من مدتهاست که خیلی دلم نمی خواد به وقایع روز بپردازم و در مباحثات کوچه بازاری ای که حول اقدامات مجریان کشور هست شرکت کنم، چون به یقین خیلی از آنها و بیانات طرف های درگیر رو دارای اشکال تصوری می دونم. یعنی اینکه غالب مباحثات سیاسی از حدود 10 سال پیش تا حالا بر اساس دروغ هایی صورت گرفته که یه وقتی آدم می بینه که به واسطه یه اطلاعات غلط، من گناه چه آدمایی رو شستم و تا مدتها باید درگیر استغفار و توبه باشه.
ماجرای دیشب اما نتونست منو آروم بذاره و واقعا نتونستم اقدام دولت عربستان رو تحسین نکنم.
تعجب نداره...
بله، درست شنیدید... من کار دولت عربستان رو مبنی بر قطع رابطه دیپلماتیک با ایران کار قابل تحسینی در عرف دیپلماسی می دونم.
یعنی در واقع ما هم بودیم باید همین کار رو می کردیم. یعنی ما هم در هر شرایطی از حقوق دیپلماسی خودمون دفاع کنیم و و با هر اهرمی حتی قطع رابطه دیپلماتیک از شهروندامون و عزت مون و قدرت مون دفاع کنیم.
اصلا خیلی وقت پیش باید این اتفاق می افتاد ولی خب دولت عزیز ما این جوری دوست نداشت.
راستش رو بخواید این موضع انفعال و ضعفی که الآن ایجاد شده رو دولت محترم مان با دستای خودش برای این کشور عزیز ایجاد کرد.
فکر نمی کنم که کسی این ماجراهای اخیر رو یادش رفته باشد.
ماجرای فرودگاه جده...
ماجرای زیرگرفتن اون ایرانی توسط اون آل سعودی مست...
ماجرای شهادت اون همه حاجی توی منا...
انصاف این است که عملکرد دولت محترم اصلا عملکرد عزت مندانه ای در این جریان نبود
یک وقت فکر نکنید که من فقط قطع روابط دیپلماتیک رو عمل عزت مندانه می دونم ولی همه هم اینو می دونیم که مثلا در جریان حادثه منا اگر موضع قاطع رهبری عزیزمون نبود هیچ توجهی به تلاش های دیپلماتیک ایران نمی شد.
واقعا نمی دونم که چطور میشه که توی مثل چنین مسایلی دولت تدبیر و امید عزیز ما به این فکر نمی کنه که باید یک اقدام درخور کنه ولی دولت آل سعود بلافاصله برخورد محکمی رو مبنی بر عدم دخالت در مسایل داخلی – قاعدتا استدلال اونا اینه – و تجاوز به سفارت شون از طرف ایران انجام دادن. در هر حال بد نیست که دوستان دیپلماسی مون یه چند واحدی هم این جور اقدامات رو مطالعه کنن.
یادمه تو یه سریال طرف می گفت: " تو جیب ما رو نزن نمیخواد به ما چیزی قرض بدی!"
حالا شده حکایت ما، آقا بی خیال! لطف کن و احترام رو به پاسپورت ایرانی بر نگردون! میشه؟
پ.ن:
- مقام معظم رهبری: دست انتقام الهی گریبان آل سعود را خواهد گرفت
- اقداماتی که در مورد سفارت عربستان در مشهد و تهران صورت گرفت رو شدیدا محکوم می کنم. این اقداماتخودسر که در آخرین مورد مورد نهی رهبری هم واقع شده بود رو اگه به صورت جدی باهاشون برخورد نشه معلوم نیست چه اتفاقی در آینده خواهد افتاد.
- دوستی می گفت که الآن بهترین وقت برای حمایت علنی و نقش آفرینی جدی ایران در مساله یمن هست. حرف خوبیه به نظرم.
از همین حالا دوستان سینه چاک، حلوای "نفوذ" را بار گذاشته اند.
صاحبان عزا هم :
"شبیخون فرهنگی"
"عدالت طلبی"
"کرسی های آزاد اندیشی"
" تمدن اسلامی"
"این عمار"
"فتنه"
"مدیریت جهادی"
"سبک زندگی اسلامی"
و فامیل های وابسته هستند...
مدت هاست دستم دیگر به نوشتن مشغله های ذهنی اش نمی رود. یعنی نه این که نباشد، فکر می کنم جراتش کمی کم شده است. محترمانه اش این است که محتاط شده است و به کوچک ترین شکی در نوشتن، خطی می کشد به همه ی کلمه کلمه ی حرف هایم و بی خیالی می گوید و خلاص. گاهی از شدت غمباد این حال و روز، تصویری که از خودم در ذهن دارم شبیه این کاریکاتورهایی است که از فلاسفه می کشند که گله های گنده و بادکرده ای دارند با این تفاوت که آن ها از گفتن و اندیشیدن است و من از اندیشیدن و نگفتن. یادم می آید روزگاری بهانه ای نداشتم برای نوشتن و بلکه باید ساعت ها با خودم کلنجار می رفتم تا ننویسم؛ روزگاری که در مثل چنین روز و شبی همدیگر را دعوت به پنج اعتراف می کردیم و فضای باز اندیشه ها در کوچه باغ های خانه های مجازی مان نشاط آفرین بود، ولی حالا به عکس است.
رویش، گاهنامه علمی فرهنگی اطلاع رسانی مدرسه علمیه نخبگان یک منتشر شد. این گاهنامه در 8 صفحه و در تیراژ 500 نسخه، با مطالبی از مسوولین و طلاب این مدرسه منتشر گردیده است.حجت الاسلام مهدی صنعتی معاون تهذیب مدرسه نخبگان یک در این رابطه گفت: این گاهنامه با هدف اطلاعرسانی از فعالیت های مدرسه علمیه نخبگان یک و پوشش رویکرد روحانیت در رابطه با موضوعات و مسایل فرهنگی- اجتماعی استان فارس راه اندازی گردیده است.
چندی پیش و به رسم هرساله، آیین نامه جدید آموزشی مدارس علمیه برادران کشور به مدیران مدارس ابلاغ و طی آن مسیر حرکت مدارس علمیه در سال پیش رو روشن گردید. از جمله ویزگی های این آیین نامه در مقایسه با گذشته، توجه و نگاه جدیدی است که به جایگاه پژوهش در مدارس مقدمات شده است؛ در تبصره دوم از بند سی ام فصل چهارم این آیین نامه این گونه آمده است: " در پایه های 3 تا 6 در هر نیم سال تحصیلی در یک درس اصلی تمام 5 نمره – فعالیت کلاسی- به انجام پژوهش در آن درس اختصاص می یابد". بی شک اقدام و تلاش معاونت پژوهش در جای گذاری این تبصره در آیین نامه آموزشی مدارس علمیه کشور قابل تقدیر است لکن نگاهی به آسیب های احتمالی و شرایط موجود حوزه های علمیه در کنار ارزیابی تلاش هایی با چنین رویکردهایی خالی از فایده نبوده و در پیرایش مسیر، کمک شایانی خواهد کرد.
بعد از 3 سال کار پژوهشی در مدارس مختلف شیراز توانستیم با همکاری و هم یاری دوستان و همراهان نشریه ای علمی برخوردار از استانداردهای نگارش مقالات علمی منتشر کنیم. البته انتشار نشریات پژوهشی سال هاست که در حوزه شروع شده است و مقالات و تولید علم های فراوانی از این طریق ایجاد گردیده است لکن حوزه علمیه فارس -با وجود تلاش های نافرجام- از این امر بی بهره بوده است. امیدوارم که این فصل نامه منحصر به مقالات طلاب مدرسه علمیه نخبگان یک شیراز نباشد و روز به روز بر غنای مطالب و تنوع نویسندگان افزوده شود و نشریه ای باشد برای نمایش توان مندی های علمی و پژوهشی طلاب مدارس علمیه فارس.
شناخت ساختارها و بایسته ها و نبایسته های حوزه، آنگاه که ضمیمه به اندک تاملی در مفهوم، کارکرد و غایت پژوهش میگردد این نکته را روشن میسازد که مسیر علمی سربازان امام زمان ارواحنا لتراب مقدمه الفداء از ابتدا نوعی یگانگی با پژوهش داشته و دستیابی به اجتهاد پویا و روزآمد را بر محور نقد علمی و تولید علم قرار داده و آن را از امتیازات و افتخارات خود دانسته است؛ ویژگی منحصر به فردی که طلاب در هر کارکردی از روحانیت، جهت توفیق و انجام وظیفه مطلوب، نیازمند تبحر، ممارست و افزایش توانمندی روزانه در این وادی اند. با این اوصاف، نظام آموزشی حوزه آیا توانسته است راه کارهای مناسبی را جهت رسیدن میوه ی کال علم اندوزی به کمال خود - که تولید علم است - در مقابل طلاب علوم دینی قرار دهد و آنان را مجهز به تفکر نقدی و شیوه های آزاداندیشی کند تا بتوانند طعم شیرین تلاش علمی خود را بچشند؟ به بیان دیگر آیا برنامه ریزان، یگانگی پژوهش و علم آموزی حوزوی را به درستی درک کرده اند و آن را بر جای خویش نشانده اند؟ برای پاسخ به این قبیل سوالات، نیم نگاهی به وضعیت آموزشی- پژوهشی در حوزه های علمیه ضروری است.
سخن گفتن از فردی که بسیاری از لحظات زندگی ات به حضورش آغشته بوده است و تاثیرات وجودش را هنوز هم در مراوداتت احساس می کنی سهل ممتنع است؛ از آن جهت که قابل حس است سهل و از آن رو که شاید حق مطلبش را نمی شود به تمامه ادا نمود ممتنع.
سخن گفتن از حاج عبدالحسین محمدپور اما، سخن گفتن از اخلاص، تهجد و شب زنده داری و انفاق و دست گیری است، اکرام سنت دیرپا و البته رو به زوال ریش سفیدی است، تعظیم در مقابل مردانگی و ایستادگی در راه آرمان هاست، بزرگ داشتن مقام نمازگزاران است و انجام وظیفه ای نسبت به مقام شامخ پدران شهدا که آسمانی ترین پدرانند و در یک کلام سخن گفتن در ستایش نیک مردی است و در این راه سخت و بغض آلود ـ برای همچون منی ـ چه بیم که شاید در دل دیگران خطور کند که نانی را به آشنایانم قرض می دهم!!