اشراق

یادداشت های یک فرهنگ دوست

هنر
  • یا مرتضی علی (ع)
کتاب
  • “بوی خوش عطر” رونمایی شد
طبقه بندی موضوعی

 

انتخابات هشتم مجلس شورای اسلامی نیز با انتخابات تلخ و شیرینش به پایان رسید . انتخاباتی که به نظر من در حوزه ی انتخابی کازرون از پر تخلف ترین و البته طنز دار ترین انتخابات در طول تاریخ نظام جمهوری اسلامی بود و لیکن در نهایت این نتیجه ی نهایی آن بود که آبروداری برای نظام نمود و منجر به امیدواری آنانی شد که به اشتباه باور بر این داشتند که نماینده ی شهرستان در این دوره از انتخابات از قبل انتخاب شده است و رای من و تو فایده ای ندارد و به اصطلاح عامیانه آن را که بخواهند از همین الان داخل مجلس است و شاید هم برخی از پخش چنین شایعاتی اغراض و فوایدی را حاصل می نموده اند که خوانندگان محترم خود به درستی بر آن واقف می باشند ولی با این همه حال شاید مسوولین نیز در ایجاد این باور در مردم سهیم بوده اند و دخالتی بس تاثیرگذار داشته اند چرا که بودند افرادی که وظیفه شان اجرا و بازرسی انتخابات بود و لیکن بدون هیچ ابایی از کاندیدا و یا کاندیداهای خاصی حمایت می کردند و در انظار عمومی حاضر می شدند و این باور را در آنان تقویت می نمودند .

ماجرای تعطیلی دو روزه ای که از طرف شورای تامین شهرستان بر ستادهای انتخاباتی داشت تحمیل می شد نیز طنز بلند انتخابات بود . آن جا که یکی از مقامات بلندپایه ی اجرایی شهرستان در پی تماس تلفنی خود با ستادهای انتخاباتی دلیل این تعطیلی و البته مصوبه ی شورای تامین شهرستان را " یوم الشک بودن چهارشنبه سوری " در هفته ی تبلیغات انتخاباتی دانسته و تقاضای همکاری داشت ولی چه کسی بود که نداند که این دلیل از قبیل طناب است و گندم های پهن شده بر روی آن و باید دلیل این مصوبه را در درگیری شب قبل دو تن از کاندیداها دانست که شاید نمی شد که فقط ستاد متخلفین را تعطیل نمود با این که با پیگیری های ستاد یکی از کاندیداها که - اصلا تعطیل نشد - مصوبه ی شورای تامین شهرستان به دلیل مغایرت با قوانین انتخاباتی و کوتاه نمودن فرصت تبلیغاتی کاندیداها از سوی استانداری و هیات نظارت بر انتخابات استان لغو گردید با این حال از این لغو نه نیروی خدوم انتظامی اطلاعی داشت و نه سایر کاندیداها !!!!

پر واضح است که سخن راندن در باب تخلفات انتخاباتی تکرار مکررات است و بیهوده چرا که از یک سو مردم این امور را به چشم خود بسیار مشاهده نموده اند و از عدم برخورد با آنان تاسف ها خورده اند از سوی دیگر به سبب تعدد این تخلفات شاید ذکر این امور در این مقال نگنجد و سبب تکدر خاطر دوستان غیر ساکن در شهرستان گردد . اما در این میان نمی توان از زهر مشارکت ناچیز مردم شهر کازرون در این دوره از انتخابات چشم پوشی نمود که این واکنش مردم پیام های بسیاری را در بر داشت که امیدوارم مصداق این ضرب المثل نشود که " گوش اگر گوش من و ناله اگر ناله ی توست ، آن چه البته به جایی نرسد فریاد است " و مسوولین این فریادبلند کردم را ابتدا درست گوش داده و سپس درصدد اصلاح رویه و انگیزه بخشی به مردم برآیند .البته کلیت آرای شهرستان هم پیام های بلند اخلاقی فراوانی نیز داشت که از مهم ترین آنان مخالفت مردم با متکبرین و چاپلوسان و متملقین و آنان که مردم را برای رای دادن می خواهند و از فردای انتخابات نه از شنیدن مشکلات مردم خبری هست و نه از نماینده ای که ارتباطی با مردم داشته باشد. آری عزیزان این انتخابات بیش از آن که حاوی پیام مثبت به فردی باشد نه بزرگی بود به فرد یا افرادی دیگر که اگر انتخابات در کازرون بر خلاف سراسر کشور دو ساعت زودتر به اتمام نمی رسید از این هم بلندتر می بود . نه که تا مدت ها باید پیرامون چرایی آن مقاله نوشت و اندیشید تا به درستی فهمیده شود .

مهدی صنعتی
۲۶ اسفند ۸۶ ، ۰۹:۰۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۵ نظر

 

ظریفی می گفت که محبت وقتی که محبوبی پیدا می کند تا برای او مورد استفاده قرار بگیرد و به قول خودمان خرج او شود دیگه جزیی از وجود آدم ها می شود و بخشی از درون آن ها را به خود اختصاص می دهد و اگر اتفاقی افتاد که این رشته به هر دلیلی گسست ، این طور نیست که آن محبت هم پاک شود و بر فرض به جایش چیز دیگری و یا محبت فرد دیگری بیاید و تا دنیا دنیا ست گویی تکه ای از وجودت را از دست داده ای و نبودش و فقدانش را حس می کنی . امروز روزی است که از حادث شدن این حال بر من دو سال می گذرد . عزیزی که برای محبت به فردی که هیچ کس این کار را برای او انجام نمی داد و اعتماد به فردی که اصلا لایقش نبود خود را راهی دیار باقی نمود . خدا او را رحمت کند که برای من و آنان که او را می شناختند مرگش باور نکردنی بود و دردناک . نمی دانم هر سال این روزها که می شود ناراحتی هایم از آنان که نگذاشتند که  تا جایگاه ابدی اش او را همراهی کنم تازه می شود و چه کار کنم که این کار آنان گو این که به زعم خودشان از سر دلسوزی بوده است . خدا او را قرین و غریق رحمت خویش گرداند . برای شادی روحش الفاتحه مع الصلوات .

 

مهدی صنعتی
۱۲ اسفند ۸۶ ، ۱۸:۱۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳ نظر

 

چند وقتی است که صدا و سیما در پی تغییرات مدیریتی با رویکردی جدید در حوزه ی مصاحبه ، اقدام به برگزاری برنامه هایی نموده است که این قبیل تولیدات در دسته بندی برنامه های مصاحبه ای می بایست در دسته ی " تاک شو " ها و یا همان گفتگوهای مستقیم قرار بگیرند که البته لازمه ی آن به چالش کشیدن مخاطب و نفوذ به لایه های درونی فرد مذکور می باشد تا مخاطب برنامه ی تلویزیونی از پس تماشای آن با یافته ای جدید به انتظار برنامه ی دیگر آن باشد تا بر داشته هایش افزوده شود ولی در این مدت بجز برنامه ی شب شیشه ای و در مقطعی کوله پشتی سایر برنامه ها را باید همچون دو جنسیتی ها به حساب آورد که از یک سو ریشه در این دسته دارند و از سوی دیگر از محتوا تهی بوده اند .

البته توجه این نکته هم ضروری است که با توجه به تنوع مدعوین این قبیل برنامه ها از جامعه ی نخبگان کشور در وادی های گوناگون ، لازمه ی آن جامع علوم بودن مجری برنامه است و یا این که در کنار مجری گروه های تخصصی فراوانی حضور داشته باشند که او را از لحاظ نرم افزاری پشتیبانی نمایند که متاسفانه این قبیل برنامه ها در هیچ یک از دو فرض مذکور حضور ندارند و به اعتراف یکی از مجریان همان دو نمونه ی موفق از این تولیدات نهایت داشته های آنان مطالعه ی روزنامه ها و سایت ها آن هم نه در زمینه ی موارد تخصصی و به هنجار مصاحبه که در وادی موضوعات زرد و حاشیه ای افراد می باشد و لذاست که در این میان نیاز به  حضور برنامه هایی از این دست و البته با رویکردی تخصصی در صدا و سیما -  به دلیل گستره ی مخاطبین با تنوع فراوان علایق -  احساس می شود .

شبکه ی سوم سیما چند سالی است که در پیرامون  " تاریخ انقلاب اسلامی " دست به ساخت برنامه هایی از این نوع و با همان نگاه زده است که به موازات این برنامه ها ، از سایر شبکه ها نیز با بیرون کشیدن تصاویر تکان دهنده ، تعجب آور و  گاهی شیرین از آرشیو صدا و سیما به شور و باروری این نگاه افزوده است ولی با این همه هنوز تا نقطه ی آرمانی فاصله ای زیاد دارد  و به جرات می توان گفت که برنامه سازان مدتی است در این وادی درجا می زنند . نگاهی به برنامه ی " محرمانه " با سه مجری و سه تیپ - که سعی شده است در آن ، سوالات با تیپ های مجریان هماهنگ باشد -   که این روزها به صورت هر شب از شبکه ی مذکور پخش می شود و توجه به این واقعیت و نگاه صحیح که محرمانه  در امتداد " فوق العاده " - با مجری گری فرزاد حسنی-  قرار دارد ، بی شک هر بیننده ی منصفی را به این نتیجه می رساند که درون مایه و محتوا و نوع سوالات در یک جهت قرار دارد که آن " روایت گری و خاطره گویی صرف " از وقایع روزهای شور و قیام است و چه بسا برنامه ای چون فوق العاده که اولین گام این دسته تولیدات در این وادی بوده است در مواردی دارای بازخوردهایی به مراتب بهتر و متنوع تر از محرمانه بوده است و البته محرمانه نیز سعی نموده است بیش تر به حوزه ی زرد افراد و فعالیت ها و مراودات خصوصی آنان نزدیک شود  و در این میان آن چه ذهن مخاطب علاقه مند به حوزه ی " تاریخ انقلاب اسلامی " را با خود درگیر می سازد این سوال است که به واقع آیا اثر این گونه برنامه ها با وجود فعالیت های مفید ، مورد استفاده و تاریخ ساز " مرکز اسناد انقلاب اسلامی " به چه اندازه است و آیا این درجا زدن و تکرار مکررات برای عموم مردم مورد استفاده خواهد بود ؟ 

این ها همه در حالی است که از یک سو  تا کنون برنامه هایی در جهت جریان شناسی گروه ها و سازمان های انقلابی و یا فعال در عرصه ی مبارزه با نظام سلطنتی و استبدادی و مشخص نمودن جایگاه هر گروه در این انقلاب تاریخ ساز صورت نپذیرفته و از چهره ها و افراد فعال و دارای اطلاعات مهم و ذی قیمت در این وادی یا دعوت نشده است و یا این که در صورت دعوت در محاصره ای از سوالات بی ریشه و بدون پشتوانه ی مطالعاتی در حوزه ی مورد بحث چون "  شما از کی با امام آشنا شدید ، اولین چک انقلاب را کی گرفتید و یا این که آیا با همسرتان  هم در طول مبارزه آشنا شدید ؟ " و چندین و چند مورد از این قبیل سوالات که بیشتر در جنبه ی احساسی انقلاب که نقشی کمرنگ داشته و از سوی دیگر جنبه ی عقلانی و استدلالی مبارزه که نقشی اساسی را در این میان ایفا می نموده است سخنی به میان نمی آید و این در حالی است که بسیاری از این گروه ها به همین خاطر بوده است که از مسیر مبارزه منحرف گردیده و اسلحه به روی همرزمان خود گشودند و لذاست که یا اصلا افرادی از قبیل حجج الاسلام ری شهری ، رسول جعفریان و افرادی چون عزت شاهی ، خانم مرضیه دباغ و چندین چند نفر دیگر دعوت نمی شوند و یا در فرض حضور فردی چون"حجه الاسلام روح الله حسینیان " – رییس دفتر اسناد انقلاب اسلامی - بدون استفاده ای درست و به هنگام و مفید طی یک جلسه به انتها می رسد و در مقابل فردی که سال هاست در عرصه ی فرهنگی خبری از او نیست به یک باره خود را حتی بالاتر از امام و بسیاری دیگر از مبارزان اصلی انقلاب معرفی نموده و حتی فعالیت فرهنگی خود را از نهضت فرهنگی علامه ی طباطبایی و شهید مطهری اصیل تر و اثرگذار تر می داند  و مصاحبه با او چندین جلسه به درازا می انجامد  و در کنار آن به سبب واگویی خاطرات که خالی از تحلیل هایی است که چرایی انحرافات برخی از گروه های مبارز را می نمایاند به یک باره صداوسیما مامن و ملجا و مکانی برای تطهیر منحرفین از راه راستین ملت می شود و این گونه است که شخصیت های اصیل در ذهن مخاطبین عوام به دلیل برخورد با افرادی که نماز شبشان ترک نمی شده و یا اویی که فعالیت هایش سبب ساز ورود دین به دانشگاه ها شد ، تقبیح شده و انگ اغراض شخصی و سیاسی را دریافت می نمایند در حالی که واقعیت را چیز دیگری است و امری جداگانه . 

به واقع آیا برای آشنایی با جریان شناسی گروه های سیاسی – مذهبی کشور ما این قدر فقیر است که نهایت تلاشش خاطره گویی صرف باشد . بی شک برنامه سازان در این مدت نهایت تلاشی را که برای خود متصور می دانسته اند آشنایی مردم با روابط خصوصی افراد بوده است و لذاست که" محرمانه " ها را جستجو می کنند و این در حالی است که هنوز واقعیت ها و حقیقت ها را هنوز بسیاری نمی داند و لزوم بیان حقیقت ها و چرایی بوجود آورنده ی این حقیقت های تلخ از سوی افراد خبره در این وادی و جهت گیری رسانه ها به این سو احساس می شود . در واقع آنان که در صدد تاریخ نگاری بدون تحریف می باشند خود بی خبرند که در ورای این تاریخ نگاری همه جانبه شان !!!!!! بخشی دیگر از همان تاریخ در حال تحریف شدن و بد فهمی است ، آیا به نظر اهمیت این بخش کمتر از بخش قبل است ؟

 

مهدی صنعتی
۰۱ اسفند ۸۶ ، ۱۰:۳۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۷ نظر

 

« شورای نگهبان با طرح " تعیین وضعیت ، ادغام و اصلاح شوراهای عالی " مصوب مجلس شورای اسلامی مخالفت و آن را مغایر قانون اساسی دانسته و از شوون هیات دولت تشخیص داد .»  آن گاه که دکتر محمود احمدی نژاد ریاست محترم جمهوری در صدر نامه ی خود به دکتر پرویز داوودی به منظور تعیین تکلیف شوراهای عالی با اشاره به این مخالفت به تعیین تکلیف آن شوراها می پرداخت آگاهان بار دیگر بر درستی نامه ی چندی پیش  نگاشته شده از سوی او به حداد عادل و  بر این که  مجلس هفتم در مواردی پا را از اختیارات خود فراتر گذاشته و در امور مربوط به قوه ی مجریه دخالت می نماید و با قانون نمودن دخالات خود سودای همزمان قانون گذاری و اجرای در برنامه های کشور را دارد ، صحه گذاشتند .

او که چندی پیش و در پی تصویب طرحی از سوی نمایندگان با استفاده از اختیار قانونی و ذاتی خویش در دادن " اخطار قانون اساسی " که تحت لوای دیگر وظیفه اش  که " نظارت بر حسن اجرای قانون اساسی " است تعریف می شد در نامه ای خطاب به حداد عادل با اشاره به برخی از مصوبات مجلس در اموری که او آن ها را از شوونات دولت می دانست در پی انجام وظیفه ی خود برآمده بود  شاید هیچ گاه فکر نمی کرد که با چنین عکس العملی از سوی حداد عادل روبرو شود و اخطار قانون اساسی از جانب خود را در محاق دیده و اطلاق عنوان دخالت در استقلال قوا را بر تارک آن ببیند و در این میان این مجلس بود که با آن که دارای  یدی طولا در ارایه ی تذکرات فراوان بود  و سوالات بی شمار  ، تحقیق و تفحص های مکرر و عدم رای به وزرای پیشنهادی رییس جمهور منتخب ملت را از افتخارات خود می دانست  تاب تحمل تذکر قانون اساسی رییس جمهور را نداشته و گلایه به محضر رهبر فرزانه ی انقلاب  برد و ناظران دلسوز را در این فکر فرو  برد که " یاران را چه شد ؟ "

اما حال از پس فروکش گرد و غبار بلندی که در ورای آن دو نامه ی رد و بدل شده از سوی پایگاه های مطبوعاتی جناح مقابل ایجاد شده بود و به این حکم شورای نگهبان ختم گردید ، بهتر می توان به رصد اوضاع و احوال این ماجرا پرداخت و البته خالی از لطف نمی باشد که ببینیم  به راستی احمدی نژاد چه نگاشته بود که برای حداد عادل " مایه ی تعجب " بود و این چنین استمدادی را از رهبر انقلاب لازم آمد تا به گفته ی حداد عادل در پاسخ به سوالی مبنی بر این که آیا برای ثبت در تاریخ این نامه را نگاشتید بگوید " یکی از فوایدش همین است  " (1)

احمدی نزاد در نامه ی خود به حداد عادل با اشاره به اصول 113 ،  60   که به ترتیب ناظر به " عهده دار بودن مسوولیت اجرای قانون اساسی از سوی رییس جمهور " ، " اعمال قوه ی مجریه  به استثنای اموری که مستقیما بر عهده ی رهبری است بوسیله ی رییس جمهور و وزرا "  می باشد  ، بیان می دارد که " لازمه ی تحقق این اصل آن است که هیچ امری از امور اجرایی کشور ، خارج از مدیریت رییس جمهور یا یکی از وزرا وجود خارجی نداشته باشد . " (2) وی در ادامه با اشاره به اصل 134 و 137 قانون اساسی که به ترتیب بیان کننده ی " ریاست هیات وزیران بر عهده ی رییس جمهور بوده که ضمن نظارت بر کار وزیران ، موظف به هماهنگ ساختن تصمیمات وزیران و هیات دولت است و با همکاری وزیران ، برنامه و خط مشی دولت را تعیین و قوانین را اجرا می کند " و  " هر یک از وزیران مسوول وظایف خاص خویش در برابر رییس جمهور و مجلس هستند  و در اموری که به تصویب هیات وزیران می رسد ، مسوول اعمال دیگران نیز هست " خطاب به حداد عادل می گوید : " مکرر اتفاق افتاده است که مجلس محترم شورای اسلامی با تصویب قانون ، تصمیم گیری های اجرایی را بر عهده ی شوراهای خاصی قرار داده که خارج از مدیریت وزیر ، هیات وزیران یا رییس جمهور است ، مغایرت این امور با اصل 60 قانون اساسی واضح است . " (3) وی در ادامه به نکته ای مهم و حیاتی اشاره نموده و می گوید : " تایید این تصمیمات – تصمیمات شوراهای مذکور – به وسیله ی رییس جمهور ، رافع اشکال نخواهد بود زیرا اگر رییس جمهور ملزم به امضا و تایید مصوبات شوراها باشد ، در این صورت گروهی تصمیم می گیرند که خارج از اصل 60 قرار دارند و از جهت پاسخگویی مشمول اصل 137 نیز قرار نمی گیرند و رییس جمهور و هیات وزیران که پاسخگوی مجلس هستند تصمیم گیرنده نخواهند بود ، لکن باید پاسخگو باشند . چنانچه این شوراها طریقت داشته و مشورتی باشند اولا موجب تحمیل هزینه بر کشور و طولانی شدن زمان تصمیم گیری ها شده و ثانیا همچنان با اصل 60 و 134 نیز مغایر است زیرا اطلاقات این اصول را در مورد رییس جمهور و وزرا ، مقید نموده است . در این اصول رییس جمهور و وزیران ، بدون قید مشارکت دیگران تصمیم گیرنده هستند ولی این شوراها آنان را با قید همراهی مشورتی نهادهای خاص ، موظف به اعمال قوه ی مجریه کرده است . " (4)  وی در ادامه با اشاره  به مصوبه ی محل مناقشه ی دولت با مجلس با عنوان " تعیین وضعیت ، ادغام و اصلاح شوراهای عالی " این مصوبه را سبب تحمیل این شوراها بر قوه ی مجریه و موجب بسط قوه ی مجریه از رییس جمهور و دولت به این شوراها دانسته خطاب به حداد عادل می گوید : " آیا جنابعالی به عنوان رییس محترم مجلس این مصوبات را با اصل 122 در مورد پاسخگویی رییس جمهور و اصل 137 در خصوص مسوولیت وزرا در برابر مجلس قابل جمع می دانید ؟ " (5) وی در ادامه با اشاره به ماده ی یک از برنامه ی سوم و ماده ی 154 از برنامه ی چهارم که با ایجاد نهاد خارج از چارچوب اصل 60 و 134 اختیارات ذاتی رییس جمهور و هیات وزیران را به شورای خاصی محول کرده است می گوید : " متاسفانه مجلس محترم به جای اصلاح این امر ، ابتدا با تفسیر و سپس با وضع قانون خاص ، همین اختیارات ذاتی را نیز از دولت سلب کرد . " (6) وی در ادامه با ارایه ی توضیحاتی با اشاره به اصل 71 قاون اساسی که مجلس را مجاز در قانون گذاری در عموم مسایل می داند می گوید : " در این اختیار تردیدی نمی باشد لکن در همین اصل تصریح شده است در حدود مقرر در قانون اساسی و منظور از این حدود ، مقید بودن محتوای قوانین در محدوده ی شرع و قانون اساسی نیست چرا که این موارد در اصول 4 و 72 تصریح شده است و نیاز به تکرار آن نبوده است بلکه مقصود دامنه و حوزه ی قانون گذاری یا گستره ی موضوعات آن است . لذا آن جا که قانون اساسی ، اموری را مستقیما بر عهده ی رییس جمهور یا وزیر و یا هیات وزیران قرار داده است در این امور نمی توان با قانون گذاری ، شیوه های تصمیم گیری را محدود و مقید کرد . اگر این امر را نپذیریم تعارض بین دو قوه مجریه و مقننه ایجاد می شود و چه بسا مجلس محترم تصمیمات دولت را با وضه قانون " وتو " کند که این امر با اصل 57 قانون اسای که قوای سه گانه را مستقل از هم تعریف کرده در تعارض است . بالاخره این سوال مطرح است که وظیفه ی شورا چیست ؟ اگر قانونگذاری است که مجلس محترم نمی تواند اختیار قانونگذاری را به دیگران بسپارد و اگر اجرایی است پس هیات وزیران و رییس جمهور چه مسوولیتی دارند . " (7)  رییس جمهور در اامه با اشاره به نمونه های دیگر از این دست اقدامات مجلس می گوید : " نمونه ی دیگر " طرح تغییر ساعت رسمی کشور " است که بعد از 15 سال تصمیم گیری از سوی دولت -  و محرز شدن این امر به عنوان یکی از شوون دولت - ، زمانی که دولت نهم با استفاده از حق قانونی خود و با تشخیص کارشناسانه و علمی ، این مصوبه ی دولت های قبل را لغو کرد ، مجلس محترم با قانون گذاری هم عرض قوه ی مجریه ، تصمیم دولت را وتو نمود . " (8) که البته رییس جمهور با اشاره به ایرادی دیگر بر برخی از مصوبات مجلس هفتم و با اشاره به تناقض این مصوبات با اصل 75 قانون اساسی که بیان می کند طرح های قانونی و پیشنهاد ها و اصلاحاتی که نمایندگان در خصوص لوایح قانونی عنوان می کنند در صورتی قابل طرح در مجلس است که در آن طریق جبران کاهش درآمد و یا تامین هزینه ی جدید معلوم باشد ، می گوید : " موارد متعددی در این خصوص به تصویب رسیده که یا به دلیل ظاهر قانون کشف این هزینه ها برای شورای نگهبان دشوار بوده یا به دلیل فوریت طرح ها و محدودیت زمانی برای اظهار نظر از سوی این شورا بدون پاسخ مانده و اعتبار قانون پیدا کرده است ، اگر چه شورای محترم نگهبان در مراقبت از این اصل دقت مستمر به کار می برد ، لکن اصل 75 بیش از آن که مسوولیت را متوجه ی آن شورا کند معطوف به مجلس محترم نموده و تصریح کرده است : " در صورتی قابل طرح در مجلس است که در آن طریق جبران کاهش درآمد یا تامین هزینه ی جدید نیز معلوم شده باشد " . جنابعالی به خوبی می دانید که موارد مختلف ظهور این هزینه ها و بار مالی بارز نیست و نیاز به کنکاش کارشناسانه دارد و بدیهی است که چنین فرصت هایی در شورای نگهبان همیشه قابل تحقق نیست . نمونه ی آن " طرح تغییر ساعت رسمی کشور " است که محاسبه ی دقیق کارشناسی نشان می دهد که تغییر ساعت رسمی هم از جهت افزایش بار مصرف و هم هزینه های جانبی آن بار مالی دارد که در مصوبه ی مجلس محترم منبع تامین این هزینه ها مشخص نشده است "(9) !!!!!!!!!!!!!!  

احمدی نژاد در ادامه ی اخطارهای قانون اساسی خود با اشاره به اصل 52 قانون اساسی که تهیه ی بودجه را بر عهده ی دولت قرار داده و مجلس محترم را مسوول رسیدگی و تصویب شناخته است می گوید : " متاسفانه مجلس محترم معمولا بدون هماهنگی مبادرت به تغییر ارقام درآمدی و هزینه ای کرده که موجب پیش بینی درآمدهای غیرواقعی یا هزینه های فاقد توجیه شده است که آثار آن در امور مالی و اقتصادی و نیز اجتماعی مدیریت کشور قابل ارزیابی نیست . این نوع تغییرات چنان که از عنوان آن پیداست نه رسیدگی است و نه تصویب بلکه تغییر است . از آن جا که قانون گذار در این اصل از اصطلاحات رایج قانون گذاری مانند بررسی ، وضع و جعل قانون خودداری کرده و تعبیر رسیدگی و تصویب که ناظر به امور مالی است را مورد تاکید قرار داده است ، باید شیوه ی رسیدگی و تصویب بودجه با اصل 52 منطبق شود . " (10) و این در حالی است که در همین اوقات مجلس به متمم بودجه ی سال 1386 با استدلال به تورم زا بودن آن رای نداده و چندی بعد در راستای بررسی لایحه ی بودجه ، این ارقام هزینه ای پیشنهادی دولت است که در کمیسیون تلفیق میلیاردها ریال  افزایش می یابد و کسی از مدافعان ثابت نگه داشتن درصد تورم نمی باشد که در این میان فریادی برآورد .

رییس جمهور در آخرین بند نامه ی بلندش به حداد عادل این گونه متذکر می شود که : " برداشت از حساب ذخیره ی ارزی ، افزایش سقف بودجه سالانه و در حقیقت متمم بودجه محسوب می شود . مطابق اصل 52 و تفاسیر شورای نگهبان ، بودجه و متمم و اصلاحیه ی آن قواعد یکپارچه ای دارند و باید به صورت لایحه پیشنهاد شوند . متاسفانه طرح های متعددی به این شکل به تصویب مجلس محترم رسیده است ..... آثار مالی و اقتصادی این طرح ها ، بر مجلس محترم پوشیده نیست . با تصویب این طرح ها دولت در برابر آثار ناخواسته ی آن مسوول شناخته می شود و در حالی که خود موجد او نبوده است باید پاسخگوی آن باشد . " (11) وی در انتها این گونه می نگارد : " با سوگندی که در پاسداری از  قانون اساسی ادا کرده ایم ، نباید اجازه بدهیم از گذرگاه های شکلی قانون اساسی متزلزل شود . اصل 126 قاون اساسی رییس جمهور را مسوول مستقیم امور برنامه و امور اداری و استخدامی کشور شناخته است . الزام دولت به تعیین ردیف های خاص بودجه ای برای برخی مراکز و نهادها ، طرح راجع به شروع به کار اداری بانک ها ، طرح راجع به تغییر ساعت رسمس کشور ، اعمال محدودیت در اجرای اصل 126 قانون اساسی است . طرح " تعیین وضعیت ، ادغام و اصلاح شوراهای عالی " نمونه ی دیگر بر نقض اصل 126 است ، که علاوه بر آن که با اصول 60 و 134 مغایر است ، نمی تواند و نباید از اعمال مدیریت رییس جمهور و یا هریک از وزیران خارج باشد . استقلال بانک مرکزی از دیریت رییس جمهور یا هر یک از وزیران و دخالت دادن مجلس محترم شورای اسلامی در نصب رییس آن علاوه بر مغایرت با اصل 60 ، با اصول 87 ، 88 ، 133 ، 136 و 137 نیز مغایر است . " (12)

اما براستی حداد عادل از کدام قسمت نامه این گونه متعجب شده و چاره ی کار را در استمداد از مقام معظم رهبری دانسته است ؟  وی در این باره می گوید : " این نامه برای من تعجب آور بود برای این که ممکن است یک وقت دولت در اجرای یک قانونی مشکلی داشه باشد ، اما این که رییس دولت صریحا به مجلس نامه ای بنویسد و مصوبه ی مجلس محترم را به جای شورای نگهبان مغایر قانون اساسی اعلام کند ، حرف تازه ای است و سابقه نداشته است . " لکن آن چه در این میان حتی روزنامه ای چون " کارگزاران " را که در انتقاد از دولت راه انصاف را رها نموده و سیاه نمایی صرف می کند عدم قرائت نامه ای چنین مفصل از سوی احمدی نژاد به حداد عادل است . آن جا که در مقدمه ی چاپ متن کامل نامه ی وی می نویسد " گرچه حداد عادل بخش کوتاهی از نامه ی احمدی نژاد را در صحن علنی قرائت نمود اما در ساعات پایانی شب گذشته خبرگزاری ایرنا متن کامل نامه ی احمدی نژاد به رییس مجلس را منتشر کرد " (13) لکن آن چه در این میان جالب توجه بود این که دیری نپایید که شورای نگهبان نیز نظر خود را در ادامه ی نظر سال قبلش در راستای عدم تایید طرح تغییر ساعت رسمی کشور ، این بار هم طرح جدید مجلس را -  - طرح " تعیین وضعیت ، ادغام و اصلاح شوراهای عالی " - همان دیدگاه قبلی رد نمود و بدین سان این بار هم مهر تاییدی زد بر دیدگاه ها و تذکرات احمدی نژاد  به مجلس شورای اسلامی .

بی شک در این میان نامه های رد و بدل شده در تاریخ روابط دو قوه ی مقننه و اجرایی کشور ثبت خواهد شد ولی این که کدام نامه سبب تعجب خوانندگان خواهد شد را می توان از همین الان حدس زد .

 

پا نوشت :

1- هفته نامه ی شهروند امروز ، سال دوم ،  ش 67 ، ص 9

2 الی 13 – کارگزاران ، 2 بهمن 1386 ، سال دوم ، ش 414 ، ص 3

مهدی صنعتی
۱۹ بهمن ۸۶ ، ۲۰:۲۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

یک شهروند صاحب ذوق کرمانشاهی در استفتایی با زبان شعر مسئله ای از محضر حضرت آیت‌الله العظمی مکارم شیرازی پرسیده است و معظم له نیز با استادی و هنرمندی پاسخ وی را داده اند:

متن کامل سئوال و پاسخ بدین شرح است:

ضمن عرض سلام به محضر مبارک فاضل و دانشمند و فقیه و مجتهد زمان حضرت آیت‌اللّه العظمى مکارم شیرازى

از باب کسب آگاهى و اعلام نظر، سروده زیر تقدیم مى‌گردد:

غلامحسین توانا از کرمانشاه

آیت‌اللّه مکارم، اى فقیه نیک نام/اى همه عزّ و کمال و رفعت و جاه و مقام

اى سراپا علم و عرفان، زاهد عصر و زمان/وى همه نورت کلام و وى همه نغزت پیام!

مکتب اسلام دارد چون تو مردى سرفراز/فاضل و عادل به گیتى، حاذق فقه و کلام

متن «تفسیر نمونه» منحصر شد در جهان/آفرین بر ذوق و طبع و مرحبا بر آن مرام

هر پیامش بى نظیر و هر بیانش دلپذیر/متنِ شیرین و روانش دل برد از خاص و عام!

ضمن تقدیم ارادت زان سپس، عرض سلام/محضر آن پاک مرد گوهر فرخنده نام

آنچه اکنون گشته سنگین، حلّ این معضل بود/این گِره بگشاى و واکن باب رحمت روى عام

نیک دانى آنچه دارد بهر انسان ها ضرر/طبق فتواى فقیهان مصرفش باشد حرام

مصرف «سیگار» دارد بس ضررها را ز پى/گر ندارد آن زیانى، پس ضرر باشد کدام؟

این سموم بس کشنده روز و شب بیع و شرا/مى شود اینجا و آنجا با کمال اهتمام

فرض آنکه عایداتش باشد از انجم فزون/مى نیارزد آنچه دارد مرگ و بیمارى مدام!

مى نیارزد تا که انسان جان خود سازد فدا/عقل سالم کى پسندد این غُل و زنجیر و دام؟

این چنین چیزى که دارد پاى تا سر شور و شر/از چه حاضر گشته دولت بهر توزیعش مدام؟

سالیانه صدهزاران مرده اند از این طریق/این ستم، گر نیست نقمت، پس چه باید داد نام

چیست فتواى شما در محو این «امّ الفساد»؟/یا چه دستورى نماید منع آن را تا قیام؟

اى فقیه بافضیلت! رأى خود کن آشکار/هر که گردد روسیاه و یا که گردد شادکام!

طول عمرت خواهم از درگاه حَىِّ لایزال/در سلامت پایدار و در سعادت مستدام!

 

معظم له نیز در پاسخ استفتاء فرمودند:

جناب آقاى توانا

مى کنم با نام حق آغاز، اکنون این کلام /مى فرستم بر جنابت صد درود و صد سلام!

نامه ات خواندم که بود از هر نظر «فصل الکلام»/دلنشین و جامع و زیبا و جالب خوب و تام

از محبت ها و ابراز ارادت‌هاى ناب/گشته ام ممنون و دارم از برایت یک پیام:

راست گفتى، مصرف «سیگار» دارد صد ضرر/بهر شیطان شد سلاح و بهر دیوان، هست دام!

شعله اى از نار دوزخ، آتشى از قهر ربّ/در فسادش شک نکن از مذهب خیرالانام!

آن که دل بندد به این «امّ الخبائث» در جهان/از حقیقت دور باشد، در طریقت هست خام!

گر بخواهى همچو «مى» نامش بنه «امّ الفساد»/این به شکل «دود» باشد وان یکى «زهرى» به جام

گر بزرگى از بزرگان جایزش بشمرده است/ بر بنى آدم خطا ممکن بُوَد از خاصّ و عام!

آنچه گفتم یک اشارت بود در این مسأله/ عاقلان را یک اشارت هست کافى، والسّلام!

 

مهدی صنعتی
۱۵ بهمن ۸۶ ، ۱۱:۵۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲ نظر

« گریه ها و ضجه ها برای اهل بیت(ع) داری ثواب است و این علم ها ارزش معنوی ندارند و شعارهای اتحاد ملی و انسجام اسلامی باید پیشاپیش هیات های مذهبی قرار گیرد... علم ها باید از هیات های مذهبی برداشته شود. » آن گاه که حضرت آیت الله جوادی آملی " حفظه الله "  به رسم  چند ساله در واپسین خطبه ی ماه ذی الحجه ی خویش  به آسیب شناسی عزاداری ها می پرداخت و برای چندمین سال به مذمت همراه نمودن « علم » ها در عزاداری ها توسط هیئات مشغول بود ، شاید کمتر کسی فکر می نمود که چندی بعد فرمانده ی نیروی انتظامی تهران بزرگ در ادامه ی سلسله فعالیت های فرهنگی زیرمجموعه ی خویش این بار از برخورد با هیئاتی که « علم » حمل می نمایند خبر دهد و این برنامه را در امتداد حرکت سال های گذشته ی نیروی مطبوع خویش در جمع آوری  تمثال های ائمه ی معصومین از هیئات قرار دهد و این گونه  بیان دارد که « بهتراست اصالت هرهیئت مذهبی به شهدا و بسیاری از مسائل فرهنگی آن هیئت باشد و نه علم و علم کشی .» . البته این حرکت دور از انتظار نمی نمود چرا که اگر در فعالیت های اخیر این نیرو کمی دقت می شد، لاجرم می توان این قبیل حرکات شایسته و بایسته را در امتداد  طرح های مبارزه با اراذل و اوباش و مبارزه با بدحجابی در راستای ارتقای امنیت اجتماعی و تصحیح رویکردهای جامعه دانست چه اگر آن دو طرح در پی اصلاح کژ روی ها در قشری خاص و با پایگاه اجتماعی ویژه ای در تحلیل های جامعه شناختی و هویت سنجی  بودند ، این دو طرح نیز در پی اصلاح همان در قشری دیگر و با پایگاه اجتماعی دیگری بودند که بی شک اهمیت این آسیب ها از عکس العمل های بزرگانی چون مراجع عظام تقلید و علمای گرانقدر حوزه های علمیه فهمیده می شد .

از دیگر سو سخن از آفات عزاداری مدت هاست که نقل جوامع علمی و محافل روشنفکری کشور  است و هر ساله در این ایام هر کس به فراخور حال و جایگاه و البته رسالت خویش در این باب داد سخن سر داده و گاه سخن آن چنان در این وادی به حاشیه کشیده می شود که منجر به اظهارنظرهایی فاقد وجهه و جایگاه تخصصی نیز می گردد و لذاست که بی شک گوش مردم و هیئات از این قبیل سخنان آکنده و تا حدودی به مطالبه ای عمومی تبدیل گشته است که اگر این باشد لاجرم بحث برخورد با موارد مذکور نیز از این قاعده مستثنی نخواهد بود . لکن مراد و مقصود نگارنده از این سطور آن است که به واقع نهادهای مسوول که دغدغه ی اصلاح عزاداری  سالار شهیدان را هر ساله فریاد می کشند تا چه اندازه در این راه به وظایف ذاتی خود با توجه به منع قانونی این قبیل رفتارها و توانایی استفاده از قوه ی قهریه در این راستا عمل نموده اند؟

گذاری در ایام بزرگوار و محترم محرم در اطراف و اکناف شهرستان و دقت در نشانه های عزاداری هیئات این واقعیت تاسف بار را نشان می دهد که گویا نه تنها اراده ای در این راستا وجود ندارد بلکه حتی  از پس ممنوعیت این قبیل نشانه ها سال به سال به تعداد آن ها و بر مبالغ تحمیل شده بر هیئات عزاداری به سبب تهیه ی علم های گران قیمت تر و تمثال های بزرگ تر افزوده گردیده و نه نیروی محترم انتظامی شهرستان اقدامی در این باره انجام می دهد – همان طور که در دو آسیب قبل اقدام قابل توجهی انجام نداد – و نه حتی شورای هیئات عزاداری مستقر در سازمان تبلیغات اسلامی تمهیدی در راستای بصیرت بخشی به مسوولان هیئات انجام می دهند و لذاست که نتیجه همان خواهد شد که در چند سطر قبل توضیح داده شد و این گونه است که طرح های بسیار صحیح با پشتوانه های دینی بسیار گران قدر به سبب ملاحظات ناچیز و فرومایه از سوی افرادی با ذهنیت ها و داشته هایی به مراتب ناچیز در مقابل بزرگان مذکور نادیده انگاشته شده ، در نطفه خفه می شوند و این ها همه در حالی است که هنوز سخن ها و افاضات  بسیاری در رابطه با انحراف های عزاداری و راه های مقابله با آن به گوش می رسد .

 

مهدی صنعتی
۰۸ بهمن ۸۶ ، ۱۸:۵۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

 

با اشک هاش دفتر خود را نمور کرد / ذهنش ز روضه های مجسم عبور کرد

در خود تمام مرثیه ها را مرور کرد / شاعر بساط سینه زدن را که جور کرد

احساس کرد از همه عالم جدا شدست / در بیت هاش مجلس ماتم به پا شدست

در اوج روضه خوب دلش را که غم گرفت / وقتی که میز و دفتر و خودکار دم گرفت

وقتش رسیده بود به دستش قلم گرفت / مثل همیشه رخصتی از محتشم گرفت

باز این چه شورش است که در جان واژه هاست / شاعر شکست خورده ی طوفان واژه هاست

بی اختیار شد قلمش را رها گذاشت / دستی زغیب قافیه را کربلا گذاشت

یک بیت بعد واژه ی لب تشنه را گذاشت / تن را جدا گذاشت و سر را جدا گذاشت

حس کرد پا به پاش جهان گریه می کند / دارد غروب فرشچیان گریه می کند

با این زبان چگونه بگویم چه ها کشید / بر روی خاک و خون بدنی را رها کشید

او را چنان فنای خدا بی ریا کشید / حتی براش جای کفن بوریا کشید

در خون کشید قافیه ها را حروف را / از بس که گریه کرد تمام لهوف را

اما در اوج روضه کم آورد و رنگ باخت / بالا گرفت کار و سپس آسمان گداخت

این بند را جدای هم روی نیزه ساخت / خورشید سر بریده غروبی نمی شناخت

بر اوج نیزه گرم طلوعی دوباره بود / او کهکشان روشن هفده  ستاره بود

خون جای واژه بر لبش آورد و بعد از آن / پیشانی اش پر از عرق سرد و بعد از آن

خود رذا میان معرکه حس کرد و بعد از آن / شاعر برید و تاب نیاورد و بعد از آن

در خلسه ای عمیق خودش بود و بعد از آن / شاعر کنار دفترش افتاد از نفس

 

شعر از حمیدرضا برقعی

مهدی صنعتی
۲۷ دی ۸۶ ، ۰۸:۲۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

امروز از اخبار مطالبی را شنیدم که با این که نمی خواستم اصلا وارد این مباحث شوم ولی مجبور شدم که حداقل عکس العملی را که می توانم انجام دهم را از خود بروز دهم . این هم برای مشاهده ی شما عزیزان . حالا پیدا کنید " جباریت علم اقتصاد در کدام سال و در زمان چه کسی خودش را به بهترین نحو نشان داده است . نمی دانم  شاید برخی فکر می کنند که در میان دسته ی ...... زندگی می کنند !!!! نمی دانم چه بگویم .

مهدی صنعتی
۰۱ دی ۸۶ ، ۰۰:۳۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
مهدی صنعتی
۱۶ آذر ۸۶ ، ۲۰:۲۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۶ نظر

 

وقتی دو روز پیش خبر تبرئه شدن آقای موسویان عضو گروه مذاکره کننده ی هسته ای سابق – که به نظر  آقای لاریجانی که یدی طولا در بیان مفاهیم بلند و وسیع در جملاتی راحت الحلقوم و یا همان هلوی خودمان دارند در غلطان داده بودند و آبنبات گرفته بودند -  را شنیدم به یاد تیتر روزنامه ی بهار در فردای اعلام رای تبرئه ی سردار فرهاد نظری در ورای ماجراهای 18 تیر در کوی دانشگاه تهران افتادم که تا آن جا که می توانست درشت نوشته بود " تبرئه  " و یک علامت تعجب هم جلوی تیتر خود قرار داده بود . البته شاید که نه ، قطعا این مقایسه درست نخواهد بود چرا که او به استناد اسناد و مدارک زیادی که خود ارایه داد تبرئه شد و کار را تا آن جا ادامه داد که تمامی کسانی که به او تهمت زده بودند از او عذرخواهی کردند یعنی مجبور شدند عذرخواهی کنند حتی ریسس جمهور سابق جناب سید محمد خاتمی و ایشان حداقلش این است که هنوز دادگاهشان ادامه دارد.

البته حکم او نیز این گونه نبود که عنوان اتهامی شان عوض شود و از این رهگذر  عده ای دیگر که از مدتی پیش منتظر بودند صحنه ی آخر برنامه ی تبلیغاتی که از چند مدت پیش راه افتاده بود تکمیل شود و آن گاه روشن شود که وزیر اطلاعات بگوید : " دستگاه قضایی هم اتهام و خلاف موسویان را احراز کرده ولی عنوان اتهامی او را عوض کرده که اشکالی ندارد. " البته تفاوت دیگری هم داشت که قوه ی قضاییه فردای آن روز آماج حملات قرار گرفت و امروز این حکم را   افتخار قوه ی قضاییه می دانند .  

نمی دانم دوستان خواننده بهتر می دانند و خود زیبا تر قضاوت خواهند کرد اگر پیشنهاد امروز رییس جمهور عملی شود : " دیگران از این اطلاعات آگاه هستند و ما نیز پیشنهاد می‌کنیم متن اطلاعاتی که توسط ایشان (حسین موسویان) منتشر شده در دست مردم نیز قرار گیرد، تصریح کرد: وقتی اطلاعاتی به غیر ملت ایران داده شود و آنها مطلع هستند و آن هم بخشی که در نقطه مقابل ملت ایران بوده است، پس من مصراً خواستار آن هستم که این اطلاعات و اسناد منتشر شود و اجازه دهند ملت ایران خود در این رابطه قضاوت کنند. وی با تأکید بر اینکه در بحث هسته‌ای تقابل بدخواهان ملت ایران از ابتدا نیز سیاسی بود و نه فنی گفت: اگر این اسناد و اطلاعات منتشر شود خود به خود همه چیز مشخص خواهد شد، چرا که این فرد 10 الی 15 جلسه با بیگانگان داشته و حرفهایی زده و ما می‌خواهیم همین متن صحبت‌ها منتشر شود.  " شاید در انتهای این کار همه باید در مقابل تیتر تبرئه این بار برای این حکم علامت تعجبی بزرگ قرار داد لکن این بار نه در صفحات اول روزنامه ها که در صفحات ذهن و جان مردم .

یا علی

---------------------------------------------------

راستی الان که برای تکمیل لینک های این مطلب به سایت ها سری می زدم به این مطلب برخوردم ، گویا این خط آخر مطلب ما دارد به واقعیت تبدیل می شود . این هم تیترش : " دادستان تهران دستور ادامه تعقیب موسویان را صادر کرد "

 

مهدی صنعتی
۰۷ آذر ۸۶ ، ۲۳:۳۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۶ نظر