اشراق

یادداشت های یک فرهنگ دوست

هنر
  • یا مرتضی علی (ع)
کتاب
  • “بوی خوش عطر” رونمایی شد
طبقه بندی موضوعی

۳۶ مطلب با موضوع «یادداشت ها :: فرهنگی :: نقد فرهنگی» ثبت شده است


 

چند وقتی است که صدا و سیما در پی تغییرات مدیریتی با رویکردی جدید در حوزه ی مصاحبه ، اقدام به برگزاری برنامه هایی نموده است که این قبیل تولیدات در دسته بندی برنامه های مصاحبه ای می بایست در دسته ی " تاک شو " ها و یا همان گفتگوهای مستقیم قرار بگیرند که البته لازمه ی آن به چالش کشیدن مخاطب و نفوذ به لایه های درونی فرد مذکور می باشد تا مخاطب برنامه ی تلویزیونی از پس تماشای آن با یافته ای جدید به انتظار برنامه ی دیگر آن باشد تا بر داشته هایش افزوده شود ولی در این مدت بجز برنامه ی شب شیشه ای و در مقطعی کوله پشتی سایر برنامه ها را باید همچون دو جنسیتی ها به حساب آورد که از یک سو ریشه در این دسته دارند و از سوی دیگر از محتوا تهی بوده اند .

البته توجه این نکته هم ضروری است که با توجه به تنوع مدعوین این قبیل برنامه ها از جامعه ی نخبگان کشور در وادی های گوناگون ، لازمه ی آن جامع علوم بودن مجری برنامه است و یا این که در کنار مجری گروه های تخصصی فراوانی حضور داشته باشند که او را از لحاظ نرم افزاری پشتیبانی نمایند که متاسفانه این قبیل برنامه ها در هیچ یک از دو فرض مذکور حضور ندارند و به اعتراف یکی از مجریان همان دو نمونه ی موفق از این تولیدات نهایت داشته های آنان مطالعه ی روزنامه ها و سایت ها آن هم نه در زمینه ی موارد تخصصی و به هنجار مصاحبه که در وادی موضوعات زرد و حاشیه ای افراد می باشد و لذاست که در این میان نیاز به  حضور برنامه هایی از این دست و البته با رویکردی تخصصی در صدا و سیما -  به دلیل گستره ی مخاطبین با تنوع فراوان علایق -  احساس می شود .

شبکه ی سوم سیما چند سالی است که در پیرامون  " تاریخ انقلاب اسلامی " دست به ساخت برنامه هایی از این نوع و با همان نگاه زده است که به موازات این برنامه ها ، از سایر شبکه ها نیز با بیرون کشیدن تصاویر تکان دهنده ، تعجب آور و  گاهی شیرین از آرشیو صدا و سیما به شور و باروری این نگاه افزوده است ولی با این همه هنوز تا نقطه ی آرمانی فاصله ای زیاد دارد  و به جرات می توان گفت که برنامه سازان مدتی است در این وادی درجا می زنند . نگاهی به برنامه ی " محرمانه " با سه مجری و سه تیپ - که سعی شده است در آن ، سوالات با تیپ های مجریان هماهنگ باشد -   که این روزها به صورت هر شب از شبکه ی مذکور پخش می شود و توجه به این واقعیت و نگاه صحیح که محرمانه  در امتداد " فوق العاده " - با مجری گری فرزاد حسنی-  قرار دارد ، بی شک هر بیننده ی منصفی را به این نتیجه می رساند که درون مایه و محتوا و نوع سوالات در یک جهت قرار دارد که آن " روایت گری و خاطره گویی صرف " از وقایع روزهای شور و قیام است و چه بسا برنامه ای چون فوق العاده که اولین گام این دسته تولیدات در این وادی بوده است در مواردی دارای بازخوردهایی به مراتب بهتر و متنوع تر از محرمانه بوده است و البته محرمانه نیز سعی نموده است بیش تر به حوزه ی زرد افراد و فعالیت ها و مراودات خصوصی آنان نزدیک شود  و در این میان آن چه ذهن مخاطب علاقه مند به حوزه ی " تاریخ انقلاب اسلامی " را با خود درگیر می سازد این سوال است که به واقع آیا اثر این گونه برنامه ها با وجود فعالیت های مفید ، مورد استفاده و تاریخ ساز " مرکز اسناد انقلاب اسلامی " به چه اندازه است و آیا این درجا زدن و تکرار مکررات برای عموم مردم مورد استفاده خواهد بود ؟ 

این ها همه در حالی است که از یک سو  تا کنون برنامه هایی در جهت جریان شناسی گروه ها و سازمان های انقلابی و یا فعال در عرصه ی مبارزه با نظام سلطنتی و استبدادی و مشخص نمودن جایگاه هر گروه در این انقلاب تاریخ ساز صورت نپذیرفته و از چهره ها و افراد فعال و دارای اطلاعات مهم و ذی قیمت در این وادی یا دعوت نشده است و یا این که در صورت دعوت در محاصره ای از سوالات بی ریشه و بدون پشتوانه ی مطالعاتی در حوزه ی مورد بحث چون "  شما از کی با امام آشنا شدید ، اولین چک انقلاب را کی گرفتید و یا این که آیا با همسرتان  هم در طول مبارزه آشنا شدید ؟ " و چندین و چند مورد از این قبیل سوالات که بیشتر در جنبه ی احساسی انقلاب که نقشی کمرنگ داشته و از سوی دیگر جنبه ی عقلانی و استدلالی مبارزه که نقشی اساسی را در این میان ایفا می نموده است سخنی به میان نمی آید و این در حالی است که بسیاری از این گروه ها به همین خاطر بوده است که از مسیر مبارزه منحرف گردیده و اسلحه به روی همرزمان خود گشودند و لذاست که یا اصلا افرادی از قبیل حجج الاسلام ری شهری ، رسول جعفریان و افرادی چون عزت شاهی ، خانم مرضیه دباغ و چندین چند نفر دیگر دعوت نمی شوند و یا در فرض حضور فردی چون"حجه الاسلام روح الله حسینیان " – رییس دفتر اسناد انقلاب اسلامی - بدون استفاده ای درست و به هنگام و مفید طی یک جلسه به انتها می رسد و در مقابل فردی که سال هاست در عرصه ی فرهنگی خبری از او نیست به یک باره خود را حتی بالاتر از امام و بسیاری دیگر از مبارزان اصلی انقلاب معرفی نموده و حتی فعالیت فرهنگی خود را از نهضت فرهنگی علامه ی طباطبایی و شهید مطهری اصیل تر و اثرگذار تر می داند  و مصاحبه با او چندین جلسه به درازا می انجامد  و در کنار آن به سبب واگویی خاطرات که خالی از تحلیل هایی است که چرایی انحرافات برخی از گروه های مبارز را می نمایاند به یک باره صداوسیما مامن و ملجا و مکانی برای تطهیر منحرفین از راه راستین ملت می شود و این گونه است که شخصیت های اصیل در ذهن مخاطبین عوام به دلیل برخورد با افرادی که نماز شبشان ترک نمی شده و یا اویی که فعالیت هایش سبب ساز ورود دین به دانشگاه ها شد ، تقبیح شده و انگ اغراض شخصی و سیاسی را دریافت می نمایند در حالی که واقعیت را چیز دیگری است و امری جداگانه . 

به واقع آیا برای آشنایی با جریان شناسی گروه های سیاسی – مذهبی کشور ما این قدر فقیر است که نهایت تلاشش خاطره گویی صرف باشد . بی شک برنامه سازان در این مدت نهایت تلاشی را که برای خود متصور می دانسته اند آشنایی مردم با روابط خصوصی افراد بوده است و لذاست که" محرمانه " ها را جستجو می کنند و این در حالی است که هنوز واقعیت ها و حقیقت ها را هنوز بسیاری نمی داند و لزوم بیان حقیقت ها و چرایی بوجود آورنده ی این حقیقت های تلخ از سوی افراد خبره در این وادی و جهت گیری رسانه ها به این سو احساس می شود . در واقع آنان که در صدد تاریخ نگاری بدون تحریف می باشند خود بی خبرند که در ورای این تاریخ نگاری همه جانبه شان !!!!!! بخشی دیگر از همان تاریخ در حال تحریف شدن و بد فهمی است ، آیا به نظر اهمیت این بخش کمتر از بخش قبل است ؟

 

مهدی صنعتی
۰۱ اسفند ۸۶ ، ۱۰:۳۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۷ نظر

 

مستند و مستند سازی در میان انواع هنر هفتم از تاثیرگذاری بالایی بر اقشار مردم در هر نقطه ای از جهان برخوردار است چون بیننده خود را در مقام نظاره ای منطقی و منطبق بر موضوع مورد بحث از زاویه ی عدسی دوربین مستندساز دیده و در قضاوت پیرامون  موضوع مستند به صورت قریب به اتفاق با دست اندرکاران همراهی می نمایند چه در غیر این صورت این مستند به چرایی ساخته شدن خود دست نیافته است .

کشور عزیزمان ایران از مدت ها پیش و از بدو تاسیس نظام مقدس جمهوری اسلامی همواره مورد آماج مستند هایی از این دست بوده است که چند مدت پیش گزارش گر صدا و سیما به چندین نوع از آخرین های آنان پرداخته و به واکاوی مستمسک های رسانه های غربی در این قبیل برنامه ها پرداخت  و جالب این که واقعیت موجود آن است که تصویر شکل گرفته در اذهان مردم جهان در رابطه با ایران همین مستند ها و تا حدودی تحلیل های مفسرین غربی ضمیمه شده به آن شکل داده که تا حدودی باعث وارونه جلوه دادن اوضاع داخلی ایران گردیده است .

البته خوانندگان محترم خود با مشاهده ی برنامه های مختلف صدا و سیما تماشاگر برخی دیگر از انواع مستند ها از جمله مستند هایی چون " گرگ ها " و یا " به اسم دموکراسی" که در نقطه ی مقابل مستندهایی از قبیل قبل می باشند  که البته به دست آمده از منابع اطلاعاتی دیگری بوده و تولیدی خود صدا و سیما نبوده است .

اما در چند سال اخیر گویا مستندسازی مورد توجه بسیاری قرار گرفته چرا که در موردهایی اگر این قوانین حمایت از تولیدات نرم افزاری از استحکام قابل توجهی برخوردار بود و همه ی مردم از نسخه ی اصل محصولات فرهنگی استفاده می کردند رکوردی بی سابقه در فروش برنامه ای مستند در تاریخ مستند سازی کشور خلق می شد که از آن مستندی چون " فقرو فحشا " بود که کمتر کسی را می توان پیدا نمود که این مستند را ندیده باشد  و  یا از آن چیزی نشنیده باشد که البته از این قبیل با رویکردهایی این چنین بسیار می توان پیدا نمود .

اما نکته ی جالب و جدید در ارایه ی مستند از جانب صدا و سیما که رسانه ای ملی است این که به واقع سیاست گزاران این نهاد و سازمان عریض و طویل که سالیانه بودجه های هنگفتی را از دولت دریافت نموده و علاوه بر آن با استفاده از درآمدزایی های متنوعی چون پیام های بازرگانی و شرکت های مختلف تحت تکفل خود در این وادی چگونه به اولویت سنجی پرداخته و برخی از مستندها را فاقد صلاحیت پخش و برخی را در ردیف اول قرار داده و برای ساخت آن هزینه های هنگفتی را پرداخت می نمایند .

حتما تا کنون تبلیغات مستندی را به نام " موج کره ای " که در اطراف موضوع محوری " سریال جواهری در قصر " از سوی صدا و سیما و با استفاده از بیت المال کشوری اسلامی برای آشنایی بیشتر با بازیگران این سریال و مشاهده ی لوکیشن های آن و مصاحبه با دست اندرکاران آن ساخته شده و آماده ی پخش می باشد را دیده اید که با حسابی سرانگشتی می توان به این نتیجه رسید چه چه هزینه هایی در این باره صورت پذیرفته است که در دیگر سو بسیاری از تهیه کنندگان مستندهایی با مضامین ارزشی و در راستای اهداف انقلاب اسلامی به چندین درصد از این هزینه حاضر به ارایه مستندهای خود به صدا و سیما برای پخش می باشند  که البته به نظر می رسد این امر و ساختن مستندهایی با این موضوعات احتمالا باید از وظایف این سازمان باشد .

صدا و سیمایی که اطلاع رسانی فراجناحی را کارکرد خود و وکالت  از جانب مردم  برای رصد فعالیت های دولت مردان و مسوولین را بی شک افتخار خود می داند و در ادامه وظیفه ای چون اطلاع رسانی به آنان را برای آشنایی با ابعاد مختلف انقلاب را از کارکردهای بدون شک خود می داند تا کنون چند مستند به قوت و ظرافت و همه جانبه نگری " مستند روح الله " ساخت شبکه ی المنار را در کارنامه ی خود دارد که این گونه به باور نگارنده بهسراغ موضوعات دست چندم می رود ؟ مگر همین چند روز پیش نبود که مشاور رسانه ای رییس جمهور از عدم همکاری صدا و سیما با نهاد ریاست جمهوری برای مستند سازی از سفرهاسی استانی گلایه داشت؟ به راستی آیا این قدر فقر موضوع هست که باید به سراغ موضوعاتی این گونه رفت ؟

این ها همه در حالی است که ریاست محترم صدا و سیما در اظهار نظری پیرامون بودجه ی مصوب برای این سازمان در لایحه ی بودجه ی سال 1378 گفته است :

" ما از بودجه ی تخصیص یافته رضایت نداریم !!!!! "

مهدی صنعتی
۰۱ آذر ۸۶ ، ۱۷:۳۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۸ نظر

 

نمی دانم تا الآن شنیده اید که مثلا می گویند فلان مورد نسبی است و یا این که در رابطه با مسایل اخلاقی می گویند که این قبیل امور نسبی نیستند یا نه , ولی آن چه در این باره به نظرم می آید این که بجز موارد محدودی مابقی موارد در این دنیا دارد به اموری نسبی تبدیل می شود . به دیگر سخن این امور می تواند بسته به نظر شما دارای بار منفی بشود و یا مثبت و در این میان واقعیات چیزی است که روز به روز دارد بر میل به واژگونی اش افزوده می شود . خدا بیامرزد ارسطو را که یکی از مواردی که برای فهم بشر و هم شهریانش آن را فریاد می زد همین « واقعیت » و « حقیقت داشتن واقعیت » بود . او در مقابل سوفیست هایی که در برابر گرفتن هدیه !!!! هایی فراوان حقیقت را به دروغ تبدیل می کردند و واقعیت را به مسلخ منافع شخصی می بردند و فغان عدم وجود آن را سر می دادند سر برآورد و نیرنگشان را فاش ساخت و این گونه بود که از آن دوران فقط او در تاریخ سر درآورد .

این روزها معرکه ی حقیقت جلوه دادن منافع شخصی است . روزهایی از برای موفقیت های بزرگ را شکست جلوه دادن و پیروزی شکننده و ضعیف را در ابتدا مصادره نمودن و در ادامه قاطع و بزرگ جلوه دادن . کجاست گرگیاس – سوفیست عصر ارسطو – که او را گرامی داریم چه او اگر می گفت واقعیتی وجود ندارد و مردانه مکنونات قلبی اش را فریاد می کشید این روزها افرادی پیدا شده اند که این قدر جرات ندارند که بر داشته های خود – هر چند پست و فرومایه – تکیه کنند . این روزها باید برای افرادی مثل او هم یک بزرگداشت حداقل برای شناخت تفکرات او و این جانشینان خلف که خوب توانسته اند راه مراد خویش را آسیب شناسی کنند, برگزار نمود.     

راستی دوستانی که  مایلند , می توانند ضمیرها را به دلخواه خود به صاحبانش برگردانند.  

 

مهدی صنعتی
۱۴ شهریور ۸۶ ، ۱۶:۴۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۸ نظر

 

امروز روز ولادت حضرت علی اکبر است . او که برای ترجمه ی بسیاری از معانی قدسی عالم آمده بود تا آنان را برای ما زمینی کند و در مقابل چیزی را برایمان قدسی و آن چیزی نبود جز « جوان » . بی شک اگر چون اویی جوانی نمی کرد و به این زیبایی این کلمه را ترجمانی قدسی نمی نمود شاید هنوز هم از جوان معنایی چون « رشادت , شجاعت , ایمان و سخاوت » فهمیده نمی شد و او را مصادف با « سادگی , بی تجربگی , غیر قابل اعتماد بودن و البته پر اشتباه بودن و گناهکار بودن » می دانستند چه اگر این نبود با وجود جوانانی غیور چون او و رهروان راهش امروز نوع نگاهمان به جوانان جز این نبود . اما آن چه لازم است در این میان به آن اشاره نمود بی اعتقادی برخی از مسوولین به این قشر و به این نگاه به جوانان است  چرا که هر آن که درصدد رسیدن به جاه و مقامی است – چه با انگیزه های شایسته و چه بر خلاف آن -  نگاه همراه با مهر چند روزه ای به جوانان می اندازد و از میان این همه صفات حمیده و پسندیده انگشت بر خطاهای او گذاشته و آنان را اقتضای جوانی می داند , گو این که خود او از این قبیل اشتباهات مبرا است و معصوم . جوانان را قشری این گونه دانستن و بر اساس این نگاه دردناک برنامه ریزی نمودن برای آنان نتیجه ای جز این ندارد که قشر عظیمی از جوانان را که بزرگترین گناهشان داشتن تمایلات صحیح و ضریب اشتباه پایین است را از برنامه ریزی ها حذف نموده و جوانان پرصلابت گذشته را نیز که الگوی راستین جوانی اند را محو می نمایند . عزیزی می گفت که برای تشکیل گروهی پیرامون جوانان رشید و همیشه زنده و جاوید این مرز و بوم که مقدایشان آن تفسیر کننده ی قدسی از ساحت جوان و جوانی بود و 8 سال برای داشتن این تفسیر از زندگیشان جنگیدند به  خانه ی جوان شهرمان رفتم و با تعجب دیدم از میان 20 رویکرد برای راه اندازی ngo  , هیچ کدام پیرامون شهدا و دفاع مقدس نمی باشد !!!!  گو این که این همه رشادت و بزرگی از این مدت از برای میانسالان بوده است و البته شاید هم آشنایی با سیره ی شهدا و بزرگمردان جوانی چون آن ها از نظر سیاست گزاران فعالیت های جوانان با روحیات جوانان سازش ندارد . قبولش اندکی سخت و درک تفکر و باور ورای این نوع سیاست گزاری  بسیار خنده آور است .

روز جوان بر همهی جوانان این مرز و بوم گرامی باد

مهدی صنعتی
۰۳ شهریور ۸۶ ، ۱۹:۲۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

 

مدت هاست که بحث درآمدهای غیر نفتی به یکی از پردامنه ترین بحث های روز محافل اقتصادی و سیاسی تبدیل گردیده است و در راستای تحقق آن و فرار از اقتصاد نفتی طرح های بسیاری مطرح می نمایند . عده ای با استفاده از الگوی آمریکا راه حل آن را استفاده از پتانسیل های طبیعی دانسته و خواستار رشد و توسعه ی کشاورزی شده و عده ای دیگر راه کار خود را بر صنایع تبدیلی قرار داده و به دلیل اتصال ایران از دو جانب شمال و جنوب کشور به آب های وسیع و امکان  ارتباط با بسیاری از کشورها بر استدلال خود پافشاری می نمایند . عده ای دیگر نیز  راه کاری را که در این چند ساله ی اخیر با شدت و حدت فراوانی از جانب مسولان کشور مورد تاکید قرار گرفته است و سرمایه های فراوانی را نیز در راه تحقق برنامه های خود داده و حتی در بعضی موارد اظهار نظرهای برخی از مسؤلان رده بالای آن به جنجال هایی کشوری و تا حدی به دور از انصاف هم کشیده شده است را که  « صنعت توریسم » می باشد  راه حل برون رفت از این معضل اقتصادی بیان نموده اند و نمونه ی موفق در این مورد را کشورهایی چون چین و ایتالیا معرفی می نمایند . 

کازرون اما -  با توجه به اظهارات نماینده ی محترم شهرستان کازرون مبنی بر راه اندازی کارخانجات صنایع تبدیلی در کازرون – به دلیل جایگاه خاص خود به دلیل قرار گرفتن در نقطه ی اتصال 3 استان جنوبی کشور با راه اندازی پتروشیمی خشت  از همه ی پتانسیل های موجود برخوردار است و امکان انجام برنامه ها و ایده های مختلف در این راستا مهیا است   و در چند نقطه ی دیگر شهرستان نیز پتانسیل راه اندازی هایی از این قبیل وجود دارد و لکن در این میان آن چه در اندازه ی واقعی خود مورد لطف و مرحمت مردم و مسؤلین واقع نگردیده است بحث گردشگری و صنعت توریسم است .

این ها همه در حالی است که چندی پیش آزمون دکترای حرفه ای دانشگاه های آزاد جنوب کشور در کازرون برگزار گردید و 7500 نفر از داوطلبین در کازرون برای راه یابی به دانشگاه با یکدیگر به رقابت پرداختند که این میزان نسبت به سال های گذشته رشدی 5/2 درصدی داشته است . نکته ی جالب و مورد توجه آن که آمار های غیر رسمی حکایت از این دارد که در روز برگزاری کنکور شهرستان کازرون میزبان 70000 نفر – حدود 10 برابر شرکت کنندگان – از هم میهنان عزیز کشورمان بوده است .

 روزگار عجیبی است ، در دورانی که نهادهای مسؤول  در کشور و حتی در جهان سرمایه های هنگفتی را برای رشد و افزایش حجم ایرانگردی و جهان گردی می پردازند و امکانات بی بدیلی را در این راستا فراهم می کنند ، آن چه در این میان به عنوان یک سرمایه ی رایگان و بدون برنامه ریزی و  متحمل شدن مرارت های فراوان – هم چون فعالیت های طاقت فرسایی که برای رشد این صنعت خرج می شود -  هر ساله و با رشد سالانه ی معین در اختیار مسؤولین محترم شهر ما قرار می گیرد چه بی محابا به هدر داده می شود . به راستی دستگاه های مسؤول برای افزایش این سرمایه ی فرهنگی – اجتماعی و استمرار بخشیدن به آن در طول سال و معرفی پتانسیل های گردشگری و فرهنگی شهرمان در بهترین و مناسب ترین رویداد سال چه کاری انجام داده اند ؟

مهدی صنعتی
۰۲ مرداد ۸۶ ، ۰۹:۱۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۴ نظر

هفته ی فرهنگ کازرون از تاریخ 20/2/86 لغایت 31/2/86 برگزار گردید که اخبار واصله حاکی از استقبال مردمی از آن است و لکن آن چه در این رهگذر جلب توجه نموده و بررسی آن امری بدیهی و قابل ذکر می نمایاند توجه به پارادایم هایی است که در این میان مورد غفلت واقع شدند ، اموری که در برآیند جایگاه کنونی فرهنگ شهرستان بسیار ضروری و غیر قابل انکار می باشد 

مهدی صنعتی
۰۶ خرداد ۸۶ ، ۰۰:۱۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۵ نظر

امروز برای برخی کتب علمی مورد نیاز و البته برای تهیه کتب مورد مطالعه ام در موارد جانبی و در کنا آن بازدید از غرفه " نشر کازرونیه " به نمایشگاه بین المللی کتاب تهران رفتم . از قبل لیست کتب عربی بخش ارزی را دیده بودم و با این اطمینان که کارم امروز انجام می پذیرد با استفاده از کارت خرید کی از دوستان قصد تهیه چند جلد کتاب داشتم . ساعت 6 راه افتادم و ساعت 8 در نمایشگاه بودم و در صف تهیه کارت خرید . حدود یک ساعت در صف بودیم تا خبر رسانی خبر آورد که علافیم و امسال خبری از فروش ارزی کتب عربی نیست و باید ریالی تهیه کرد و این یعنی 5 /2 شدن قیمت کتب . در حال ناراحتی از این همه راه و وقت و کلاس نرفته بودم و به سمت بخش  کتب عمومی حرکت کردم تا حداقل به دو هدف دیگرم برسم . درها هنوز باز نشده بود و ناشران هم هر کدام با مقدار فراوانی ازکتاب پشت درها ایستاده بودند و منتظر باز شدن درها . در میان کسانی که منتظر بودند فردی را دیدم که سخت در حال مطالعه ویژه نامه تحلیل خبر این هفته روزنامه اعتماد بود و با حرص و ولعی فراوان مقاله " هاشمی شاهرودی ، عضو جدید باشگاه منتقدان " آن را می خواند و از نگاهش تایید عمیقی بر تحلیل این نشریه که تا حدودی بیراه بود ، مشاهده می شد . رفتم و در کنارش ویژه نامه خودم را مرتب کردم و به سرفصل هایش نگاهی انداختم و با یک سلام و احوال پرسی صحبتمان آغاز شد . این را قبل از ادامه ماجرا عرض کنم که نمایشگاهی که امروز دیدم در سطحی به مراتب پایین تر از نمایشگاه های سال های گذشته بود و پر از ایراد و اشکال . ناشری می گفت که صبح روز اول نمایشگاه ساعت 5 غرفه ها را تحویل داده اند و بخاطر همین است که بسیاری از ناشرین با کتاب هایشان پشت درهای بسته بودند. دوست تازه مان نیز یک اشکال دینی کرد و گدر کنار آن همه انتقاد از وضعیت نمایشگاه در راستای اثبات و همراه نمودن من با انتقاداتش گفت : " اصلا از لحاظ شرعی و اخلاقی هم که نگاه کنی اینجا نا سلامتی مصلی است و هر کسی با هر وضعیتی که نمی تونه وارد بشه ، آقا اصلا این ها عقل رو توی کارهایشان تعطیل کرده اند . " بگذریم که رفتیم کتاب های مورد نیاز را هم خریدیم و در ادامه یک بار دیگر هم نا امید شدیم از شادی از غرفه دار بودن کازرون در نمایشگاه بین المللی کتاب چرا که کتاب های " نشر کازرونیه " را در غرفه " بنیاد فارس شناسی " دیدم آن هم 5 یا 6 عنوان که البته کتاب " آشپزی مردم کازرون مرحوم مظلوم زاده " هم بود . من هم  کتاب " بیشاپور و کازرون " دکتر ثواقب را خریدم و آمدم .

در هر حال اگر این کتب مطالعاتی را هم نمی خریدم فکر می کنم از این همه بی نظمی در نمایشگاه سکته می کردم ، آن هم نمایشگاهی که آبرویی بود برای فرهنگ کشورمان . در هر حال امیدوارم که سال آینده همه ی این اشکالات اصلاح گردد.

مهدی صنعتی
۱۳ ارديبهشت ۸۶ ، ۲۳:۲۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

از مصادیق بارز ظلم در فضای رسانه ای امروز کشورمان ، همین نحوه انعکاس طرح امنیت اجتماعی در رسانه های جمعی کشور است که آن را ابتدائا و بالذات " طرح مبارزه با بد حجابی " خوانده و در هر کوی و برزنی فریاد میزنند که این امر نیازمند اقدامی فرهنگی است و نه اقدامی انتظامی . در واقع آن چه مورد توجه قرار می گیرد بخش کوچکی از این طرح و سطح آن است و یکی از چند محور آن در حالی که این طرح شاخه ها ی دیگری چون " مبارزه با اراذل و اوباش " ، " مبارزه با تولید و توزیع کنندگان مشروبات الکلی " ، " مبارزه با توزیع کنندگان ماهواره " ، " برخورد با مجالس لهو و لعب " ، " برخورد با سوء استفاده کنندگان از فضای اینترنت " ، " برخورد با شرکت های هرمی " ، " برخورد با تولید کنندگان سی دی های مستهجن و تجاوز کنندگان به حریم خصوصی خانواده ها " و .... می باشد و برای مجریان این طرح کلاس های توجیهی در زمینه های گوناگون در جهت ساماندهی به برخورد ها و عدم تقابل ای نا بهنجار ، الگو بندی رفتارهای نابهنجار که مخل امنیت اجتماعی تشخیص داده می شوند به منظور جلوگیری از برخورد سلیقه ای ، هماهنگی با آموزش و پرورش و انجام طرح های فرهنگی در این ارگان و اصلاح ادارات دولتی در طول یک سال گذشته از این پدیده نا هنجار اجتماعی و.... از جمله اقدامات آموزشی این نهاد بوده است . اما باید این نکته را دقت داشت که نیروی انتظامیدرصدد برخورد با " بی حجابی " است و نه " بد حجابی " چرا که حجاب اسلامی دارای انواع و اقسام و البه تعریفی نا مشخص نبوده که بتوان به برخی از اقسام پوشش ها عنوان " بدحجابی "را اطلاق نمود .

مهدی صنعتی
۰۸ ارديبهشت ۸۶ ، ۲۳:۵۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

بالاخره دیروز رفتیم و اخراحی ها را دیدیم . در کل به نظر جالب می آمد و آن ظرافت ها و زیبایی هایی را که در جبهه وجود داشته بود را نشان داده بود و دریا بودن آن را که همه نوع و قشر از مردم ایران در آن شرکت داشتند و البته این گونه نبوده که همه پدر و مادر ها هم با سلام و صلوات فرزندانشان را راهی جبهه ها کنند . سینما جو مناسبی داشت و فیلم نیز داشت تاثیرخود را  می گذاشت . بی شک همان طور که خود ده نمکی هم در برنامه عبور شیشه ای قبول داشت ضعف عمده فیلم از کارگردانی آن بود و البته برای اولین کار فیلم بلند برای یک مستند ساز با نگاه های هنجار شکن قابل قبول بود و شایسته تقدیر . البته نکته ی مهم فیلم برای بینندگان خبر داشتن از شخصیت های خقیقی فیلم بوده که در جنگ معادل واقعی داشته اند که ده نمکی در همان برنامه مذکور به آن ها اشاره کرده بود و به واقع تاثیر گذاری را دو چندان می کرد. در هر حال بینندگان با صحنه های حنده دار فیلم خندیدند و با صحنه های غمناک و دردآور آن هم درد کشیدند و گریستند . ده نمکی این بار هم پیام خود را رسانید و مردم هم آن را گرفتند . ناراحتی من هم که در نوشته قبلی ام  در این موضوع  گفته بودم برطرف شد . حق یارتان

مهدی صنعتی
۲۸ فروردين ۸۶ ، ۱۸:۰۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۴ نظر

 

 نمی دانم روز جمعه به وبلاگم سر زده اید یا نه ولی اگر نیامده اید باید بگویم که در یادداشت آن روز این گونه نوشته بودم " احساس و البته باور من بر این است که در زندگی روزانه مردم شیعه ایران یک سری مسایل هست که شوخی نمودن و یا حتی بی احترامی به آنها برای فرد خاطی هزینه های بسیار زیادی را در بر خواهد داشت و حتی ممکن است به جایی برسد که ناراحتی پشیمانی هم هیچ فایده ای نداشته باشد و نه از اندوه فرد خاطی بکاهد و نه حتی کسی این حالت او برایش مهم باشد .چیزهایی و یا کسانی که اداره بسیاری از امور زندگی مردم ایران و در مقیاس کوچکتر حتی شهرستان خودمان به آن بستگی دارد و اهانت به آن ها نوعی اهانت به شعور مردم می باشد . " آنانی که در جریان علت نگارش این سطور بودند به خوبی می دانستند که چرا نوشته شده اند و شما هم الآن خواهید فهمید . علت آن " اهانت هفته نامه بیشاپور  به مراجع تقلید " بود . در هنگام نگارش این سطور احساسی دوگانه داشتم ، آمیزه ایاز ناراحتی و امید . در صحت اصل خبر تردیدی نداشتم لکن چون متن آن را هنوز ندیده بودم امید آن را داشتم که بتوان نوعی آن را حل نمود و لکن این خیال بسیار خام بود و کم عمر . اصلا برایم قابل باور نبود که در شهری که مردمش خود را و گذشته خود را در احوال صحابی باوفای پیامبر و امین مولایمان علی " ع "، سلمان فارسی می جویند و با افتخار از " شیخ ابواسحق " و مریدان جهانی اش می گویند و سند مقاومتشان را در میان 11 شهر حکومت نظامی رژیم دژخیم پهلوی می دانند و 1100 شهیدی که در این راه فدای آرمانهایشان کرده اند که همه و همه نشان از تدین بالای آنان دارد و اعتقاد راستینشان چرا باید این اتفاق بیفتد که به استوانه ها و مراجع دین خدا اهانت نموده آن هم نه به یک نفر بلکه به چندین نفر . به راستی چرا این فاجعه رخ داده و با چه انگیزه ای به وقوع پیوسته است ؟ احساس و باور تعقل شده ام الآن جز افسوس و حقارت از برای آنان چیزی بیش نیست . بیشاپور – که به خاطر وجود افرادی معلوم الحال در جمع نویسندگانش که گذشته ای تاریک دارند و پدران ما به خوبی آنان را می شناسند و چشم امید به عدم تحقق پیش بینی های شان داشتند -  به واقع کلمه ، غرور دینی ما را خدشه دار نمود و خود را تحقیر کرد . در این باره چند نکته مبهم است که به نظر روشن شدن آن ها خالی از فایده نخواهد بود :

۱. به راستی دست اندرکاران بیشاپور که رسالت نشریات محلی را فریاد می زدند و کار دیگران را به سبب توجه به مسایلی ورای شهرستان مذموم می پنداشتند از روی چه هدفی به این کار اقدام نمودند ؟

۲. طبق روال جاری مطبوعات مسوولیت این گونه اشتباهات هم با مدیرمسوول است و هم با سردبیر و هم با نویسنده . سوال این جاست که آیا این دو عزیز – مدیرمسوول و سردبیر – این مطلب را خوانده اند و اجازه چاپ داده اند و یا آن که نخوانده اجازه داده اند که در هر 2 صورت باید پاسخ گو باشند که به هر حال مقصرند .

۳. این هفته نامه نگاران آیا نمی دانستند که جامعه شهری کازرون را در حد بسیاری مقلدین آیت الله العظمی مکارم شیرازی و فاضل لنکرانی " ایدهما الله " تشکیل می دهند و مردم شهر کازرون هم در انتخابات ریاست جمهوری به رییس جمهور محبوبمان رای داده اند و انتخاب اول خود نموده اند , آن ها که برای این مردم مطلب تهیه می نمایند آیا نیازهای دینیشان و سیاسیشان را این گونه تامین نموده اند ؟ اهانت به مرجع این مردم اهانت به شعور و آگاهی آنان نیست که این گونه در اینجا  و اینجا و اینجا بی محابا به ایشان اهانت و کلام ایشان را تحریف - که درستی ادعای من را می توانید در اینجا  ببینید -  نموده اند ؟

همه می دانند که مردم کازرون بار ها و بارها در موارد مشابه وظیفه خود را انجام داده اند و این بار هم انجام خواهند داد . در انتها یادآوری یک نکته ضروری است که مجازات این گونه از تخلفات طبق قانون مطبوعات تعطیلی نشریات است و لذا حال نوبت مسوولین است که نشان دهند در انجام وظایفشان تا چه اندازه مصمم و قاطع می باشند .

ان شاء الله خداوند هیچ گاه ما را به خودمان وامگذارد

مهدی صنعتی
۲۶ فروردين ۸۶ ، ۱۷:۱۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر