ایام تبلیغات انتخاباتی که می شود ملاک و معیار همه چیز فرق می کند . اصولا بهتر است که بگوییم اصلا دوران ، دوران بی ملاکی و بی مرامی می شود و اغلب برای جمع آوری آرا و متوجه کردن انظار حتی از مهم ترین و شاید یکی از فصل الخطاب ترین استدلال هایشان دست شسته و روی به چیز دیگری می آورند .
ایام بدی است این ایام ؛ چرا که هر کسی می خواهد کمر حریف را بر زمین بخواباند و خود دست هایش را به نشانه ی پیروزی بالا برد . کسی نامه ی سرگشاده ای می نویسد و البته دیگری پاسخی برای او می نگارد .
کسی به خیال خودش شکار لحظه ای می کند و دیگری در ادامه جوایش می دهد و دیگری هم ادامه دهنده ی کارشان می شود .
یکی بدون اطلاع از ما وقع و اصل ماجرا نامه ای می نگارد و البته عده ای که از نزدیک شاهد بوده اند او را متوجه نکاتی می کنند که بعید است نداند و احتمالا این هم برای همان است که قبل تر گفته ام .
یکی که تازه ردای سیاست پوشیده است و کتابی دارد وحشتناک در رد دیگری ، طرحی می دهد که به عقل جن هم نمی رسد واز دیگر سو پایه ی اساسی طرحش زده می شود .
یکی در مجامع عمومی با زبان علمی نقد می کند و خود را مصلح و خیرخواه جا می زند ولی در جاهای دیگر آن می کند که نه شایسته ی این نظام است و نه اخلاق و نه منطبق بر دین . ( بخش مریوط به جناب اقتصاددان را دقت فرمایید ) البته بزرگانی هم خوب جوایشان را داده اند .
یکی نامه سرگشاده می نویسد و دیگری جوابی به او می دهد .
کارهایی که تا دیروز انتخاباتی بود هم اکنون سرکشی و رسیدگی به امور و شنیدن صدای مردم است و اگر هم بگویند آقا کارت سیاسی است و انتخاباتی و غیر قانونی رنگش تیره و تاریک می شود و می گوید : " مردم پاسختان را در 22 خرداد می دهند . "
آن که تا دیروز در پی تکذیب و انکار نمودن برخی فیلم ها بوده به یک باره راست گو شده و حتی آن را منطبق بر دین نمی داند و البته این یکی خوب است و ای کاش همیشه این گونه می بود .
مردمی که همیشه مشروعیت بخش بودند به یک باره به مشتی گرسنه و قابلمه به دست تبدیل می شوند که هزار هزار از اطراف و اکناف آمده اند تا غذایی بخورند و برگردند و این همه به خاطر یک چیز است که تویی که رقیب منی باید ضایع شوی آن هم اگر این مهم و این همه آدم در خانه ی من به گردت جمع شده باشند .
زندگی و معیشت مردمی که تا دیروز اصلا مهم نبود و نسخه های سیاسی شفا بخش همه ی دردها بود به یک باره مهم و تاثیرگذار می شود و برنامه ی اصلی کاندیداها می گردد.
لیست هایی بلند بالا از حمایت خانواده هایی بزرگوار تهیه می شود و لکن به یک باره این یکی و آن یکی می آیند و تکذیب می کنند .
فضای انتخاباتی که می شود در تحت وبلاگ های دیگران جر قربان و صدقه نمی توان چیزی نوشت که اگر غیر از این باشد و نظرت را بیان کنی – که بر اساس اصل آزادی بیان چون نفس کشیدن حق توست – احتمالا به غیب گو ، بی تقوی و رمال و هزار و دویست انگ دیگر متهم می شوی و عطای گفتن را به لقایش می بخشی و خاموش شدن را بهتر می دانی .
انتخابات که می شود من هم مجبور می شوم فقط لینک بگذارم تا حرفی از خودم نزده باشم که دوستان مکدر شوند .
این ایام امتحانی است برای ما که عیار تقوایمان معلوم شود . که چقدر ندانسته و بر اساس بافته های دیگران حرف می زنیم تا دیده هایمان ؛ همان که فاصله بین حق و باطلش گویند به تعبیر مولای متقیان .
باقی بقای نگاهتان
ایام تبلیغات انتخاباتی که می شود ملاک و معیار همه چیز فرق می کند . اصولا بهتر است که بگوییم اصلا دوران ، دوران بی ملاکی و بی مرامی می شود و اغلب برای جمع آوری آرا و متوجه کردن انظار حتی از مهم ترین و شاید یکی از فصل الخطاب ترین استدلال هایشان دست شسته و روی به چیز دیگری می آورند .
ایام بدی است این ایام ؛ چرا که هر کسی می خواهد کمر حریف را بر زمین بخواباند و خود دست هایش را به نشانه ی پیروزی بالا برد . کسی نامه ی سرگشاده ای می نویسد و البته دیگری پاسخی برای او می نگارد .
کسی به خیال خودش شکار لحظه ای می کند و دیگری در ادامه جوایش می دهد و دیگری هم ادامه دهنده ی کارشان می شود .
یکی بدون اطلاع از ما وقع و اصل ماجرا نامه ای می نگارد و البته عده ای که از نزدیک شاهد بوده اند او را متوجه نکاتی می کنند که بعید است نداند و احتمالا این هم برای همان است که قبل تر گفته ام .
یکی که تازه ردای سیاست پوشیده است و کتابی دارد وحشتناک در رد دیگری ، طرحی می دهد که به عقل جن هم نمی رسد واز دیگر سو پایه ی اساسی طرحش زده می شود .
یکی در مجامع عمومی با زبان علمی نقد می کند و خود را مصلح و خیرخواه جا می زند ولی در جاهای دیگر آن می کند که نه شایسته ی این نظام است و نه اخلاق و نه منطبق بر دین . ( بخش مریوط به جناب اقتصاددان را دقت فرمایید ) البته بزرگانی هم خوب جوایشان را داده اند .
یکی نامه سرگشاده می نویسد و دیگری جوابی به او می دهد .
کارهایی که تا دیروز انتخاباتی بود هم اکنون سرکشی و رسیدگی به امور و شنیدن صدای مردم است و اگر هم بگویند آقا کارت سیاسی است و انتخاباتی و غیر قانونی رنگش تیره و تاریک می شود و می گوید : " مردم پاسختان را در 22 خرداد می دهند . "
آن که تا دیروز در پی تکذیب و انکار نمودن برخی فیلم ها بوده به یک باره راست گو شده و حتی آن را منطبق بر دین نمی داند و البته این یکی خوب است و ای کاش همیشه این گونه می بود .
مردمی که همیشه مشروعیت بخش بودند به یک باره به مشتی گرسنه و قابلمه به دست تبدیل می شوند که هزار هزار از اطراف و اکناف آمده اند تا غذایی بخورند و برگردند و این همه به خاطر یک چیز است که تویی که رقیب منی باید ضایع شوی آن هم اگر این مهم و این همه آدم در خانه ی من به گردت جمع شده باشند .
زندگی و معیشت مردمی که تا دیروز اصلا مهم نبود و نسخه های سیاسی شفا بخش همه ی دردها بود به یک باره مهم و تاثیرگذار می شود و برنامه ی اصلی کاندیداها می گردد.
لیست هایی بلند بالا از حمایت خانواده هایی بزرگوار تهیه می شود و لکن به یک باره این یکی و آن یکی می آیند و تکذیب می کنند .
فضای انتخاباتی که می شود در تحت وبلاگ های دیگران جر قربان و صدقه نمی توان چیزی نوشت که اگر غیر از این باشد و نظرت را بیان کنی – که بر اساس اصل آزادی بیان چون نفس کشیدن حق توست – احتمالا به غیب گو ، بی تقوی و رمال و هزار و دویست انگ دیگر متهم می شوی و عطای گفتن را به لقایش می بخشی و خاموش شدن را بهتر می دانی .
انتخابات که می شود من هم مجبور می شوم فقط لینک بگذارم تا حرفی از خودم نزده باشم که دوستان مکدر شوند .
این ایام امتحانی است برای ما که عیار تقوایمان معلوم شود . که چقدر ندانسته و بر اساس بافته های دیگران حرف می زنیم تا دیده هایمان ؛ همان که فاصله بین حق و باطلش گویند به تعبیر مولای متقیان .
باقی بقای نگاهتان
مطلب خوبی بود ولی خیلی جای نقد داشت!!!!!!!!!!!!!!!!!