هفته گذشته و به همراه طلاب طرح حفظ قرآن مدرسه علمیه مبارکه نخبگان یک شیراز و برای ایجاد انگیزه و شوق بیشتر جهت حفظ قرآن، سری به مدرسه شبانه روزی حفظ قرآن کریم امام حسن مجتبی(علیه السلام) وابسته به موسسه بیت الاحزان حضرت فاطمه الزهرا (سلام الله علیها) زدیم که در روستای لایت خرمی شهرستان استهبان برپاشده است. فضای مدرسه و تنفس در میان جمع حفاظ قرآن کریم که برای انجام این عمل شایسته، یک سال از زندگی خود را وقف کرده بودند و در انتها به افتخار حافظ قرآن بودن نائل می آمدند بسیار روح افزا و نشاط آفرین بود. دوستان طرح حفظ مدرسه خودمان نیز بسیار انگیزه گرفتند و حظ کافی را بردند بالاخص آنجا که توانایی همراهان و هم مسیران خود را در حفظ قرآن و تسلط آنان را بر آیات می دیدند.
1- چند روز پیش با یکی از دوستان که به واسطه حضور و فعالیت در نمایشگاه کوچه های بی نشان گرد و خاک ماتم و عزای بانوی دوعالم بر لباسش نشسته بود هم مسیر شدیم. پس از احوالپرسی و چک کردن برنامه ها و وضعیت نمایشگاه پرسیدم که این عید هم صله رحم را انجام داده است یا نه؟ گقت که به پدر و مادر خودش و خانمش سری زده است و البته خانه پدر زن دایی خانمش هم رفته اند و جای دیگری نرفته است و دیگر هم نخواهد رفت. برایم سوال بود که قاعدتا مکان های دیگری هم برای سر زدن باید باشد ولی چرا پدر زن دایی خانمش! نتوانستم سوال را با خودم حمل کنم و برای خلاصی از آن پرسیدم که حالا چرا آنجا؟ گفت که برادرِ زن دایی خانمش شهید خانواده است و اعضای خانواده رسمی دارند مبنی بر این که سال را با سر زدن به خانواده شهید آغاز می کنند.
به مناسبت مباحثه ای که میان دو تن از دوستان بر سر فیلمی بوجود آمد، متمایل به تماشای آن شدم. البته چون مباحثه آن دومحتوایی بود و همچنین من هم در نقد هنری سررشته ای نداشتم بیشتر به محتوای فیلم با تکیه بر گفتگوهای مطرح شده میان شخصیت ها و بالاخص دو شخصیت اصلی آن به بررسی این فیلم پرداختم. نتیجه اما برایم بسیار تحیرآور بود به نحوی که بحمدالله نتوانستم فیلم را به انتها برسانم. واقعا این که مسایل جنسی میان زن و شوهر!!! – البته مرادم سخن گفتن درباره آن است - امری طبیعی است برایم کاملا درک شدنی است و فرقی میان افراد در جهان بینی های مخلف وجود ندارد لکن این که جهان بینی افراد و محور زندگی انسان ها را این امر تشکیل دهد برایم باورنکردنی بود. این که همه افعال و مهرورزیدن ها و صحبت کردن ها همه و همه برای رسیدن به لذت جنسی باشد و خود این عطوفت داشتن اصالتی نداشته باشد برایم سنگین بود. نکته جالب اما این که شخصیت های فیلم را افرادی باصطلاح فرهیخته و نویسنده تشکیل می دادند که برای این نوع نگرش خود فلسفه هایی داشتند.
هفته گذشته مثل امروز اختتامیه ششمین اجلاسیه منطقه ای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم بود.اجلاسیه ای که بر اساس عمل به رهنمود رهبر معظم انقلاب مبنی بر ضرورت ارتباط جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با علمای بلاد در شیراز شکل گرفته بود و علما و فضلای استان های فارس، بوشهر و بندرعباس جهت شرکت در این اجلاس و بیان مشکلات روحانیت استان های خود و ارائه راه کارها به شیراز آمدند.
آن وقت ها که گاهی در چرایی عدم شجاعت و صداقت برخی از افراد برایم سوالی پیش می آمد برخی از دوستانم مرا به این نکته توجه می دادند که این امر بخاطر نان است!!! واضح تر آن که آن فرد مورد توقع بخاطر آن که ورود و خروج مالی زندگیش را بواسطه صداقتش مورد کم و زیاد شدن قرار ندهد مجبور است کاری کند که با آن صفات حمیده منافات دارد.
همان طور که می دانید عرصه فرهنگ - شهرستان در اندازه کوچکتر و استان و کشور در اندازهای وسیعتر – همواره تن رنجوری داشته است از افکار و برنامهریزیهایی متفاوت و بعضا متضاد؛ این مهم هم به واسطه برنامهریزان متفاوت و نوع مبانی فرهنگیشان و هم چنین میزان شناختشان از جامعه هدف برمیگشته است که همگی متاثر از عدم پیروی از الگو و خط سیر منظم و واحد در وادی مذکور است.
رسم بر این منوال بودهاست که همواره با تغییر دولتها و یا اتمام مسوولیت مسوولان فرهنگی و در مواردی بازنشستگی افرادی خاص، سکان هدایت نهادهای فرهنگی از فردی به دیگری سپرده میشده است و به واسطهی همین تغییرات، مناسبات فرهنگی هم متفاوت شدهاست و نهادهای رسمی و مسوول هم با دیدگاههای جدیدی به وادی سیاستگذاری و حمایت از فعالیتهای فرهنگی وارد میشدهاند.
با عرض سلام و تشکر از این که دعوت ما را پذیرفتید؛ لطفا خودتان را به صورت کامل معرفی کنید.
نادر منتظرالمهدی متولد 1346 در کازرون هستم که در حال حاضر به علت مصرف دارو و عارضه جنگ بیکار میباشم. مدت بیش از پنجاهماه در جبهههای دفاعمقدس حضور داشتهام. پنج بار مجروح و دارای 35درصد جانبازی میباشم. کلاس دوم راهنمایی را تمام کرده و در همان موقع بنا به فرمان امام خمینی (ره) به جبهههای دفاعمقدس اعزام گردیدم.
چطور شد که به فعالیتهای شهیدپژوهی وارد شدید؟
بعد از دفاع مقدس همیشه اگر در جائی متوجه میشدم در نوشته و یا خاطراتی که نقل میشود تناقضاتی وجود دارد، اگر خودم مطلع بودم از جانب خودم و در صورتی که دوستان مطلع بودند با مستندات کافی موضع گیری کرده و در آینده هم خواهم کرد. همیشه این مسئولیت را بر خود لازم می دانستم و اکنون که دوستان شهید شدهاند و ما بازمانده از قافلهایم باید تاریخ جنگ را به دور از سلیقه ای عمل کردن و با واقعیت گردآوری و مکتوب کنیم. مدتی هم که در کاروان های راهیان نور به عنوان روایتگری حضورداشتم فقط مستندات را بازگویی کردم؛ اعتقاد دارم که مدیون خون شهدا خواهیمبود اگر روایت جنگ را به نفع یا علیه کسی تحریفکنیم.
مهدی صنعتی: قرار مصاحبه را که گذاشتیم پیشنهادشان برای مکان مصاحبه به سبب امامت جماعت مسجد امامخمینی(ره) – آهنگران سابق- در زمان تهیه مصاحبه و البته نسبت فامیلی من، منزل شهیدان محمدپور بود. با دونفر از دوستان به آنجا رفتیم و با استقبال گرم پدر شهیدان عزیزمان که خود هم از انقلابیون بازار بود روبرو شدیم. آشنایی من با ایشان به سالها قبل و به واسطه حضورشان در مسجد موحد بود که بعدها به دلیل مجلس جشن سالانهشان در شب میلاد حضرت معصومه (سلامالله علیها) در قم و گردهمآیی طلاب کازرونی و البته همراهی با فعالیتهای شهیدپژوهی به سبب عضویت در هیات امنای موسسه تفحص سیره شهدا که فعالیت فرهنگی بزرگی توسط این موسسه در سطح کشور مدیریت میشود نزدیکتر شد و شاید به همین خاطر پیشنهادم را قبولکردند. ماحصل مصاحبهمان با آنکه با آنچه انتظار داشتم فاصلهداشت لکن حتی اگر تنها فایدهاش معرفی و شناساندن یکی از خیل عظیم ظرفیتهای فرزندان این شهر و دیار هم باشد کفایت میکند. امیدوارم مورد قبول شما واقع شود.
«سخن گفتن» از توانمندیها و ظرفیتهای بالقوه در فرهنگ و هنر پایداری کازرون بهاندازهای فراوانشده و وضوح آن آشکار گردیدهاست که داد سخن دادن از آن، چیزی به اطلاعات خوانندگان نمیافزاید و در این نکته هم که خاطرات برآمده از آن فرهنگ غنی، استعداد تولیدات فراوان و متنوع فرهنگی دارد نیز شکی باقی نمیگذارد.
آنچه تا کنون از تولیدات فرهنگی و به صورت خاصه در حوزه کتاب در این عرصه اتفاق افتادهاست از تعداد انگشتان یکدست فراتر نرفتهاست و به همین خاطر است که حتی تولید یک کتاب جدید هم مایه خوشحالی فراوان و امیدبخشی زایدالوصفی است. لکن اینکه چرا این اتفاق بهدرستی تا کنون نیفتادهاست دلایل فراوانی دارد که پرداختن به این دلایل علاوه بر آنکه از حوصله و موضوع این مقاله خارجاست چون اهتمام و عزم جدیای در این مورد – حتی در حد شنیدن راهکارهای فعالان این عرصه- وجود ندارد به آن نخواهیمپرداخت ولی سعی بر آن داریم تا بایستههایی مهم در تولید یک اثر فرهنگی در این حوزه را مورد بررسی قرار دهیم.
مذاکرات ژنو و معاهده برآمده از آن، این روزها بسیار محل مباحثات فروان شده است. و موافقان و مخالفان و منصفینی هم نسبت به این مذاکره به ارائه دیدگاه پرداخته اند که در توصیف حالات و احوال این گروه ها دوست عزیزم جناب آقای علی بابایی مطلب خوبی نگاشته اند که خواندنش خالی از لطف نیست.
خود تیم مذاکره کننده هم طبق تصریح جناب ظریف در مجلس شورای اسلامی معتقدند که " ادعا نداریم که امکان نتیجه بهتر در ژنو نبود" و " از نقد این رویداد هم استقبال میکنند"؛ حقیر هم در اجابت درخواست ظریف جناب آقای ظریف، مشارکتی ظریف خواهم داشت در این بحث و تقاضامندم اندکی وقت گذاشته و کلیپ زیر را مشاهده فرمایید: