اشراق

یادداشت های یک فرهنگ دوست

هنر
  • یا مرتضی علی (ع)
کتاب
  • “بوی خوش عطر” رونمایی شد
طبقه بندی موضوعی

به گزار ش ایرنا حجت الاسلام محمود صحرایی رئیس حوزه علمیه کازرون چهارشنبه درمراسم آغاز سال تحصیلی جدید طلاب گفت: حوزه علمیه مکتب الصادق کازرون با قدمت تاریخی 300 ساله از قدیمی ترین حوزه های علمیه استان فارس است . 
وی گفت: با توجه به قدمت این حوزه علمیه و توانمندی بالا ی علمی آن برای سال تحصیلی جدید پایه 9 سطح دو به این حوزه اضافه شد . 
صحرایی گفت: حوزه علمیه کازرون در سال 1362 توسط آیت الله ایمانی امام جمعه وقت کازرون تجدید بنا شد.
وی افزود:طلاب علاوه بر شهرستان کازرون از استان های بوشهر، کهگیلویه وبویراحمد و شهرستانهای استان فارس حضور دارند . 
رئیس حوزه علمیه کازرون گفت: این حوزه دارای 40حجره است که ظرفیت پذیرش 180 طلبه دارد.
وی همچنین گفت: امسال 40 نفر طلبه وعلاقه مندان به علوم دینی ورودی جدید در این حوزه هستند.
حجت الاسلام صحرایی گفت: این حوزه با13 استاد زیر نظر حوزه علمیه قم فعالیت دارد. 
حجت الاسلام مهدی صنعتی مسئول پژوهشی وفرهنگی حوزه علمیه مکتب الصادق کازرون گفت: این حوزه علمیه در بخشهای فرهنگی وپژوهشی فعالیت های چشمگیری در کشور و استان داشته است.
وی اضافه کرد: حوزه علمیه کازرون دارای دو کتابخانه سنتی و دیجیتال مجهز به نرم افزار های به روز علوم حوزوی است.
 وی گفت در بخش پژوهش حوزه علمیه کازرون با ارائه بیشترین مقاله در جشنواره علامه حلی بعنوان برترین حوزه در کشور معرفی شد .

مهدی صنعتی
۰۱ مهر ۹۵ ، ۱۶:۳۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

اشاره: کازرون نما تصمیم دارد بخشی از فعالیت های خود را به معرفی گروه های مردمی فعال در عرصه فرهنگ دینی اختصاص دهد. با توجه به مباحثی که در روزهای اخیر درباره برگزاری محفل یا مهدی و مراسم دعای ندبه در گلزار بهشت زهرای کازرون رخ داد اولین مصاحبه را با حجت الاسلام مهدی صنعتی (مسئول کانون فرهنگی اشراق و هیات فاطمیون) سامان دادیم که مشروح این مصاحبه در ادامه تقدیم می گردد.

- ضمن تشکر از قبول دعوت به صورت کلی نسبت به چگونگی راه اندازی محفل معنوی یا مهدی (عج) توضیحاتی را ارائه بفرمایید.

بسم الله الرحمن الرحیم. درابتدا من هم از شما به خاطر توجه تان به این گونه فعالیت های مردمی که در سطح شهر توسط جوانان انقلابی و مخلص عاشق شهدا برنامه ریزی و اجرا می شود تشکر می کنم و امیدوارم نسبت به سایر فعالیت ها هم اطلاع رسانی شایسته ای صورت پذیرد.

محفل معنوی یا مهدی(عج) از تابستان سال 1390 و بر اساس یک احساس نیاز در بحث ارتباط جدی تر با امام زمان(عج) و احیای محافل و مراسم توسل خانگی بین اعضای هیات فرهنگی مذهبی فاطمیون به صورت محافل خانگی شکل گرفت. روال کار بدین صورت بود که سه هفته این دعا در شهر و یک هفته در یکی از روستاها برگزار می شد و آن طور که خاطرم هست سایت محترم کازرون نما نیز در آن ایام اولین جلسه دعا در روستاها را که در روستای اسلام آباد بود پوشش تصویری داد. این روند، چند ماهی ادامه داشت تا بعدها و به پیشنهاد دوستان عضو هیات به صورت گردشی در گلزارهای شهدای بهشت زهرا و سیدمحمد نوربخش برگزار می شد که در نهایت از ابتدای سال 1391 به صورت متمرکز در گلزار شهدای بهشت زهرا مستقر و به اجرا در آمد.

- یعنی محافل روستاها تعطیل شد؟

بله

- چرا؟

خب بخشی از این اتفاق به خاطر عدم همراهی روستاها بود. یک اقدامات ابتدایی ای را روستاهای هدف باید انجام می دادند که پس از مدتی با کاستی هایی روبه رو شد. یک مقدار هم مشکلاتی مثل هزینه ایاب و ذهاب شرکت کنندگان در دعا به روستا مانع شد. البته بحمدالله از مدتها قبل جمعی دیگر از جوانان مخلص و شیدای حضرت حجت، برگزاری دعای ندبه در روستاها را بر عهده دارند که پیشنهاد می کنم حتما گزارشی از فعالیت های این عزیزان تهیه شود.

بله. همزمان با استقرار کامل این محفل در گلزار شهدای بهشت زهرا پیشنهادی مطرح شد که هر هفته دعا به یاد یکی از شهدای مدفون در گلزار شهدای بهشت زهرا برقرار گردد که پس از اقدام به برقراری محفل با یاد و نام شهدا، رونق بیشتر و استقبال مردمی گرم تری از این جلسه معنوی صورت گرفت و مفتخریم که اعلام کنیم که پس از گذشت این مدت از برقراری دعای ندبه، پس از برگزاری دعای ندبه به یاد همگی شهدای مدفون در گلزار شهدای بهشت زهرا(س)، از بیش از یک ماه پیش، محافل معنوی یا مهدی به یاد شهدای مدفون در گلزار شهدای سید محمد نوربخش برقرار می گردد و در واقع دور دوم این مجالس آغاز گردیده است.

- در کنار برقراری دعا چه برنامه های فرهنگی دیگری داشته اید؟

برنامه های فرهنگی برقرار شده حول محور دعای ندبه را به دو بخش شهید هفته و محفل هفته میتوان تقسیم کرد. در محور اول در یکی از شب ها برخی از فعالان این محفل به منزل شهید سرکشی می کنند و ضمن ادای احترام از خودشون و خانوادشون جهت شرکت در مجلس دعوت می کنند.

در محور دوم نیز اقدامات خوبی برنامه ریزی و اجرا شده و اقدامات دیگری هم در مرحله برنامه ریزی داریم. بحمدالله از ابتدای برقراری دعا دغدغه ارائه معارف مهدوی یکی از مهم ترین دغدغه ها بوده است به نحوی که موضوع محوری بودن مطالب سخنرانان وجه همت دست اندرکاران قرار گرفته است و در موضوعاتی چون اوصاف مهدی یاوران، ویژگی های حکومت مهدوی، اوصاف امام زمان(عج) و... توسط بهترین سخنرانان همشهری مان مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. در کنار این امر، راه اندازی بانک کتاب امانی در موضوعات مهدویت و فرهنگ ایثار و شهادت، برگزاری مسابقات متنوع فرهنگی با موضوع مهدویت و مسابقات کتابخوانی از دیگر اقدامات بوده است.

بخشی از مخاطبین محفل ما نیز کودکان هستند که برنامه های مختلفی برای آن ها برنامه ریزی شده است که از جمله این برنامه ها برنامه اخیر مسابقه بزرگ نقاشی با موضوع «امام زمان(عج) بچه ها را دوست دارد» بود که مورد استقبال هم شهریان عزیزمان قرار گرفت.

- مطالب مطرح شده در دعا رو به چه نحو می شود پیگیری کرد؟

متاسفانه یکی از ضعف های ما همین نکته بوده است که در دور جدید موضوعات که همین ماه اخیر آغاز شده است، با تبادل نظری که با سخنرانان محترم محفل داشته ایم، در صدد هستیم در صورتی که موفق شویم مباحث به نحوی ارائه شود که در پایان هر موضوع، بتوان آن ها را به صورت کتاب منتشر و در اختیار عموم قرار داد.

نگذاریم رنگ و بوی اخلاص از تلاش های مان زدوده شود

- تامین هزینه های محافل به چه نحو است؟

کاملا مردمی و از جانب دلسوختگان و منتظران حضرت بوده است.

- یعنی هیات فاطمیون به صورت مستقل و بدون هیج نوع حمایتی از جانب مسئولین و نهادهای متولی بحث ایثار و شهادت به برقراری این برنامه اقدام نمود؟

بی شک در این مسیر نهادهای متفاوتی در دوره های مختلفی همکاری های متنوعی داشته اند که معمولا همکاری های فصلی و موسمی بوده است ولی این که همکاری را به عنوان حمایت مالی و یا تامین مالی مستمر و همیشگی به حساب بیاوریم خیر. اینگونه نبوده است. بحمدالله مومنین و منتظرین حضرت حجت در ذیل عنایات وجود مبارک شان تاکنون اجازه نداده اند که این محفل بخواهد خللی در آن وارد شود و یا آن که دستی به سوی افراد، گروه ها و یا نهادهایی دراز کند. تلاش شده است در عین قدم گذاری در مسیر اصیل ولایت و احترام به همه نهادها و استقبال از همکاری با آن ها، از هرگونه وابستگی دور باشیم.

- یعنی در تامین هزینه ها نهادهای مختلف مشارکت نداشته اند؟

ببینید. یکی از برنامه هایی که ما داشته ایم دعوت فصلی از سخنرانان و یا مداحان مطرح کشوری بوده است که از سخنرانان حجج اسلام ماندگاری، حسینی قمی و جوشقانیان و از مداحان برادران عزیز حاج مهدی سلحشور، حاج مهدی سماواتی، کربلایی محمدجواد احمدی و حاج ابوذر بیوکافی حضور داشته اند. خب. پیشنهاداتی در این باره از جانب برخی از نهادها داده می شد که این دعا با محوریت شهدای آن ها برگزار شود که به عنوان مثال به یاد شهدای پاسدار چنین همکاری ای شکل گرفته است و این عزیزان نیز در برخی از هزینه های اجرایی مراسم مثل هزینه های مربوط به تدارکات و ایاب و ذهاب مشارکت می کرده اند و بعد هم به عنوان برنامه رسمی به مسئولان بالادستی خودشان گزارش می داده اند، لکن این که کمک بلاعوضی بوده باشد من سراغ ندارم.

- پس این نکاتی که در مورد اموال دعای ندبه مطرح می شود رو چطور توضیح می دهید؟

هیات فرهنگی مذهبی فاطمیون ابتدایی که سنگ بنای دعای ندبه گذاشته شد برحذر بود از این که عنوان جایی به عنوان برگزار کننده محفل معنوی یا مهدی(عج) پای پوسترها و بنرهای اطلاع رسانی درج بشود و تا مدت ها واقعا با این که اصل تلاش و زحمات برگزاری دعای ندبه بر عهده خادمین امام زمان در این هیات بود عنوان هیچ هیاتی پای پوسترهای اطلاع رسانی درج نمی شد. بعد ها و به واسطه دغدغه هایی از این جنس و سطحی که متاسفانه امروز داریم در گزارش ها و جوابیه ها می بینیم، دوستان تشخیص دادند که در کنار عنوان هیات فاطمیون به واسطه ارتباط وثیقی که برادر مخلص و بسیجی مان جناب آقای آرامش به عنوان مسئول سابق هیات انصارالشهدا و در کنار آن مسئول افتخاری مرکز فرهنگی گلزار شهدای بهشت زهرا با محفل معنوی یا مهدی(عج) داشتند عنوان هیات انصارالشهدا نیز درج بشود که در ادامه از حدود یک سال پیش نهاد همکار دعای ندبه به مرکز فرهنگی گلزار شهدای بهشت زهرا تغییر کرد.

- دلیل این تغییر همکار چه بود؟

مسایل متفاوتی بوده است که از جمله آنها این بود که جناب آرامش دیگر مسئول هیات انصارالشهدا نبودند

- ولی شما درباره اموال توضیحی ندادید.

واقعا انسان ناراحت می شود که مجبور است گاهی بخاطر برخی روحیه ها به این چنین مسایلی ورود کند. به نظر می رسد که نباید بگذاریم که رنگ و بوی اخلاص و الزامات کار حول شخصیت شهدا جایش را با چیزهای بی ارزش دیگر پر کند؛ ولی خب متاسفانه از آن جایی که مطرح شده است لازم است که نکاتی را عرض کنم.

نکته اول آن که هر هیاتی به واسطه نوع برگزاری برنامه های خود یکی از مهم ترین امکانات مورد نیازش، همین مواردی است که این عزیزان در جوابیه شان مطرح کرده اند و هیات فاطمیون هم که از سال 1382 تاسیس شده است، از این امر مستثنی نبوده است. پس این طور نیست که ما محروم از چنین امکاناتی باشیم. از ابتدایی هم که در گلزار شروع به برگزاری برنامه شده است، مثل قبل از آن که در محافل خانگی و یا گلزارهای دیگر این محفل برقرار می شده است با استفاده از امکانات خود هیات بوده است.

نکته دوم این که هیات فاطمیون، از ابتدای استقرار دعا در محل گلزار شهدای بهشت زهرا تا کنون ریالی را از مسئولین بنیاد محترم شهید و امور ایثارگران به عنوان کمک به دعای ندبه و یا خرید امکانات جهت برگزاری دعای ندبه دریافت نکرده است و حتی پس از استقبال روز افزون منتظران حضرت حجت هم، خود اقدام به خرید موکت های دیگری در کنار موکت های موجود و تهیه سیستم صوتی مناسب و در شان چنین محفلی و تهیه امکانات فراوان دیگری کرده است و به مرور هم بر میزان و کیفیت آن افزوده است. از طرف دیگر اموالی هم از جانب بنیاد شهید به این هیات تحویل داده نشده است تا از آن استفاده نماید.

خب، در این مدت برگزاری دعای ندبه و به واسطه هماهنگی هایی که با مسئول محترم مرکز فرهنگی گلزار شهدای بهشت زهرا صورت گرفته است از اندک امکانات موجود در آن مرکز نیز جهت رفع کاستی ها استفاده هایی شده است که آن هم یک امر طبیعی و بر اساس معمول بوده است و از جانب بزرگواران مرتبا به مسئولین بالادستی شان گزارش نویسی می شده است.

اما آن چیزی که حقیر احتمال می دهم این است که برادران بزرگواری که چنین مطالبی را نوشته اند به دلیل عدم حضورشان در دعا و عدم مشاهده رشد چشمگیر خیل منتظران و مشتاقان حضرت که گلزار شهدای بهشت زهرا را تبدیل به وعده گاه منتظران کرده است تصور می کنند که امکاناتی که در این دعا استفاده می شود همان امکاناتی است که چند صباحی پیش در اختیار برادر عزیزمان جناب آقای آرامش قرار داده اند؛ در حالی که به همت خادمان و منتظران حضرت حجت و همراه با گسترش و رونق بیشتر دعا، هیات فاطمیون بر امکانات دعای ندبه افزوده است و همان طور که عرض کردم در این مسیر هم ریالی از نهادهای مسئول دریافت نکرده است.

البته گویا به لحاظ قانونی، محل برگزاری دعا که گلزار شهدای بهشت زهرا هست ملک بنیاد شهید محسوب می شود و همچنین محل انبار امکاناتی که ذکر شد در کرایه بنیاد شهید است؛ لکن اینکه اموال استفاده شده در دعا در تملک این اداره عزیز و نهاد انقلابی باشد، خلاف واقع است. بنده همین جا هم اعلام می کنم که مسئولین محترم مذکور می توانند با اسنادی که قطعا دارند و بر اساس آن چنین ادعایی کرده اند - حالا چه فاکتور باشد و چه صورتجلسه تحویل وسایل - بیایند و اموالی که می فرمایند رو از ما تحویل بگیرند و قطعا ما هیچ ممانعتی نخواهیم کرد.

- یعنی همه هزینه های برقراری دعا مردمی بوده است؟ در برخی از نظرات کاربران کازرون نما قید شده بود که همه هزینه ها را خانواده شهدا می دهند.

متاسفانه در چنین فضایی، از این قبیل مسایل زیاد گفته می شود. از ابتدای رویکرد هر محفل به یاد یک شهید در این برنامه، دقت دوستان در انتخاب شهدایی بوده است که کمتر به یادشان چنین مجالسی برقرار شده است و در بین ما کمتر شناخته شده بودند. در این مدت حتی مواردی بوده است که خود خانواده شهدا نیز از طریق تبلیغات مراسم متوجه برقراری چنین محافلی به یاد شهدای شان می شده اند. رویکردی که هیات فاطمیون و برگزار کنندگان از ابتدا داشته اند این بوده است که از طریق کمک های خیرین مهدوی به برقراری این دعا بپردازد لکن اگر خانواده ای هم متمایل به مشارکت در این امر بوده است ممانعتی از این کار نشده است. البته ذکر این نکته هم خالی از فایده نیست که در از ابتدای برقراری محافل با یاد و نام شهدا کمتر خانواده ای بوده است که به صورت کامل در هزینه های مراسم مشارکت داشته باشد.

- در زمینه ایثار و شهادت فعالیت دیگری هم دارید؟

بزرگوارانی که از چند سال گذشته فعالیت های موجود در عرصه ایثار و شهادت را پیگیری می کنند معترفند که یکی از اثرگذارترین فعالیت ها انتشار فصل نامه راوی بوده است که توسط کانون فرهنگی هنری اشراق(پیامبر اعظم سابق) و هیات فاطمیون و بر اساس تلاش مخلصانه جمعی از جوانان این شهر منتشر می شد؛ که متاسفانه به دلیل عدم حمایت های لازم و افزایش بی سامان هزینه های نشر و کاغذ متوقف گردید. انتشار مستندی حول محور شهید سعادت پور و ... از دیگر فعالیت های این مجموعه فرهنگی است. ثمره تلاش های گذشته راه اندازی واحد تاریخ شفاهی کانون فرهنگی هنری اشراق است که درصدد ثبت تاریخ دفاع مقدس کازرون است و به مرور نتیجه زحمات و برنامه ریزی های آن در قالب کتب مختلفی تدوین و منتشر خواهد شد.

در این مدت اخیر هم برقراری جلسه «بر آستان جانان» که به بررسی خاطرات مادران، همسران، دختران و خواهران شهدا از شهید عزیزشان می پردازد در مسجد جمعه(جوی) برقرار است.

- در پایان اگر نکته ای ناگفته مانده است بفرمایید.

ببینید. نگاه حاکم بر فعالیت های ارائه شده از سوی این کانون و هیات آن است که درحد امکان به هم افزایی با سایر هم سنگران خود در جبهه فرهنگی انقلاب بپردازد و از چنین مطالبی حقیقتا دور باشد. بزرگواران دیگر هم باید به این نکته توجه کنند که در فضای جدال و جنگ فرهنگی موجود، وجود چنین مراکز پرانگیزه و مخلصی غنیمتی است که هم زمان در چند ساحت مختلف فرهنگی به جدال با اسلام آمریکایی مشغولند. خب به نظر می آید در این فضا بهتر است به جای خط کشی بر فعالیت ها و دنبال اموال رفتن و گزارش نویسی ها و جوابیه دادن های مان به فکر تقویت فعالیت های این چنین باشیم و هر روز سعی کنیم اخلاص خودمان را در فعالیت ها محک بزنیم، و همان طور هم که در این مصاحبه مشخص شد در جهت معرفی بیشتر این محفل معنوی بوده و هستیم و نه درگیری هایی که مخصوص گزارش نویس ها و بولتن نگاران است. حقیقتا اگر کسی واقعیت های فرهنگی جامعه امروز را بداند و عمق فاجعه آمیز فرصت های از دست رفته را بشناسد و آگاه به گستره فعالیت های بایسته فرهنگی در شرایط موجود باشد هیچ گاه به چنین ورطه هایی نمی افتد.

در کنار همه این ها اصحاب رسانه نیز به نظر من مقصرند چون اگر توجه بهتری به اینگونه فعالیت ها داشته باشند و به جای استفاده از گزارش هایی که خب میزانی برای انطباق بر واقع بودن شان به دست نمی دهند خود به معرفی فعالیت های این چنینی بپردازند قطعا راه برای ایجاد چنین سوء تعبیرها و هدر رفت انگیزه ها و توان هایی باز نمی شود.

در انتها ضمن تشکر مجدد از سایت وزین کازرون نما، ذکر این حکایت را در انتها خالی از فایده نمی دانم: «حجت الاسلام والمسلمین قرائتی ضمن نقل خاطره ای درباره اخلاص می گوید: آیت الله میرزا جواد آقا تهرانی از علما درجه یک مشهد بودند، زمان طاغوت از من دعوت کردند که برای تدریس روش کلاس داری به مشهد بروم و طلبه های مشهد را آموزش دهم.

من خانه قم را دادم و برای یک سال خانه ای در مشهد اجاره کردم. یک عهدی با امام رضا بستم که یک سال هرگونه کلاس درسی شامل حوزه، دانشگاه و دبیرستان در مشهد داشته باشم و هیچ حقوق و تشکری نمی خواهم، در عوض شما از خدا بخواه من آخوند مخلص بشوم.

بعد از سه چهار ماه سر کلاس طلبه ها بودم و هنگام خروج به علت اینکه کلاس شلوغ بود، یکی از طلبه ها مرا دید و جلو تر از من خارج شد، من دوست داشتم که احتراما به من تعارف کند. در همین لحظه متاثر شدم که بر عهد خود نبودم و فهمیدم که طبق آیه های سوره ی انسان اخلاص نداشتم.

رفتم و گوشه ای از مسجد نشستم و سپس نزد آیت الله تهرانی رفتم و گفتم که یادتان هست که به گفته ی شما به اینجا آمدم، چند ماه نیز تدریس کردم و هیچ حقوقی هم نگرفتم؛ اما امروز یک دسته گل به آب دادم. نه پول گرفتم و نه آخرت دارم، ایشان پرسیدند چرا، گفتم چون هنگام خروج دیدم به من تعارف نشد یه جوری شدم.

ایشان بعد از این داستان شدیدا گریه می کردند و فریاد می کشیدند و من هم ناراحت بودم که چه شده است و از ایشان می خواستم که گریه نکند. ولی آنچنان گریه شدید شده بود که اشک از محاسن ایشان می چکید.

گریه که تمام شد به من گفتند: برو به حرم و از امام رضا(ع) تشکر کن که وسط عمرت فهمیدی که مخلص نیستی من امروز که ۸۰ سال دارم، می گویم که دم درب باید به من تعارف کنند.

- ما هم از شما به خاطر پاسخگویی به پرش هایمان سپاسگزاریم.

مهدی صنعتی
۰۵ شهریور ۹۵ ، ۱۱:۱۱ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

قرآن

مهدی صنعتی
۲۰ مرداد ۹۵ ، ۰۵:۰۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲ نظر

مدت هاست رهبر عزیز و فرزانه کشورمان در ادامه تلاش شان جهت احیای گفتمانی کشور و زدودن آثار اقدامات ناشایست دیگران در آکنده سازی فضای جامعه اسلامی از گفتمان های بدلی، به تعیین و امتیاز بخشی سره از ناسره پرداخته، به صورت ویژه بر گفتمان " انقلابی بودن و انقلابی ماندن" نظام اسلامی، نهادها، مسوولین، مردم عزیز، جوانان و بالاخص حوزه های علمیه تاکید دارند تا جایی که در مورد اخیر فرمودند: " اگر بخواهیم نظام اسلامی انقلابی بماند، اسلامی بماند، حوزه‌ی قم باید انقلابی بماند" و از این راه، زیست مطلوب فردی-اجتماعی اقشار مختلف مردم به ویژه طلاب و روحانیون را مشخص نمودند.

روی کرد و گفتمان جدید معظم له اما، الزامات رفتاری متعددی در ساحت های مختلف را در پی خواهد داشت که لازم است به بحث و کنکاش گذاشته و به عنوان مثال شاخصه های مختلف و دقیق این "زیست انقلابی" روشن گردد تا از یک سو چارچوب های گفتمان مورد نظر شناخته شده و وظایف دلدادگان به انقلاب در این آزمون جدید شناخته شود و هم از سوی دیگر از اتخاذ رویکردهای نادرست با عنوان انقلابی گری و انقلابی بودن جلوگیری به عمل آید.

نگارنده، به عنوان مخاطب عام "انقلابی بودن" و خاص "طلبه انقلابی" و برای شناخت دامنه ی وظایف خود در تحقق فرامین مقام معظم رهبری (مدظله) پس از مراجعه به آرشیو سخنان مقام معظم رهبری – که بی شک بهترین میزان برای ارزیابی شاخصه های گفتمان مذکور می باشند- و بررسی کلیدواژه انقلابی، به نتایجی دست یافت؛ معظم له در فاصله سال های 1368 تا 1395 موارد زیر را از جمله ویژگی های تفکر ایران انقلابی و ایرانی مسلمان انقلابی دانسته اند:

" تدین و پای بندی به ظواهر دینی و اخلاقی،

تعمیق اعتقاد و ایمان و پای بندی به اصول اسلامی،

اعتقاد به ظهور حضرت حجت و لوازم آن،

تلاش در جهت شناساندن توانایی ها و توانمندی های نظام فکری اسلام و تفکر انقلابی،

مومن به فرهنگ اسلامی،

صداقت و جدیت،

بصیرت و روشن بینی،

داشتن روحیه مطالبه گری،

خوش بینی و خوش روحیه گی،

عدم بی خیالی و سهل اندیشی در مسایل،

دارا بودن روحیه خدمت گزاری و آمادگی ورود در میدان های دشوار،

رعایت قوانین و مقررات،

عدالت طلبی عملی و نه شعاری،

دوربودن از نفع طلبی، فساد، تبعیض و رفیق بازی،

دارابودن روحیه تلاش و کار،

داشتن خودباوری،

استقلال فکری سیاسی و اقتصادی،

برخورداری از بیان منطقی قوی و مستحکم،

آزاد اندیشی و باور به لزوم آن،

آمیختن دانش اندوزی با اندیشه ورزی و این دو را با پرهیزگاری و پاکدامنی،

دفاع از حیثیت انقلاب و اسلام و جلوگیری از صدمه زدن به آن،

نفی ظلم استکبار و استبداد،

جرات و هویت انقلابی و اقدام بر اساس خودباوری،

اعتقاد به مبانی نظام جمهوری اسلامی و حرکت بر اساس آن،

قراردادن مبانی انقلاب به عنوان اصول زندگی فردی،

تلاش در جهت گسترش و روزآمد کردن پایه های فکری و نظری نظام جمهوری اسلامی،

تلاش در جهت گفتمان سازی مبانی انقلاب و عدم وام گیری از واژه های بیگانه در واژه سازی های گفتمانی،

باور به عزت ملی و اسلامی،

حرکت در جهت رشد علمی،

ابتکار و نوآوری در جهت تعالی کشور،

قاطعیت در برابر دست اندازی، تجاوز و خدشه دار کردن استقلال ملی،

فهم درست از موقعیت و علاقه مند به آینده کشور،

اذعان به قدرتمندی و تاثیرگذاری ایران در جهان،

استغناء از تکیه زدن و آویزان قدرت ها بودن و پاسداری از انقلاب،

تلاش در جهت ایجاد اقتصاد قوی و مقاوم و عمران و آبادانی سراسر کشور،

جلوگیری از اختلاف و دودستگی و عمل بر اساس وحدت کلمه،

تلاش در جهت تقویت دولت برای پیشرفت هدف ها و برنامه های اقتصادی مسوولان

تربیت جوانان انقلابی" 

بی شک شاقول موجود، جهت ارزیابی میزان انقلابی بودن و رصد کاستی ها و افزودن آن ها به داشته های انقلابی خودمان بهترین معیار در روند رو به رشد انقلابی گری و حفظ شاخص های انقلابی مان خواهد بود و بر ما روشن خواهد کرد تا چه میزان در دایره انقلابیون هستیم و به چه میزان شاخصه ها و آداب انقلابی بودن را زیر پا گذاشته و از انقلابی ماندن دور گشته ایم.

پر واضح است که در این مسیر، آن چه عاری از هرگونه فایده ای است برگزاری نشست ها و میزگردها با عناوین متعدد و با انگیزه انقلابی کردن حوزه ، دانشگاه و یا هر نهاد دیگر از طریق آن هاست. چه آنکه کوتاه ترین راه در دست یابی به مطلوب، نگاه به خود است و قدم بر داشتن در مسیر شاخصه های موجود و مشخص شده از جانب رهبر معظم انقلاب.

 

پ.ن:

1. این مواردی که به عنوان شاخصه های انقلابی بودن بیان شد نتیجه جست و جوی حقیر است و ممکن است شاخصه های دیگری نیز موجود باشد که نگاه نگارنده مغفول مانده باشد. 

2. بیانات معظم له صریح است و نیاز به تاویل و تقدیر و ... ندارد. کاش فقط به منویات شان عمل کنیم. 

مهدی صنعتی
۲۸ فروردين ۹۵ ، ۱۸:۰۱ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۵ نظر

-        احتمالا شنیده اید این جمله معروف را که «احساس ناامنی از خود ناامنی خطرناک تر است»؛ من که به نظرم این جمله، یکی از اون حکیمانه ترین جملاتی است که تا حالا مطرح شده است. به این خاطر که سرمنشا نا امنی که مقوله ای از جنس احساس است را به خوبی بیان کرده است. همه هم تا این جمله را می شنود با اندک تصوری، تصدیق کرده و تاییدش می کنند. فکر کنم شما هم از آن دسته باشید.

-         حالا یک سوال دارم. به نظر شما محبت نسبت به افراد پس از احساس امنیت از جانب آن ها در انسان ها شکل می گیرد و یا آن که ابتدا ما به کسی علاقه پیدا می کنیم و بعد در کنارش امنیت می یابیم. یعنی در واقع امنیت، محبت آفرین است یا محبت، امنیت آفرین؟

-         من به نظرم می آید که این امنیت است که محبت آفرین است. شما اگر مثال های نقد فراوانی را که در اطراف مان از روابط عاشقانه و سوزناکی که تبدیل به طلاق و جدایی گردیده است را مشاهده کنید می بینید ریشه یابی این اتفاقات احساس ناامنی در کنار فرد مورد نظر است. در واقع آرامش و امنیت خیال است که محبت را روز افزون می کند و عدم امنیت و ناآرامی است که محبت ها را کم تر کرده است.

یا مثلا ما نسبت به افرادی که نمی شناسیم، غالبا محبتی نداریم در حالی که در صورت شناخت و ایجاد عوامل امنیت آفرین، محبت و علاقه ایجاد شده و وابستگی ها هم بیشتر می شوند.

علاوه بر این، امنیت اعتماد آفرین هم هست. یعنی من وقتی به کسی اعتماد می کنم که نسبت به او احساس امنیت کنم و خیالم از بابت او در زمینه ای که به او اعتماد کرده ام راحت باشد و امن. یا دروغ گویی بد است چون نمی توان به فرد دروغ گو اعتماد کرد و نسبت به قضاوت و اخبار او امنیت خاطر داشت و بر اساس آن دست به انتخاب زد و یا دیدگاه خود را با گفته های او تنظیم نمود. اساسا من سراغ ندارم که به صورت طبیعی کسی پیدا شود که فرد دروغ گو و یا غیر قابل اعتماد و غیر قابل اتکا را دوست داشته باشد واگر مجبور نباشد بتواند او را تحمل کند. من که خودم این طور هستم.

-         در روایات ما به صورت گسترده ای نهی شده است از همه این رفتارهای ناپسند. مثلا همین که می فرمایند: «لا دین لمن لا عهد له»، «لا دین لمن لا صبر له» و ... این برای این است که امنیت خاطر و آرامش روانی در جامعه اسلامی حاکم باشد. مسلمان ها به هم اعتماد کنند و در آخر همدیگر را دوست داشته باشند. تصور کنید در جامعه ای که بدعهدی، بی صبری، دروغ گویی، گناه­کاری و... شیوع داشته باشد نگاه افراد به همدیگر چگونه است و چه احساسی به همدیگر دارند؟ در مقابل تصور کنید آن چه اسلام در ترسیم آرمان شهر دینی بیان می کند که جامعه ای لبریز از فضایل و سجایای اخلاقی است و به قول معروف همان طور که بر اساس «مفاتیح الجنان» رابطه خود را با خدا اصلاح می کنند، بر اساس «مفاتیح الحیاه» رابطه شان را با جهانیان و نظام هستی اصلاح می کنند. تصور چنین فضای امن و آرامی چقدر محبت افرین و بهجت افزاست.

-         حقیقتا باور من این است که مهم ترین کلید تنظیم روابط اجتماعی در دیدگاه های اسلام، محبت و دلسوزی در جهت تکامل انسان هاست. یعنی این که افراد همدیگر را دوست داشته باشند و در جهت رشد و تکامل همدیگر مساعدت کنند. رمز و عمق دستور به امر به معروف و نهی از منکر هم – که فراغی بیشتر برای بحث در این باره می طلبد - همین است. پس بیاییم امن و امان و امنیت آفرین برای دیگران داشته باشیم تا محبت و علاقه بین مان زیادتر شود و  زندگی، خانواده و جامعه بهتری داشته باشیم. 

مهدی صنعتی
۱۰ بهمن ۹۴ ، ۲۳:۵۴ موافقین ۷ مخالفین ۰ ۱۳ نظر

-         حتما شما هم این روایت رو که توصیه به سرکشی به اهل قبور کرده اند رو شنیده اید. اینی که حضور در آرامستان ها همراه با  تفکر و تدبر در حقیقت مرگ رو برای ما مفید دونستن. اساسا تفکر و تعقل امری بسیار ممدوح و مورد قبول اسلام است و بسیار به این کار سفارش شده و مورد تاکید ائمه ما هم هست و خودشان در معارف دینی نگاهی ژرف نگرانه داشته اند.

-         بیمارستان­ها و درمان­گاه ها به واسطه رنگ و عطری که از مرگ گرفته­اند و موسیقی متنی که از ناله و جیغ و شیون دارند به نظرم بی­شباهت به آرامستان­ها نیست. یعنی افرادی که اقلا چند ساعتی رو به صورت مداوم توی بیمارستان به دلیل بیماری و یا همراهی با یک بیمار، می­گذرانند فضای تاملات و تفکرات­شان خیلی نزدیک و در بسیاری از موارد مطابق با هم است.

-         در همین مکان هاست که آدم با حقیقت افراد آگاه می شود. گاهی ظواهر خیابان ها و معابر شهرهای مان، ما رو با این سوال روبرو می کند که چرا مردم از دین روی گردانند؟ چرا ظواهر شرعی رو رها کردند و بهش پای بند نیستن؟ از یه طرف هم وقتی مناسبت هایی می شود یا موعد تشییع شهیدی می شود یا ایام استغفار و توبه هست می بینیم که چه دل بی تابی دارن همین آدمایی که تا دیروز دغدغه فرار از دین شون رو داشتیم. بعد سوال جدیدی پیش میاد که خب چرا؟

-         واقعیتش من وضعیت فعلی را محصول کار مشترک خانواده ها ، نظام آموزشی و روحانیت میدونم. اونم چون هر کدوم وظایفی که دارند رو به خوبی انجام نمی دهند. اما امیدم هم خیلی زیاد است. واقعا خدا دل ها و اعماق وجود بندگانش را برای خودش قرار داده است و مردما رو از همون حس معنوی شون حفظ می کنه. کافیه خیلی از کارایی که بی توجه بودیم و افراد، خانواده ها و روحانیت اصیل به اونا توجه داشتند رو دوباره احیاء کنیم.

-         امید هست. خیلی هم هست. فقط باید خوب دید و بهتر اقدام نمود.

 

پ.ن:

-         یکی از اون کارایی که خوبه تو برنامه مون داشته باشیم مراجعه به روایات و بهره مندی از نورانیت موجود در آن هاست. خب قطعا آدم ها به اندازه علم و تخصص شان در علوم دینی می توانند برداشت از روایات کنند و نباید فکر کنیم که هرکس مجاز هست که از این دسته از معارف اسلامی هرجوری خواست برداشت کنه. بالاخره در روایات هستند دسته ای که با دسته ای دیگر از روایات متعارضند و نیاز به مرجحات و البته شناخت و دانش حدیث دارد. 

مهدی صنعتی
۰۴ بهمن ۹۴ ، ۱۳:۲۶ موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۱ نظر

جمعه ای که گذشت برای انجام چند کار و البته شرکت در دو مراسم به شهرمان کازرون رفتم.

مراسم ها یکی محفل معنوی یا مهدی است که هر جمعه به یاد یک شهید در گلزار شهدای بهشت زهرای کازرون به همت هیات فاطمیون از سال 1390 شروع شده و الآن در بالندگی به سر می برد و دیگیری مراسم سوم وهفتم مادر شهیدان خسروی...

خانم "حاجیه بی بی طالبی"همسر جانباز دفاع مقدس می باشد که علاوه بر تقدیم دو شهید، دارای دو فرزند جانباز نیز می باشد و داماد ایشان نیز (شهید ابراهیم باقری) به فیض شهادت نائل آمده است. عزیزی می گفت که خودشان تعریف کرده اند که در زمان برقراری برخی از عملیات ها چون کسی نبود و همه مردان خانواده در میدان رزم بوده اند ایشان پوتینی را پشت درب حیاط خانه شان می گذاشته اند تا کسی فکر نکند خانه شان از وجود سرپرست خالی است.

دیروز داشتم حسرت می خوردم از این کوتاهی دیگران و ما که در ضبط و ثبت رشادت های این شیر زن صبور، قصور کرده ایم. دعا کنید تکرار نشود.

 

پ.ن:

- دارم به این فکر می کنم که کم شدن سایه پدران و مادران شهدا از سر این ملک و ملت چه توفیقاتی را که از مردم مان سلب نمی کند.

- شنیدم تعداد قابل توجهی از هم شهریان ما در سوریه به سر می برند و در حال دفاع از حرم حضرت زینب هستند. برای سلامتی و پیروزی این رزمندگان و دیگر مدافعان حرم دعا کنیم..

مهدی صنعتی
۲۷ دی ۹۴ ، ۱۱:۲۵ موافقین ۵ مخالفین ۰ ۱۰ نظر

من مدتهاست که خیلی دلم نمی خواد به وقایع روز بپردازم و در مباحثات کوچه بازاری ای که حول اقدامات مجریان کشور هست شرکت کنم، چون به یقین خیلی از آنها و بیانات طرف های درگیر رو دارای اشکال تصوری می دونم. یعنی اینکه غالب مباحثات سیاسی از حدود 10 سال پیش تا حالا بر اساس دروغ هایی صورت گرفته که یه وقتی آدم می بینه که به واسطه یه اطلاعات غلط، من گناه چه آدمایی رو شستم و تا مدتها باید درگیر استغفار و توبه باشه.

ماجرای دیشب اما نتونست منو آروم بذاره و واقعا نتونستم اقدام دولت عربستان رو تحسین نکنم.

تعجب نداره...

بله، درست شنیدید... من کار دولت عربستان رو مبنی بر قطع رابطه دیپلماتیک با ایران کار قابل تحسینی در عرف دیپلماسی می دونم.

یعنی در واقع ما هم بودیم باید همین کار رو می کردیم. یعنی ما  هم در هر شرایطی از حقوق دیپلماسی خودمون دفاع کنیم و و با هر اهرمی حتی قطع رابطه دیپلماتیک از شهروندامون و عزت مون و قدرت مون دفاع کنیم.

اصلا خیلی وقت پیش باید این اتفاق می افتاد ولی خب دولت عزیز ما این جوری دوست نداشت.

راستش رو بخواید این موضع انفعال و ضعفی که الآن ایجاد شده رو دولت محترم مان با دستای خودش برای این کشور عزیز ایجاد کرد.

فکر نمی کنم که کسی این ماجراهای اخیر رو یادش رفته باشد.

ماجرای فرودگاه جده...

ماجرای زیرگرفتن اون ایرانی توسط اون آل سعودی مست...

ماجرای شهادت اون همه حاجی توی منا...

انصاف این است که عملکرد دولت محترم اصلا عملکرد عزت مندانه ای در این جریان نبود

یک وقت فکر نکنید که من فقط قطع روابط دیپلماتیک رو عمل عزت مندانه می دونم ولی همه هم اینو می دونیم که مثلا در جریان حادثه منا اگر موضع قاطع رهبری عزیزمون نبود هیچ توجهی به تلاش های دیپلماتیک ایران نمی شد.

واقعا نمی دونم که چطور میشه که توی مثل چنین مسایلی دولت تدبیر و امید عزیز ما به این فکر نمی کنه که باید یک اقدام درخور کنه ولی دولت آل سعود بلافاصله برخورد محکمی رو مبنی بر عدم دخالت در مسایل داخلی – قاعدتا استدلال اونا اینه – و تجاوز به سفارت شون از طرف ایران انجام دادن. در هر حال بد نیست که دوستان دیپلماسی مون یه چند واحدی هم این جور اقدامات رو مطالعه کنن.

یادمه تو یه سریال طرف می گفت: " تو جیب ما رو نزن نمیخواد به ما چیزی قرض بدی!"

حالا شده حکایت ما، آقا بی خیال! لطف کن و احترام رو به پاسپورت ایرانی بر نگردون! میشه؟

 

پ.ن:

- مقام معظم رهبری: دست انتقام الهی گریبان آل سعود را خواهد گرفت

- اقداماتی که در مورد سفارت عربستان در مشهد و تهران صورت گرفت رو شدیدا محکوم می کنم. این اقداماتخودسر که در آخرین مورد مورد نهی رهبری هم واقع شده بود رو اگه به صورت جدی باهاشون برخورد نشه معلوم نیست چه اتفاقی در آینده خواهد افتاد.

- دوستی می گفت که الآن بهترین وقت برای حمایت علنی و نقش آفرینی جدی ایران در مساله یمن هست. حرف خوبیه به نظرم.

مهدی صنعتی
۱۴ دی ۹۴ ، ۱۳:۲۰ موافقین ۵ مخالفین ۰ ۱۳ نظر

از همین حالا دوستان سینه چاک، حلوای "نفوذ" را بار گذاشته اند. 

صاحبان عزا هم :

"شبیخون فرهنگی"

"عدالت طلبی"

"کرسی های آزاد اندیشی"

" تمدن اسلامی"

"این عمار"

"فتنه"

"مدیریت جهادی"

"سبک زندگی اسلامی"

و فامیل های وابسته هستند...

 

مهدی صنعتی
۱۰ دی ۹۴ ، ۰۰:۴۶ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۵ نظر

مدت هاست دستم دیگر به نوشتن مشغله های ذهنی اش نمی رود. یعنی نه این که نباشد، فکر می کنم جراتش کمی کم شده است. محترمانه اش این است که محتاط شده است و به کوچک ترین شکی در نوشتن، خطی می کشد به همه ی کلمه کلمه ی حرف هایم و بی خیالی می گوید و خلاص. گاهی از شدت غمباد این حال و روز، تصویری که از خودم در ذهن دارم شبیه این کاریکاتورهایی است که از فلاسفه می کشند که گله های گنده و بادکرده ای دارند با این تفاوت که آن ها از گفتن و اندیشیدن است و من از اندیشیدن و نگفتن. یادم می آید روزگاری بهانه ای نداشتم برای نوشتن و بلکه باید ساعت ها با خودم کلنجار می رفتم تا ننویسم؛ روزگاری که در مثل چنین روز و شبی همدیگر را دعوت به پنج اعتراف می کردیم و فضای باز اندیشه ها در کوچه باغ های خانه های مجازی مان نشاط آفرین بود، ولی حالا به عکس است.

مهدی صنعتی
۳۰ آذر ۹۴ ، ۱۲:۲۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۷ نظر