اشراق

یادداشت های یک فرهنگ دوست
دوشنبه, ۲۴ تیر ۱۳۹۲، ۰۳:۳۹ ب.ظ

فغان از خرابی وضع مان

این روزها شاید به بهانه ساعات پربرکت و تفکر آفرینش، بیشتر در کارها و اعمال مان دقیق شویم. گذشته را مرور کنیم و بنا به توصیه اکید از ناکرده هایمان و بدکاری هایمان طلب مغفرت کنیم. حساب کنیم و کتاب که بالاخره وضعیت مان چگونه است و چه عاقبتی خواهیم داشت. وقتی که اندکی دقیق می شویم و به این نکته توجه‌مان جلب می‌شود که هرکس بر اساس جایگاهش و میزان علمش مورد مواخذه قرار می دهند کار گران تر و سخت تر می شود. تامل بر این که به واقع کجاهای روزگار سپری شده‌مان چون زنبور بی عسل بوده ایم آزارمان می دهد و شاید از این که چرا چون "همام" تحمل این همه یادآوری گناه و کوتاهی را داریم و ناله مان بلند نمی شود و در دم نمی میریم خود بدترین آگاهی است بر وضع خراب و وخیم‌مان هست.

روایات را هم که بالا و پایین می کنیم و علم‌مان را سبک و سنگین می کنیم یادمان می آید که چقدر بوده است که حواس‌مان به کوچکی گناه بوده است و بزرگی خداوند متعال را فراموش کرده و در هیبت فردی قدرتمند به خود جرات داده و بزرگ لایزال را نافرمانی کرده ایم.

همه این ها اما دلیل نمی شود که در خودمان نبینیم که می توان اشتباهات گذشته را جبران کرد. از فرصت پیش آمده و مهمانی حضرتش استفاده کرد و از میزبان خواست تا به واسطه اعمال‌مان قلم عفو بر اشتباهات مان بکشد. این خیل روسیاهان را به جلوه رحمانیش ببخشد و عهد کنیم که دیگر در باد زمان های مانده از زندگی مان نخواهیم خوابید و این دم را غنیمت خواهیم شمرد و قبل از هر کاری به عاقبتش خواهیم اندیشید. به ذات عمل نگاه خواهیم کرد و خوب وبد بودن حقیقتش را ملاک انجام و ترک آن کار قرار خواهیم داد و البته به آن شرط که حضرتش نیز، هدایت گرمان باشد.باور داشته باشیم – ان‌شاءالله- که او حاضر و ناظر است و به هر طریقی هم که بخواهیم نمی توانیم به قول معروف جلو قاضی ملق بازی راه بیندازیم.  



نوشته شده توسط مهدی صنعتی
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

اشراق

یادداشت های یک فرهنگ دوست

هنر
  • یا مرتضی علی (ع)
کتاب
  • “بوی خوش عطر” رونمایی شد
طبقه بندی موضوعی

فغان از خرابی وضع مان

دوشنبه, ۲۴ تیر ۱۳۹۲، ۰۳:۳۹ ب.ظ

این روزها شاید به بهانه ساعات پربرکت و تفکر آفرینش، بیشتر در کارها و اعمال مان دقیق شویم. گذشته را مرور کنیم و بنا به توصیه اکید از ناکرده هایمان و بدکاری هایمان طلب مغفرت کنیم. حساب کنیم و کتاب که بالاخره وضعیت مان چگونه است و چه عاقبتی خواهیم داشت. وقتی که اندکی دقیق می شویم و به این نکته توجه‌مان جلب می‌شود که هرکس بر اساس جایگاهش و میزان علمش مورد مواخذه قرار می دهند کار گران تر و سخت تر می شود. تامل بر این که به واقع کجاهای روزگار سپری شده‌مان چون زنبور بی عسل بوده ایم آزارمان می دهد و شاید از این که چرا چون "همام" تحمل این همه یادآوری گناه و کوتاهی را داریم و ناله مان بلند نمی شود و در دم نمی میریم خود بدترین آگاهی است بر وضع خراب و وخیم‌مان هست.

روایات را هم که بالا و پایین می کنیم و علم‌مان را سبک و سنگین می کنیم یادمان می آید که چقدر بوده است که حواس‌مان به کوچکی گناه بوده است و بزرگی خداوند متعال را فراموش کرده و در هیبت فردی قدرتمند به خود جرات داده و بزرگ لایزال را نافرمانی کرده ایم.

همه این ها اما دلیل نمی شود که در خودمان نبینیم که می توان اشتباهات گذشته را جبران کرد. از فرصت پیش آمده و مهمانی حضرتش استفاده کرد و از میزبان خواست تا به واسطه اعمال‌مان قلم عفو بر اشتباهات مان بکشد. این خیل روسیاهان را به جلوه رحمانیش ببخشد و عهد کنیم که دیگر در باد زمان های مانده از زندگی مان نخواهیم خوابید و این دم را غنیمت خواهیم شمرد و قبل از هر کاری به عاقبتش خواهیم اندیشید. به ذات عمل نگاه خواهیم کرد و خوب وبد بودن حقیقتش را ملاک انجام و ترک آن کار قرار خواهیم داد و البته به آن شرط که حضرتش نیز، هدایت گرمان باشد.باور داشته باشیم – ان‌شاءالله- که او حاضر و ناظر است و به هر طریقی هم که بخواهیم نمی توانیم به قول معروف جلو قاضی ملق بازی راه بیندازیم.  

۹۲/۰۴/۲۴ موافقین ۱ مخالفین ۰

نظرات  (۲)

حاج‌آقا دیشب مسجد خطابه داشتید؟! متنش رو گذاشتید رو بلاگ؟!
التماس دعا
پاسخ:
مجلس یک نفره بوده است احتمالا. دعا کنید مستمع تاثیر پذیرفته باشد
۲۵ تیر ۹۲ ، ۱۰:۴۶ علی بابائی
چیزی نمانده برایمان جز روی سیاه...
و البته چشم امید...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">