جلسه ای برای فرهنگ

1. امروز جلسه ای با هماهنگ کنندگی جناب مرحمتی برقرار شده بود و جمعی از دوستان وبلاگ نویس مثل « حاج آقا رصاف  ، دکتر مرحمتی، عباس آقای تقی نژاد ، آقای مسلم توانی و برادرشان ، خودم و برادرم هادی و البته خانم وزیری » حضور داشتند و هر کدام با موضوع محوری « فرهنگ کازرون » به ارایه نظرات خودشان می پرداختند و دغدغه های خود را بیان می کردند . هم جلسه ی خوبی بود و هم از قرار معلوم امسال سال خوبی است برای ما و وبلاگ نویسان کازرونی. اون از جلسه دکتر فیاض و این هم از جلسه امروز . در هر حال دوستان برایفعالیت در این عرصه و برای اندیشیدن و نوشتن برای فکر می کنم انگیزه ی مضاعفی گرفتند . تا ببینیم از این به بعد چه شود .

2. ما دوست عزیزی داریم به نام « محمد هادی علی بابایی » که مثل همه دوستان دیگر اندک اختلاف نظری داریم که به راحتی در مطالبمان مشهود است ، لکن مدتی است بد گیری به ما داده بود و ما هم با همان حال رفاقت چند شوخی کوچک هم با ایشان کردیم ولی از قرار معلوم از دست من خیلی ناراحته . باور ندارید می تونید اینجا رو ببینید . البته من هم به نظر آخر ایشان جوابی داده ام که تا الآن هنوز تایید نشده است . از خدا می خواهم که عاقبت ما در این ماجرا ختم به خیر بشه .

3. راستی یه کم هم انحرافی بریم . دیروز پرسپولیس و استقلال 1- 1 مساوی کردند . یعنی مساوی های داربی – ببخشید -  شهرآورد + 1 . این برای ما که این همه فرصت داشتیم یه کم سخته . تا بعد حق نگهدارتون

----------------------------یا صاحب الزمان------------------------------------

تو که یک گوشه ی چشمت غم عالم ببرد      

                                  حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد

-------------------------------------- تسلیت -------------------------------------

 امروز سالروز شهادت بزرگمردی دیگر از تبار آفتاب و خاندان عصمت است . شهادت بزرگمردی که جهانیان را پس از مرگش مفتخر به امامت یگانه فرزندش ، موعود ادیان و خلاصه دوران ها نمود و ظالمان را بیمناک ظهور و دادخواهی او . او که شیوه ای دیگر از سلوک معنوی و زندگی دنیوی را که در اسارت بود به منصه ظهور نهاد و عسکری نام گرفت . این روز رو بر همه محبین اهل بیت عصمت و طهارت تسلیت می گویم .

آجرک الله یا بقیه الله ( عج )

هفته نامه شدن شهر سبز

 

چندی پیش جناب تقی نژاددر مطلبی با عنوان « مشکلات کازرون 4» به مناسبت 1 سالگی بیشاپوربه ارایه ی سرفصل های یک نشریه محلی مناسب پرداخته بود و البته در آن به طور صریح و غیر صریح مواردی را که منطبق بر بیشاپور بود را بیان فرموده بودند . البته شهرستان ما با آن که وسعت چندانی ندارد ولی از تنوع مطبوعاتی جالبی برخوردار است که البته یکی از این مطبوعه های شهری ما « شهر سبز » است . بی گمان نمی توان از تاثیرات شهرسبز بر دیگر نشریات شهرستان چشم پوشی نمود که همان طور که ملاحظه می شود کمترین آن قطع و نحوه صفحه آرایی آن است. البته بر عملکرد آن انتقاداتی هم وارد است که از جمله ی آن ها می توان به عدم نگاه متناسب بومی به وجوه گوناگون کازرون و برخی وقفه ها در انتشار منظم نام برد که البته در مدتی که تیمی جوان و پیگیر امور آن را در دست داشتند تا حدودی در این رابطه بهتر شد . در هر حال خوشحالم که این خبر را به شما بدهم که تعداد هفته نامه های شهرستان دارد به 3 می رسد و شهر سبز هم دارد هفته نامه می شود . چند روز پیش در دفتر ماهنامه جلسه ای با حضور هیات تحریریه تشکیل شد و پس از بررسی عملکرد ۳ سال و نیم گذشته رویکرد های جدید و رسالت مطبوعاتی متناسب با آرمان ها و ارزش ها  که تا حدودی در برخی نشریات مغفول بوده و جنبه های دیگر  تسلط چشمگیری دارد مشخص شد و پس از تعیین هیات اجرایی جدید  ، قرار بر این شد تا عده ای از دوستان  به آماده سازی نشریه برای تبدیل به هفته نامه از قبیل ایجاد بانک مطالب و جذب نویسندگان جدید و راهکارهای گسترش دامنه خوانندگان شهر سبز ، بپردازند . شروع کار که خیلی خوب بوده و تا الان اهدافی که تعریف شده بوده برای چند کار اول به تحقق 100 درصدی رسیده و اگر این پیوستگی حفظ بشه امید هست که با هفته نامه ی قوی دیگری در شهرستان مواجه شویم و البته آن سرفصل ها هم در هفته نامه شهر سبز نمود ویژه ای داشته باشد. من که امیدوارم و مشتاق به دیدن آن روز آخه هر چی که نباشه برای ما شهر سبز یه چیز دیگه است . شما هم ، دعا کنید و منتظر باشید .

یا حق

دو روز خوب و مفید

 

دیروز و امروز مهمان عزیزی داشتیم و اون کسی نبود جز « دکتر ابراهیم فیاض » . از خیلی قبل در نظر داشتیم با سایر بچه های وبلاگ نویس همشهریمان برای ایجاد انس و الفت و همچنین انرژی گرفتن دوباره در راستای این حرکت مدنی ، در تعطیلات عید که همه چه خارج نشینان !!!!! و چه داخل نشینان در کازرون هستند یک دید و بازدید نوروزی داشته باشیم و خیلی از دوستان که حتی شاید همدیگه رو یک بار هم ندیده اند از نزدیک با هم آشنا بشوند و از برکات این آشنایی بهره مند بشوند . در این فکر بودم که اگر شد از ایشان دعوت کنم تا در جمع دوستان به سخنرانی ای فرهنگی پیرامون اسلام و جهان ارتباطات داشته باشند . هماهنگی ها رو توسط برادرم هادی انجام دادیم – با این که اولش بعضی به خاطر خام !!!!!!!! بودن این کار ما رو دست دست کردند و آخرش هم هیچ - و قرار شد ایشان 3 روز قبل از مسافرتشان به کازرون ما رو خبر کنند  .چند روز بعد با ایشان تماس گرفتیم و متوجه شدیم در مسجد امام حسین (ع)در حال نماز خواندن هستند !!! سریع با اخوی رفتیم و ایشان رو ملاقات کردیم - حالا بماند که دکتر اولش از خاطرات انجمن اسلامی و حزب جمهوری و بسیج و برخی از شهدا یه 15 دقیقه ای برای ما صحبت کرد – و قرار یه مصاحبه برای شهرسبز و سخنرانی جلسه رو با ایشون گذاشتیم و به خاطر همین هم بود که این قدر عجله ای شد طوری که این هم خراب شد  . بعد از ظهر 5 فروردین آمدند و یه مصاحبه ی نیم ساعته ای کردند و رفتند برای نماز مغرب و عشا . امروز صبح هم آمدند و یه گفتگوی زیبای چند طرفه ای با حدود 15 نفر از دوستان وبلاگ نویس و ننویس کردند و همان طور که ساده  آمدند ساده هم رفتند .

------------------------------- نوروز وبلاگ نویسان -------------------------------

خبر جالبیه ! کار شهر سلمانه!!! بالاخره بعضی از دوستان وبلاگ نویس و شاید اکثر اونا تا حالا همدیگه رو از نزدیک ندیده اند . هم استفاده فکری - فرهنگی است از حضور صمیمی دکتر فیاض و هم دید و بازدید عید . حتما سر بزنید . من که برای دیدن همه تان لحظه شماری می کنم .  

تصادم منافع !!!!!!!!

دیروز با یکی از دوستان درباره بحث برانگیزترین حادثه سال گذشته کازرون در میان عوام مردم که همون انتخابات دور سوم شوراهای اسلامی شهر و روستا بود بحث می کردیم و او از دو نفر از کاندیداهای ائتلاف مهربه شدت گلایه می کرد که چرا باید این ها به نتیجه انتخابات اعتراض می کردند و امضایشان را کنار امضای یکی از مسوولین سابق شهرستان که ایشان ان قلت های شدیدی بر منششان داشتند قرار بدهند و معتقد بود که « من اگه در جایی منافع شخصی خودم با منافع جریان سیاسی ام تصادم و تزاحم داشته باشه ، منفعت جمعی رو بر منفعت شخصی ارجحیت میدم و از خیر منافع خودم می گذرم !!!!!! » از حرفش کمی تا اندکی ناراحت شدم ، آخه هم این دو عزیز را می شناختم و از مقاصد و چگونگی وارد شدنشون  به عرصه ی انتخابات خبر داشتم و هم از ماجرای اعتراض به نتایج . بهش گفتم که اولا باید شما ثابت کنید که این دو نفر برای منافع شخصی وارد صحنه شده اند و ثانیا مقاصد شخصیشون رو بر منافع جمعی ترجیح داده اند . گفتم که بعد از بازشماری آرا و معلوم شدن اشتباه در شمارش آرا که در یه صندوق تعداد رای های آقای چویلی کمتر شده بود و در یه صندوق 80 رای اضافه شده بود – حالا بماند که رای خیلی ها پایین اومد و رای خیلی ها هم بالا رفت که اصلا اعلام نشد ( حدود 15 نفر ) -  عامه مردم به اساس و ریشه انتخابات در همه ی این سال ها مشکوک شده بودند و همه نتایج اعلام شده رو اشتباه قلمداد می کردند و آبروی 27 ساله نظام در خطر بود و این ها با این کار می خواسته اند بگویند که نه بابا ما خودمون هم به این روند اعتراض داریم و حتی اعضای هیات نظارت هم اعتراضیه ای تنظیم کردند که البته یا دیر رسیده بوده و یا ....  

فکر می کنم در بیان مسایل اینجوری باید یه کمی جانب احتیاط رو بیشتر رعایت کنیم و به اصطلاح ما طلبه ها « تقوای سیاسی » داشته باشیم . نظر شما چیه ؟

 

خانه ای جدید

مدتی بود که با توجه به نیاز و کمبود جامعه وبلاگ نویسی شهرستان به رویکردی جدید در وبلاگ نویسی سودای راه اندازی یک روزنوشت را در سر می پروراندم و منتظر فرصتی تا آن را عملی کنم و بالاخره این مهم دست داد تا بتوانم این کار را انجام دهم . از این به بعد با رویکردی که می تونید اینجا بخونید . پس از این به بعد بیشتر در اشراق خواهم بود و اندیشه وب را برای مقالات تخصصی پیرامون کازرون و مقالات هفته نامه بصیر خواهم گذاشت . ممنون می شم اگه بهم سر بزنید . آدرسش اشراق اینه :

 

http://eshraq1.blogfa.com/

اقبال و ادبار دوستان

 

چند روز پیش رییس جمهور مصاحبه ای جالب و خواندنی داشتند با تلویزیون فرانسه که می توانید اون رواینجابخونید و در این مصاحبه بیش از نیمی از گفتگوی طرفین به موضع رییس جمهور پیرامون « هولوکاست » بوده است.

اشتباه نکنید ، من نمی خوام الان در رد و یا اثبات مواضع دکتر احمدی نژاد چیزی بگویم و یا درباره لحن مصاحبه گر انتقاداتی سخت وارد کنم بلکه می خوام توجه شما رو به چند تا نکته توجه کنم . اول این که این مصاحبه توسط تلویزیون کشوری انجام شده و مواضع رسمی اروپاییان و دادگاه های آنان را فریاد کشیده که منادی آزادی بیان و مذهب و ... بوده است و البته 2 تن از بزرگترین منکرین هولوکاست ( روژه گارودی و فریدمن ) اهل این کشور بوده و در دادگاه های همین کشور هم محاکمه و زندانی شده اند. دوم این که به واقع از سخنان این خبرنگاران معلوم و مشهوده که بدهکاری به قوم یهود – اصطلاحا- و صهیونیست ها – عملا – در باورهایشان ریشه دوانده و آن را از بدیهیات می دانند به نحوی که در مقابل شخصیت دهی های مکرر رییس جمهور هیچ عکس العملی نشان نمی دهند و این خود حاکی از برنامه ای دقیق و رویکردی حساب شده است و در آخر هم یاد آوری این نکته رو خالی از لطف نمی دونم که چندی پیش که همه شما هم اونو به یاد دارید بوش پسر 3 کشور رو محور شرارت خواند و در جای دیگر سخن از جنگ صلیبی به میان آورد . این مهم را اگر در امتداد سخن های بوش پدر که در آن از آرزوی خودش که شرکت در نبرد آرمگدون است ، قرار دهیم و گوشه چشمی هم به نمادهای تراوش شده از انگشتان و بیان این دو و البته سایر نومحافظه کاران آمریکایی داشته باشیم و به تاثیر انکارناپذیر آن کلیسای کذایی و اسقف معروف مرتبط با این گروه توجه نماییم و البته با عکس العمل برخی از فعالان سیاسی کشور مثل اینجا که در تقبیح ادبیات مذهبی رییس جمهور چه با عصبانیت سخن رانده اند مقایسه نماییم با اقبال این عزیزان  به رویکرد فلسفه سیاسی « لیبرال دموکراسی » به چیزی خواهیم رسید جز جمع اقبال و ادبار که جمع نقیضین است و محال که البته  جز از عهده این عزیزان از جانب فرد دیگری متوقع نیست .

_________________________________________

 

۱. راستی آقا 1 فروردین مشهد سخنرانی خوبی داشتند اینجا و نکات کلیدی ای رو بیان کردند که اونایی که باید بفهمند ، فهمیدند و حتی سانسور هم کردندکه می تونید اینجا ببینید  . این رو هم گفتم تا برخی دوستان بی نصیب نمانند .  

۲. امروز سالگرد رحلت نویسنده توانمند کازرونی مرحوم " مظلوم زاده " است . فکر می کنم اگر کسی از وضعیت جسمانی و فعالیت نوشتاری و تحقیقاتی ایشان با خبر باشد نمی تواند از کنار امروز به راحتی عبور کند . خدایش رحمت کند .

تا بعد یا حق  

فرار از سیب زمینی بودن

 

شده تا الان کاری رو شروع کنید و در ادامه احساس کنید که اونی که میخواستید نشد و بیشتر چیزی شده که دیگرون می پسندند ؟ حال منم الان یه چیزی تو همین مایه هاست . روزی که وبلاگ « اندیشه وب » رو راه انداختم خیلی آرمان ها داشتم که قصد محقق کردن اونو توی وبلاگم داشتم ولی خوب وضعیت به نحوی شد که مجبور شدم که در مقابل خیلی از رخدادها به اصطلاح عامیانه سیب زمینی بشم و از کنارش بی تفاوت رد بشم . تا حالا بهت دست داده در خیلی از مواقع برخی از حقایق رو جلوت قربونی کنند و تو هر چی بخوای فریاد بزنی نتونی ؟ من تو این مدت کمی تا اندکی این طوری بودم و دلیل مهمش هم نظرات خوانندگان و کمی هم این اصطلاح شوم مصلحت طلبی که اون عزیز جان از ما جوونا خواسته ازش دور باشیم و با آرمان خواهی از مسوولان بخواهیم ، بود . خوب ، از قدیم گفتن ماهی رو هر وقت از آب بگیری تازه است و دست بر قضا من هم درصدد شکار ماهی هستم  اون هم از نوع بزرگش . قصد دارم اگه خدا توفیق بده و شما همراهی کنید و مشکلی پیش نیاد هر روز یه مطلب داشته باشم و این امر بدیهیه که روندش با این یکی فرق می کنه . هم نوع نگارش مطالب و هم موضوعاتش و البته گستره مطالب که کمی بیشتر می شه  یعنی در برخی موارد در حد جریانات و رویدادهای کشور  . میدونم کار سختیه ولی می خوام که انجامش بدم و شما هم دعا کنید که بتونم.

راستی ، من یه پیش دستی کردم و همه دوستان شناسنامه دار رو لینک کردم . اگه اون عزیزا هم لطف کن ممنون می شم آخه « هل جزاء الاحسان الا الاحسان ؟ » تا بعد خداحافظ.