اشراق

یادداشت های یک فرهنگ دوست
دوشنبه, ۲۳ آذر ۱۳۸۸، ۰۲:۰۰ ب.ظ

شماره اول راوی منتشر شد

1. بالاخره پس از مدت ها تلاش و در راستای شناساندن جایگاه واقعی کازرون و شهدای آن در طول جهاد 8 ساله ، تاریخ دفاع مقدس کازرون صاحب نشریه ای تخصصی شد . این نشریه که احتمالا به صورت فصلنامه منتشر خواهد شد در 20 صفحه و با کیفیتی عالی به زیور طبع آراسته شده است . به هر حال اولین شماره راوی با 14 عنوان از 18 نویسنده کازرونی – که 5 تایش شاعر می باشند – منتشر شده و پذیرای مطالب ، عکس ها ، انتقادات و پیشنهادات شما بزرگواران هستیم .

2. جمع آوری مطالب جهت شماره بعد اواسط دی ماه است . لطف فرموده اگر مطلبی دارید تا 18 دی ماه به آدرس کازرون صندوق پستی 73175399 بفرستید.

3. از هرگونه کمکی بالاخص کمک دنیوی اش جهت ارتقای کیفیت و میزان صفحات به شدت استقبال می شود .

4. فکر کنم با راه اندازی این نشریه که نشریه داخلی طرح نائبان شهیدان و کاری مشترک از کانون فرهنگی پیامبر اعظم (ص) و بنیاد شهید و امور ایثارگران کازرون می باشد حجتی برای آنان که می توانند در بسط و گسترش فرهنگ شهید پژوهی موثر باشند نمی ماند . ان شاالله که فردای قیامت روبروی شهدا روسفید باشم . الهی !

5. این مطلب هم از من در ستون " ب بسم الله " شماره اول راوی منتشر شده است که حضورتان تقدیم می گردد :

" به اطراف خودمان که نگاه می کنیم و در رویدادها و چهره ها دقیق می شویم بی درنگ انبوهی از تصاویر و مفاهیم است که ذهنمان را در بر می گیرد که ترجیع بند بسیاری از آنان افسوس است . افسوس از داشته هایی که دیگر نیستند ، افسوس از نبود حضورها و نفس های زندگی بخشی که به سبب فراموشی شان مدت هاست از فضای شهرمان رخت بر بسته است و آلودگی ،به سبب پایی که بر گلویمان نهاده و می فشرد عنقریب است که خفه مان کند ، افسوس از جنگی که بنیان های زندگی مان را با تبری به نابودکنندگی قوی ترین نابودگران و البته به بی صدایی سخن گفتن مورچگان هدف قرار داده و مهم ترین سنگر وجودی که قلب مان است را در کمال بی خبری و به دست با کفایت خودمان دارد تسخیر می کند و ما نیز غافل از آن چه بر سرمان می آید . افسوس از همسنگرانی که تا دیروز مرد میدان و شیر غران بودند و امروز » شبیخونی « از کار انداخته آنان را و یا اصلا کاشف آمده که از ابتدا او نیروی دشمن بوده است در میان ما .

روزگار سخت و جنگ خانمان سوزی است که نه می توان فهمید دشمنت کجاست و نه می شود خیلی به کسانی که امروز همسنگرت هستند اطمینان کرد تا با حمایت او به دل دشمنان بزنی . اصلا خاصیت جنگ فرهنگی همین است . دیروز خاکریزی بود برافراشته در مقابل دشمن و تو سلاح بر دست، دوش به دوش همسنگران و همرزمان و با تاکتیک مشخص بی مهابا به دل او می زدی و از پا می افکندی اش ؛ گویا کار راحت تر از اکنون بود که نه دشمنت را خوب می شناسی و نه همه ی افراد این سمت خاکریز را می توان همسنگر به حساب آورد و نه حتی سلاحی درست و حسابی به دستت داده اند تا در مقابلشان حداقل بتوانی قدی علم کنی . امروز تا سلاح شناسانمان بخواهند کاری برایت انجام دهند و مهماتی به تو برسانند باید سال ها منتظر ماند تا اختلافات تاکتیکی و سلاح شناسی شان به حداقل برسد تا شاید چیزی در حد » اِم یک « نصیبت شود که البته آن هم اگر بشود.

همیشه در این فکر بودم که چون مایی که از هر 10 موعد دعایمان 12 تایش را صرف » اللهم ارزقنا توفیق الشهاده فی سبیلک « می کنیم و ادعای میدان داری جنگ خانمان برانداز کنونی را هم داریم چه میزان از تاریخ 8 سال حماسه و خون جوانانی که در همین کوچه پس کوچه ها پرورش یافتند اطلاع داریم . چه قدر با شهید خانواده مان زندگی کرده ایم و حالات و رفتار و روحیاتش را از خانواده و همرزمانش پرسیده ایم و در زندگی به کار بسته ایم و دیگران را به این کار دعوت کرده ایم ؟ چند بار شده است که درد دلمان را به سویش برده ایم و مشکلمان را برایش نقل کرده ایم و راه تازه ای را باز نشده به رویمان ندیده ایم ؟ مگر نه این است که این ها بودند که در جنگی طاقت فرسا آن رشادت ها و بزرگمردی ها را آفریدند و توانستند پیروز شوند و ما اکنون در میان معرکه ای بس عظیم تریم ؟ شاید کارهایشان دوایی باشد و سلاحی برای جنگ امروزمان . مگر این گونه نیست که وجه اشتراک و راز ماندگاری آن بزرگ مردان به طی مسیرهای 100 ساله در یک شب بود به سبب ایمانشان و امروز هدف اصلی تمامی تهاجم ها ایمان مردمان و دوستان و همرزمانمان است ؟ شاید در مقابل این سلاح باید از آن سلاح استفاده نمود .

تاریخ 8 ساله دفاع مقدس سرشار از لحظات و رویدادهایی است که بی شک اگر بی نظیر نباشد کم نظیر است . صحنه هایی سرشار از رشادت ها ، ایثارها ، اخلاص ها ، اشک ها و اندوه ها ، لبخندها و شوخ طبعی ها که اگر داروی یگانه ی این ایام تک وجهی مردمان نباشد ، کارساز ترین آن هاست . حیات طیبه ی این از خود برآمدگان پاک ، آنچنان است که هر حقیقت جویی را به مشرب گوارای خویش می خواند و دم آسمانی شان مددی است تا هر بر زمین افتاده ای را برافرازد و به اوج کمالات برساند .

بی انتها و پر برکت بودن گنجینه ی دفاع مقدس بی شک انگیزه ای دوچندان را برای هر دلباخته ای فراهم می کند تا در صدد بازشناسی نقش شهدای شهرش و الگوسازی رفتاری از سیره بی مثالشان برآید تا بلکه از این رهاورد پاسخی در خور ، جهت این سوال یابد که به واقع جایگاه کازرون و دلاورمردان آن دیار در این عرصه کجاست و چگونه باید این دین ابدی را به سر منزل مقصود رساند ؟

بر همین اساس طرح  نایبان شهیدان  که مدت اندکی است با هدف بزرگداشت مقام شامخ شهدای گران قدر و جمع آوری خاطرات و گسترش سیره ی شهدا از طریق عمومی سازی فرهنگ شهید پژوهی راه اندازی شده است و هم اکنون جمع قابل توجهی را حول شمع وجودی پربرکت شهدا ساماندهی نموده است ، اولین شماره » راوی « تنها نشریه فرهنگ پایداری شهرستان کازرون را به شما نایبان محترم شهدا و دلباختگان عرصه جهاد و شهادت تقدیم میکنیم و در این راه چشم به راه خاطرات و مقالات و عکس ها و دست نوشته های شما عزیزان هستیم تا از رهگذر این قلم های نورانی تان جاودانه سازیم جاودانگی شان را .

تا چه قبول افتد و چه در نظر آید 

باقی بقای نگاهتان ، التماس دعا "

 



نوشته شده توسط مهدی صنعتی
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

اشراق

یادداشت های یک فرهنگ دوست

هنر
  • یا مرتضی علی (ع)
کتاب
  • “بوی خوش عطر” رونمایی شد
طبقه بندی موضوعی

شماره اول راوی منتشر شد

دوشنبه, ۲۳ آذر ۱۳۸۸، ۰۲:۰۰ ب.ظ

1. بالاخره پس از مدت ها تلاش و در راستای شناساندن جایگاه واقعی کازرون و شهدای آن در طول جهاد 8 ساله ، تاریخ دفاع مقدس کازرون صاحب نشریه ای تخصصی شد . این نشریه که احتمالا به صورت فصلنامه منتشر خواهد شد در 20 صفحه و با کیفیتی عالی به زیور طبع آراسته شده است . به هر حال اولین شماره راوی با 14 عنوان از 18 نویسنده کازرونی – که 5 تایش شاعر می باشند – منتشر شده و پذیرای مطالب ، عکس ها ، انتقادات و پیشنهادات شما بزرگواران هستیم .

2. جمع آوری مطالب جهت شماره بعد اواسط دی ماه است . لطف فرموده اگر مطلبی دارید تا 18 دی ماه به آدرس کازرون صندوق پستی 73175399 بفرستید.

3. از هرگونه کمکی بالاخص کمک دنیوی اش جهت ارتقای کیفیت و میزان صفحات به شدت استقبال می شود .

4. فکر کنم با راه اندازی این نشریه که نشریه داخلی طرح نائبان شهیدان و کاری مشترک از کانون فرهنگی پیامبر اعظم (ص) و بنیاد شهید و امور ایثارگران کازرون می باشد حجتی برای آنان که می توانند در بسط و گسترش فرهنگ شهید پژوهی موثر باشند نمی ماند . ان شاالله که فردای قیامت روبروی شهدا روسفید باشم . الهی !

5. این مطلب هم از من در ستون " ب بسم الله " شماره اول راوی منتشر شده است که حضورتان تقدیم می گردد :

" به اطراف خودمان که نگاه می کنیم و در رویدادها و چهره ها دقیق می شویم بی درنگ انبوهی از تصاویر و مفاهیم است که ذهنمان را در بر می گیرد که ترجیع بند بسیاری از آنان افسوس است . افسوس از داشته هایی که دیگر نیستند ، افسوس از نبود حضورها و نفس های زندگی بخشی که به سبب فراموشی شان مدت هاست از فضای شهرمان رخت بر بسته است و آلودگی ،به سبب پایی که بر گلویمان نهاده و می فشرد عنقریب است که خفه مان کند ، افسوس از جنگی که بنیان های زندگی مان را با تبری به نابودکنندگی قوی ترین نابودگران و البته به بی صدایی سخن گفتن مورچگان هدف قرار داده و مهم ترین سنگر وجودی که قلب مان است را در کمال بی خبری و به دست با کفایت خودمان دارد تسخیر می کند و ما نیز غافل از آن چه بر سرمان می آید . افسوس از همسنگرانی که تا دیروز مرد میدان و شیر غران بودند و امروز » شبیخونی « از کار انداخته آنان را و یا اصلا کاشف آمده که از ابتدا او نیروی دشمن بوده است در میان ما .

روزگار سخت و جنگ خانمان سوزی است که نه می توان فهمید دشمنت کجاست و نه می شود خیلی به کسانی که امروز همسنگرت هستند اطمینان کرد تا با حمایت او به دل دشمنان بزنی . اصلا خاصیت جنگ فرهنگی همین است . دیروز خاکریزی بود برافراشته در مقابل دشمن و تو سلاح بر دست، دوش به دوش همسنگران و همرزمان و با تاکتیک مشخص بی مهابا به دل او می زدی و از پا می افکندی اش ؛ گویا کار راحت تر از اکنون بود که نه دشمنت را خوب می شناسی و نه همه ی افراد این سمت خاکریز را می توان همسنگر به حساب آورد و نه حتی سلاحی درست و حسابی به دستت داده اند تا در مقابلشان حداقل بتوانی قدی علم کنی . امروز تا سلاح شناسانمان بخواهند کاری برایت انجام دهند و مهماتی به تو برسانند باید سال ها منتظر ماند تا اختلافات تاکتیکی و سلاح شناسی شان به حداقل برسد تا شاید چیزی در حد » اِم یک « نصیبت شود که البته آن هم اگر بشود.

همیشه در این فکر بودم که چون مایی که از هر 10 موعد دعایمان 12 تایش را صرف » اللهم ارزقنا توفیق الشهاده فی سبیلک « می کنیم و ادعای میدان داری جنگ خانمان برانداز کنونی را هم داریم چه میزان از تاریخ 8 سال حماسه و خون جوانانی که در همین کوچه پس کوچه ها پرورش یافتند اطلاع داریم . چه قدر با شهید خانواده مان زندگی کرده ایم و حالات و رفتار و روحیاتش را از خانواده و همرزمانش پرسیده ایم و در زندگی به کار بسته ایم و دیگران را به این کار دعوت کرده ایم ؟ چند بار شده است که درد دلمان را به سویش برده ایم و مشکلمان را برایش نقل کرده ایم و راه تازه ای را باز نشده به رویمان ندیده ایم ؟ مگر نه این است که این ها بودند که در جنگی طاقت فرسا آن رشادت ها و بزرگمردی ها را آفریدند و توانستند پیروز شوند و ما اکنون در میان معرکه ای بس عظیم تریم ؟ شاید کارهایشان دوایی باشد و سلاحی برای جنگ امروزمان . مگر این گونه نیست که وجه اشتراک و راز ماندگاری آن بزرگ مردان به طی مسیرهای 100 ساله در یک شب بود به سبب ایمانشان و امروز هدف اصلی تمامی تهاجم ها ایمان مردمان و دوستان و همرزمانمان است ؟ شاید در مقابل این سلاح باید از آن سلاح استفاده نمود .

تاریخ 8 ساله دفاع مقدس سرشار از لحظات و رویدادهایی است که بی شک اگر بی نظیر نباشد کم نظیر است . صحنه هایی سرشار از رشادت ها ، ایثارها ، اخلاص ها ، اشک ها و اندوه ها ، لبخندها و شوخ طبعی ها که اگر داروی یگانه ی این ایام تک وجهی مردمان نباشد ، کارساز ترین آن هاست . حیات طیبه ی این از خود برآمدگان پاک ، آنچنان است که هر حقیقت جویی را به مشرب گوارای خویش می خواند و دم آسمانی شان مددی است تا هر بر زمین افتاده ای را برافرازد و به اوج کمالات برساند .

بی انتها و پر برکت بودن گنجینه ی دفاع مقدس بی شک انگیزه ای دوچندان را برای هر دلباخته ای فراهم می کند تا در صدد بازشناسی نقش شهدای شهرش و الگوسازی رفتاری از سیره بی مثالشان برآید تا بلکه از این رهاورد پاسخی در خور ، جهت این سوال یابد که به واقع جایگاه کازرون و دلاورمردان آن دیار در این عرصه کجاست و چگونه باید این دین ابدی را به سر منزل مقصود رساند ؟

بر همین اساس طرح  نایبان شهیدان  که مدت اندکی است با هدف بزرگداشت مقام شامخ شهدای گران قدر و جمع آوری خاطرات و گسترش سیره ی شهدا از طریق عمومی سازی فرهنگ شهید پژوهی راه اندازی شده است و هم اکنون جمع قابل توجهی را حول شمع وجودی پربرکت شهدا ساماندهی نموده است ، اولین شماره » راوی « تنها نشریه فرهنگ پایداری شهرستان کازرون را به شما نایبان محترم شهدا و دلباختگان عرصه جهاد و شهادت تقدیم میکنیم و در این راه چشم به راه خاطرات و مقالات و عکس ها و دست نوشته های شما عزیزان هستیم تا از رهگذر این قلم های نورانی تان جاودانه سازیم جاودانگی شان را .

تا چه قبول افتد و چه در نظر آید 

باقی بقای نگاهتان ، التماس دعا "

 

نظرات  (۳)

۲۳ دی ۸۸ ، ۰۱:۱۸ بیان مبین؛ یادداشت ها...
سلام و عرض ادب محضر جناب حاج آقای صنعتی
قربون تو برم برادر جان، دولت سراست این اشراق نورافشان شما .
آقای صنعتی عزیزم از اینکه جمال نورانیتونو تو اشراق دیدم خیلی خوشحال و مسرور شدم.
لطف و محبت عالی زیاد.
علی مدد
۲۵ آذر ۸۸ ، ۱۶:۲۶ علی بحرانی
سلام حاج مهدی عزیز (شیخ اشراق)
ما که در این ساحل خلیج فارس دستمان از هرچه راوی است کوتاه است.
با ماجرای یک روز "تاریخی" در پیشنویس به روزم
پیروز باشید
پاسخ:
التماس دعا
باقی بقای نگاهتان التماس دعا
خیلی خوشم اومد از این مصرع
باور کن که تا مغز استخوان آدم نفوذ می کند
باقی بقای نگاهتان التماس دعا
نمی دانم از کیست
ولی مال هر کسی که هست برایش دعا می کنم
ولی کاش من هم التماس دعا!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">