چون غیورند و متعصب و نمی گذارند ذره ای از خاکشان را اجنبی حتی هوس اشغال کند . جسارت نشود ولی فکر می کنم بترین کار این دوره از تبلیغات رنگ به رنگ کردن مردم بود . عشق به میهن و پرچم عزیز کشورمان شاید که باید مانع از این کار می شد .
********
امروز در مشهد ولوله ای برپا بود . مردی آمده بود از جنس مردم برای عهدی دوباره با مردم . باید می بودید و می دیدید جمعیتی را که یک صدا ایران را فریاد می زدند و پرچم پرافتخار کشورمان را در بابرش به اهتزاز در می آوردند . جمعیتی بسیار با عشقی فراوان برای اقتدار و به افتخار ایران .
********
این روزها دارد به سرنوشت ساز ترین ایام تبلیغات که مناظره های تلویزیونی است نزدیک می شویم . برنامه هایی که سخنانی مبتی بر عدم تمایل برخی بر انجامش شنیده می شود . من که چون ایشان معتقدم راه پس و پیشی دیگر برای کاندیداها نمانده است . بهتر است بیایند و به دور از هر شایبه ای کارشان را انجام دهند و در انتها همه به انتخاب ملت احترام بگذاریم .
... و رایتکم
هر قوم نشانه ای دارد و بیرقی ؛ که نشان اعتقادات اوست . اصول ، اهداف و هر آن چه دارد را بر آن نگاشته می بیند ؛ پس بیرق خلاصه ی همه آن چیزهایی است که نگاشتنی است .
فلا تمیلوها
در منازعات قومی این سو و آن سو داعیه دارند اما نگاه به او اشتراکات را بیاد می آورد پس عقیده ای در بیرق نقش بسته که فصل الخطاب است و آرامش بخش قلب سپاهیان ؛ دیدن هر باره ی او در میدان جنگ و ستیز ( تو خواه نظامی بگیر خواه فرهنگی ) دل را استحکام می بخشد . پیرامونش را نباید خلوت کرد چون او که نشان است و لا یتغیر ؛ و این سپاهیانند که با تقزب به او خود را می شناسانند .
و تجعلوها الا بایدی شجعانکم و المعانعین الذمار منکم
و اما بیرق دار ، دلاور مرد غیوری است که حمیت فوق العاده دارد ، ناموس سپاهیان بدست اوست ، او این توفیق را یافته که در سایه ی اعتقاد راسخش نگهبان بیرق امت باشد . او نیازمندان نگهبانی که در سایه ی این بیرق اند را هم نگهبانی می کند .
فان الصابرین علی نزول الحقایق هم الذین یحفون برایتکم و یکتنفونها حفافیها و وراءها و امامها
گرد وجود او کسانی خواهند ماند و ماندگار خواهند شد که جانشان را در طبق اخلاص قرار داده اند و بیرق را محافظت می کنند ، گو ابن که نشانه و بیرق کعبه ای است ؛ نشانه ی اعتقاداتشان ، که هفت بار ، نه ، هفتادبار بدورش طواف می کنند . چشم و گوش باز کرده اند که بیرق را جانشان را در دست دارد.این خیل سپاهیان صابرند ، هر چه بر سرشان نازل گردد ، آنان اند و عقیذه شان ؛ و چونان کوه ایستاده و پابرجا .
لا یتاخذون عنها فیسلموها و لا یتقدمون علیها فیفردوها
دل از بیرق دار نمی کنند ، می دانند اگر عقب بیفتند عقیده شان را از دست خواهند داد ، و پیش از او نمی روند که بیرق دار را نباید تنها گذاشت .
برداشتی از خطبه 124 نهج البلاغه ، وطن امروز
********
نمی دانم که چرا هر کاری می کنم نمی توانم مردم کشورم را جز در اندیشه ها در چیز دیگری جدا از هم ببینم ، شاید کار سختی باشد اما رنگ رنگ کردن این ملت کار سخت تر و خطرناکتری است . مردم ما همه سبزند چرا که سرشار از نشاط و بزرگواری و کرامتند . همه سفیدند چرا که پاکی و بزرگواری و انسانیت از وجودشان می جوشد و سرخند چون غیورند و متعصب و نمی گذارند ذره ای از خاکشان را اجنبی حتی هوس اشغال کند . جسارت نشود ولی فکر می کنم بترین کار این دوره از تبلیغات رنگ به رنگ کردن مردم بود . عشق به میهن و پرچم عزیز کشورمان شاید که باید مانع از این کار می شد .
********
امروز در مشهد ولوله ای برپا بود . مردی آمده بود از جنس مردم برای عهدی دوباره با مردم . باید می بودید و می دیدید جمعیتی را که یک صدا ایران را فریاد می زدند و پرچم پرافتخار کشورمان را در بابرش به اهتزاز در می آوردند . جمعیتی بسیار با عشقی فراوان برای اقتدار و به افتخار ایران .
********
این روزها دارد به سرنوشت ساز ترین ایام تبلیغات که مناظره های تلویزیونی است نزدیک می شویم . برنامه هایی که سخنانی مبتی بر عدم تمایل برخی بر انجامش شنیده می شود . من که چون ایشان معتقدم راه پس و پیشی دیگر برای کاندیداها نمانده است . بهتر است بیایند و به دور از هر شایبه ای کارشان را انجام دهند و در انتها همه به انتخاب ملت احترام بگذاریم .
اتحاد رمز پیروزی هر ملتی است. ایام انتخابات می گذرد.
یا حق